دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مقاله بررسی تأثیر تواناسازی کارکنان برامنیت شغلی در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
تاثیر تواناسازی کارکنان بر امنیت شغلی
چکیده:
در دنیای امروز امنیت شغلی بدین معنا کاربرد دارد که به جای وابستگی افراد به سازمان بایستی سازمانها به افراد وابسته باشند و این گرو آن است که سازمانها بستر لازم را فراهم کنند تا کارکنان از ابعاد مختلف توانمند گردند. در سازمانهای عصر حاضر دیگر رسمی شدن و استخدام ثابت تضمین کننده امنیت شغلی نیست ، بلکه کارآیی ، تخصصی ، بالندگی و نوآوری و مولفههایی از این قبیل هستند که امنیت شغلی کارکنان را تامین می کنند. در این تحقیق به دنبال پاسخ دادن به این سوالات هستیم که تاثیر توانا سازی مهارتی کارکنان بر بعد ذهنی امنیت شغلی چگونه است و اولویت مهارتهای ذکر شده از نظر میزان تاثیر بر بعد ذهنی امنیت شغلی کدام است؟ در این تحقیق سازمان اقتصادی کوثر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و بر اساس نتایج فرضیات فرعی پیشنهاداتی ارائه گردید.
واژگان کلیدی: تواناسازی ، مهارت شناختی ، امنیت شغلی
مقدمه
در مفهوم امنیت شغلی موضوعاتی چون تغییرات شغلی از دست دادن شغل عدم دستیابی به شغل مناسب گنجانده شده است.. وقتی بحث امنیت شغلی پیش میاید در ذهن اکثر افراد این امر تداعی میشود که بایستی افراد در سازمان از وضعیت استخدامی رسمی برخوردار باشند تا امنیت شغلی آنها تضمین شود. یا به عبارت دیگر افراد به صورت عمری به استخدام ثابت سازمانها درایند. استخدام ثابت و رسمی گرچه به ظاهر امنیت شغلی را تضمین میکند ولی این نارسایی را به دنبال دارد که کم کم افراد سازمان از فکر ترقی و توسعه و بالندگی دور میشوند و این امر وضعیت شغلی آنها را به خطر میاندازد. در دنیای امروز امنیت شغلی بدین معنا کاربرد دارد که به جای وابستگی افراد به سازمان بایستی سازمانها وابسته به افراد باشند و این در گرو آن است که سازمانها بستر لازم را فراهم کنند تا کارکنان در ابعاد مختلف توانمند گردند. در واقع توانمندسازی کارکنان در قالب ارتقای قابلیت ها توسعه مهارتها بهبود عملکرد ارتقای سطح آگاهیهای اجتماعی و بهبود مهارت حل مسئله امنیت شغلی آنها را تامین میکند.
هدف از انتخاب موضوع
اهداف مورد نظر از انتخاب موضوع عبارتنداز:
1- بررسی تاثیر تواناسازی مهارتی کارکنان در بعد ذهنی امنیت شغلی
2- اولویت بندی مهارتهای ذکر شده در پایان نامه از لحاظ میزان تاثیر بر بعد ذهنی امنیت شغلی
اهمیت موضوع
نظامهای نوین مدیریت تاکید فراوانی بر منابع انسانی دارند و آن را مهترین دارایی سازمان به شمار می آورند لذا برای مقوله امنیت شغلی اهمیت و اعتبار زیادی قائل هستند. امروزه در بسیاری از شرکتهای پیشرو و موفق رابطه بلندمدت بین کارکنان و سازمان یکی از ارکان موفقیت تلقی میشود. چرا که چنین رابطه ای از یک سو سازمان را مطمئن میسازد که در صورت سرمایه گذاری آموزشی و ارتقای دانش و مهارت افراد میتواند از بازده این سرمایه گذاری در سالهای آتی بهره مند شود واز سوی دیگر به کارکنان در مورد امنیت شغلی و تامین نیازهای خود و خانوادهشان در سالهای آتی اطمینان میبخشد. لذا سازمانها در تلاشند امنیت شغلی کارکنان را از طریق تواناسازی آنها در ابعاد مختلف تامین میکنند. و به دنبال آن زمینههای بروز خلاقیت و نوآوری و استفاده از امکانات برای رسیدن به حداکثر بازده را فراهم سازند.
فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی : تواناسازی کارکنان در مهارتهای بینشی (شناختی) باعث امنیت شغلی کارکنان میشود.
فرضیات فرعی:
1- تواناسازی کارکنان در مهارتهای رفتاری باعث امنیت شغلی میشود.
2- تواناسازی کارکنان در مهارتهای ارتباطی باعث امنیت شغلی میشود.
3- تواناسازی کارکنان در مسئله یابی باعث امنیت شغلی میشود.
4- تواناسازی کارکنان در تجربه آموزی باعث امنیت شغلی میشود.
قلمرو تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق ستاد مرکزی سازمان اقتصادی کوثر میباشد. قلمرو زمانی این تحقیق دوره زمانی شش ماهه از تیرماه 84 تا آذر 84 را دربر میگیرد.
قلمرو موضوعی این تحقیق تاثیر تواناسازی کارکنان بر امنیت شغلی میباشد.
روش تحقیق
روش تحقیق نظری – کاربردی میباشد که در بخش نظری از روش کتابخانه ای مبتنی بر برسی کتب مقالات و پایان نامه ها در بخش کاربردی هم از مصاحبه و توزیع پرسشنامه استفاده شده و با استفاده از نرم افزار spss شاخصهای مرکزی از قبیل میانگین، میانه و نما محاسبه شده و برای تعمیم نتایج از آزمون آماری فریدمن استفاده و اقدام به رد یا تایید فرضیات شده است.
تعریف واژه ها و اصطلاحات
1- توانمندسازی
از توانمندسازی تعاریف و کاربردهای متعددی ارائه شده است. اما این واژه معانی متفاوتی به شرح ذیل را تداعی میکند:
اعطای اختیارات بیشتر به کارکنان و مدیران برای تصمیم گیری
سهیم کردن افراد در تعیین سرنوشت حرفه ای خود
فرایند تسهیم قدرت با اعضای گروه
بهبود و به کارگیری مهارتها
غنیتر شدن پتانسیل منابع انسانی درجهت خیر و صلاح خود سازمان (یزدان پناه، 1384،ص137)
در این پایان نامه تواناسازی را به معنای بهبود و به کارگیری مهارتها در نظر گرفتهایم.
2-پیشنهادات مربوطه به فرضیه فرعی دوم:
الف)سازمانها باید به کارکنان خود آموزش دهند که شنود مؤثر داشته باشند زیرا بدون شنود مؤثر کارکنان اطلاعاتی راکه به آنها داده میشود فرا نمیگیرند و کارکنانی هم که احساس کنند در مورد انجام شغلشان اطلاعات کافی ندارند بر امنیت شغلیشان تاثیر گذار است.
ب)افزایش توانایی کارکنان در راهنمایی و قانع کردن همکاران و افراد کم تجربه این احساس را به آنها القا میکند که سازمان به آنها نیازمند است و میتواند از آنها برای انتقال تجربه کاریشان به افراد تازه وارد استفاده کند.
ج)سازمانها باید هر چند مدت یکبار از طریق هماهنگیهای برنامهریزی شده جلسات گروهی تشکیل دهند که افراد بتوانند راجع به شغلشان و مهارتهای انجام آن با هم تبادل نظر کنند.
3-پیشنهادات مربوطه به فرضیه فرعی سوم:
الف)مدیران عالی سازمانها باید بیان و تدوین واضح اهداف را مبنایی برای تنظیم برنامههای بلند مدت خود بدانند بطوریکه تعهد و علاقه مدیران و کارکنان خود را جلب کنند و کارکنان از اینکه با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان و همچنین رسالت سازمان آشنایی کامل داشته باشند بر عملکرد و امنیت شغلی آنان تاثیر گذار خواهد بود.
ب)سازمانها باید تا حد امکان مسائلی که سازمان با آنها روبرو میشود از طریق انتشار هفته نامه داخلی در اختیار کارکنان خود بگذارند تا کارکنان برداشتهای غلطی نکنند و به وجهه سازمان لطمه وارد نسازند.
4-پیشنهادات مربوطه به فرضیه فرعی چهارم:
الف)همانطوریکه در پیشنهادات قبلی گفته شد بعد ار اینکه جلسات گروهی تشکیل شد باید جو سازمانی طوری طراحی شود که کارکنان خیلی راحت بتوانند ایدهها و نظرات خود را راجع به شیوههای انجام کار بیان کنند و بعد از ابراز نظرات مختلف این ایدهها جمع آوری و دستهبندی گردند، تا بتوانند آنها را یکدیگر ترکیب کنند و به نظرات کاملتری دست یابند.
ب)اگر به افراد سازمان آموزش داده شود که برای جذب اطلاعات مورد نیاز به چه مراجعی رجوع کنند و یا اینکه منابع اطلاعاتی مورد نیاز در دسترس کارکنان باشد آنها میتوانند در برخورد با مسائل پیش آمده اطلاعات مورد نیاز را پیدا کنند و در نهایت پیشنهادهای خیلی خوبی را هم ارائه دهند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 668 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 362 |
مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی در 362 صفحه ورد قابل ویرایش
انسان کامل
حمد:بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(1)((به نام خداوند رحمتگر مهربان.))
﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ﴾ : همانا به واسطه صورت انسان کامل که جامع رحمت عامه (رحمانیه) و رحمت خاصه (رحیمیه) و مظهر ذات الهی به اعتبار جمیع صفاتش شروع کرده و می خوانم در این صورت انسانی همان اسم اعظم الهی است که حضرت رسول اکرم (ص) در حدیث «اوتیت جوامع الکلم و بعثت لأتم مکارم الاخلاق» به این مطلب اشاره فرموده اند زیرا کلمات همان حقائق موجودات و اعیان ثابته آنها می باشند و مکارم اخلاق، کمالاتی است که مصدر کارهای آنهاست که جملگی آنها در کون جامع انسانی گرد آمده است.
[اگر حروف بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را جدا از هم بنویسیم را جدا از هم بنویسیم 22 حرف است و اگر آنرا پیوسته بنویسیم 18 حرف ملفوظ دارد و 19 حرف مکتوب پس حروف مکتوب بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ] نوزده حرف می باشد که اشاره به آنها [هیجده هزار عالم= هر حرف در ازاء هزار عالم با تفاصیل آنها] و عالم انسانی می باشد و انسان با وجود اینکه متعلق به عالم حیوانی است اما به اعتبار شرافت و جامعیتش [نسبت به اسماء الهی یا حضرات چهارگانه دیگر] عالم دیگری است دارای شأن و جنسیت متفاوت از عالم حیوانی.
بقره:وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ(30)((و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسى را مىگمارى که در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مىکنیم؛ و به تقدیست مىپردازیم. » فرمود: «من چیزى مىدانم که شما نمىدانید. »))
﴿ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ﴾ [و این گفتار ملائکه] به این دلیل بود که از ظهور حقایق الهی و اوصاف ربانی در انسان ناآگاه بودند که این ظهور به جهت وجود جهات الهی جمعی در برداشتن تمامی عوالم [شهادت و غیب] در درون انسان می باشد.
آلعِمرَان:نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ(3)
((این کتاب را در حالى که مؤیّد آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را. . .))
﴿ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقّ﴾ یعنی با تنزیل کتاب بر تو ترا به مرتبه به مرتبه و درجه به درجه ترقی داد کتابی که نشانگر علم توحید حق به اعتبار جمع همان عقل قرآنی است.
انعام:وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى نُورًا وَ هُدًى لِلنّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثیرًا وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ(91)(( و آنگاه که [یهودیان] گفتند: «خدا چیزى بر بشرى نازل نکرده»، بزرگى خدا را چنانکه باید نشناختند. بگو: «چه کسى آن کتابى را که موسى آورده است نازل کرده؟ [همان کتابى که] براى مردم روشنایى و رهنمود است، [و] آن را به صورت طومارها درمىآورید. [آنچه را] از آن [مىخواهید] آشکار و بسیارى را پنهان مىکنید، در صورتى که چیزى که نه شما مىدانستید و نه پدرانتان، [به وسیله آن] به شما آموخته شد. » بگو: «خدا [همه را فرستاده]»؛ آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود به بازى [سرگرم] شوند.))
﴿ وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ﴾ یعنی آنگونه که شایسته اوست او را نشناخته اند چرا که در تنزیه حق مبالغه به اندازه ای می کنند که او را از بندگانش دور کرده تا جایی که ممکن نیست چیزی از علم و کلامش بر بندگانش نازل گرد و اگر آنگونه که شایسته اوست او را میشناختند که وجود به واسطه اوست و جمله عالم غیب باطنیش و برای هر باطنی ظاهری وجود دارد پس چه مشکلی است که برخی از صفاتش بر مظهر بشری اش ظهور یابد بلکه برای علم باطنی و حکمت او مظهری جز انسان کامل وجود ندارد پس نبی به اعتبار صورت ظاهریش ظاهر حق است و به اعتبار باطنش باطن حق علمش را بر قلب او نازل ساخته و بر زبانش جاری می سازد تا خلق را به سوی ذات الهی دعوت کند و هرگز به دوگانگی نخواند مگر به اعتبار تفصیل در صفات حق اگر به اعتبار وحدت بنگریم چیزی جز او وجود ندارد- نه نبی و نه غیر او- اما اگر به اعتبار تفصیل صفات و اسمائش بنگریم پیامبری ظهور می یابد که تابع اسمی از انبیاء اوست و در مرحله بعد به اسمی از اسماء اوست و در مرحله بعد به اسمی از اسماء او تبدیل می شود و اگر این پیامبر دارای مقام نبوت تام باشد به اسم اعظم الهی تبدیل می گردد که درهای خزائن غیب و وجود و حکمتش جز به واسطه این اسم اعظم باز نمی گردد.
حجر:الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ(1)(( الف، لام، راء. این است آیات کتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر.))
﴿وَ قُرْآنٍ مُبینٍ﴾ که جامع و ظاهر کننده همه چیز می باشد.
بنی اسرائیل:قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ اْلإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیرًا(88)((بگو: «اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند. »))
﴿ قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ اْلإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ﴾ چرا که استعداد کامل حمل آن مخصوص به توست و توئی که در حقیقت قطب عالم بوده و از آنچه از تو فوران می کند به آنها می رسد پس انجام این کار توسط آنان ممکن نبوده و توان تحمل آنرا ندارند و به همین دلیل است که بیشترشان از پذیرش آن امتناع می ورزند.
کهف: فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفًا(6)(( شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیرىِ [کار]شان تباه کنى.))
﴿ فَلَعَلَّکَ باخِعٌ﴾ [باخع یعنی] هلاک کردن.
﴿ نَفْسَکَ﴾ یعنی به خاطر شدت شوقت به هدایت آنان و تأسف از رویگردانیشان [خودت را هلاک مگردان توضیح اینکه] مهربانی و رحمت به خلق از لوازم محبت الهی و نتیجه آن است. و چون آن حضرت حبیب الله بودند پس از لوازم محبوبیت آن حضرت محبت او به مردم- به خاطر خداوند- بود همچنانکه فرمود: «یحبهم و یحبونه» پس در نتیجه هرکس که خدا را بیشتر دوست بدارد محبت و مهربانیش به خلق بیشتر خواهد بود چرا که محبت به مردم ظل محبت الهی است پس خلق به منزله فرزندان و نزدیکان او و بلکه به منزله اعضاء و جوارح او می باشند پس به این دلیل است که تأسفش به اندازه ای زیاد است که نزدیک است حضرت را بکشد.
طه: اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى(8) خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد.
﴿ لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى﴾ معنی آیه اینکه ما قرآن را از کسی نازل کردیم که متصف به جمیع صفات جمالیه و جلالیه است و از جمعیت ذاتیه ات بهره مند شده است وگرنه پذیرش و تحمل آن برایت مقدور نبود چرا که اثر با مؤثر و صادره با مصدر متناسبند پس چون مصدر آن ذات موصوف به جمیع اسماء حسنی است لازم است که پذیرنده نیز که تویی متصف به جمیع آنها باشی.
انبیاء:* وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا إِبْرَهِیمَ رُشدَهُ مِن قَبْلُ وَ کُنَّا بِهِ عَلِمِینَ(51)((و در حقیقت، پیش از آن، به ابراهیم رشد [فکرى]اش را دادیم و ما به [شایستگى] او دانا بودیم.))
﴿ وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا إِبْرَهِیمَ﴾ روح.
﴿ رُشدَهُ﴾ [یعنی رشد] مخصوص به او و آنچه که شایسته اوست که همان هدایت به سوی توحید ذاتی و مقام مشاهده خلیلیت حق است.
﴿ مِن قَبْلُ﴾ قبل از مرتبه قلب و عقل که از لحاظ شرف و عزت بر آنها برتری دارد.
﴿ وَ کُنَّا بِهِ عَلِمِینَ﴾ یعنی کمال و فضیلتش را به خاطر شأن عالی اش جز من نمی داند.
انبیاء:قَالَ لَقَدْ کُنتُمْ أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُکمْ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ(54)قَالُوا أَ جِئْتَنَا بِالحَْقِّ أَمْ أَنت مِنَ اللَّعِبِینَ(55)قَالَ بَل رَّبُّکمْ رَب السمَوَتِ وَ الأَرْضِ الَّذِى فَطرَهُنَّ وَ أَنَا عَلى ذَلِکم مِّنَ الشهِدِینَ(56)وَ تَاللَّهِ لأَکیدَنَّ أَصنَمَکم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ(57)فَجَعَلَهُمْ جُذَذاً إِلا کبِیراً لهَُّمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ(58)(( گفت: «قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشکارى بودید. » گفتند: «آیا حق را براى ما آوردهاى یا تو از شوخىکنندگانى؟» گفت: «[نه] بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین است، همان کسى که آنها را پدید آورده است، و من بر این [واقعیت] از گواهانم. و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید، قطعاً در کار بتانتان تدبیرى خواهم کرد. » پس آنها را -جز بزرگترشان را- ریز ریز کرد، باشد که ایشان به سراغ آن بروند.))
﴿ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ﴾ یعنی در حجابهای نوری حق بوده و به مرتبه عین ذات نرسیده اند [و به عبارت دیگر] آنان پرده نشین برزخهای صفاتی اند که به سوی حقیقت احدیت و استغراق در دریای هویت حق تعالی راهی ندارند.
﴿أَ جِئْتَنَا بِالحَْقّ﴾ یعنی آیا چیزی را که آورده ای به واسطه حق بوده و گوینده اصلی حق تعالی است یا اینکه از جانب خودت است و گوینده آن توئی که در آن صورت گفتارت از روی سرگرمی است و حقیقتی در آن نیست [و به عبارت دیگر] اگر این سخن را از جانب حق می گوئی و سالک طریق اوئی که سختی راست و حتمی است که به واسطه آن از ما برتری و اگر از جانب خودت است که ما از تو برتریم.
﴿ بَل رَّبُّکمْ﴾ یعنی آورنده و گوینده پروردگارتان است همان که با ایجاد و قوام بخشی و حیات و سلوک و نبوت و تعلیم خود پرورنده همه مخلوقاتش می باشد.
﴿ وَ أَنَا عَلى ذَلِکم﴾ که گوینده حقیقی حق تعالی است که رب جمله خلائق است.
﴿مِّنَ الشهِدِینَ﴾ شهودی که در اینجا ذکر شد، شهود ربوبیت حق تعالی است و گونه [در صورتی که شهود ذاتی بود] از واژه «انا» استفاده نمی کرد چرا که شهود ذاتی فنای محض است که در آن از انیت و دوگانگی خبری نیست و این دوگانگی بعد از فناست که در آن مقام آورنده و گوینده حق تعالی است که خالق جمله خلائق است.
﴿ لأَکیدَنَّ أَصنَمَکم﴾ یعنی صورت اشیاء و اعیان موجوداتی را که خود را صرف خلق و حفظ و اداره آنها نموده اید محو خواهم کرد اما وجودشان را بعد از بازگشت از عین احدیت ذاتیه و روی آوری به سوی کثرت صفاتی خود قبول خواهم کرد.
﴿ فَجَعَلَهُمْ﴾ به وسیله قهر ذاتی و شهود عینی حق تعالی.
﴿جُذَذاً﴾ یعنی قطعات متلاشی فانی.
﴿ إِلا کبِیراً لهَُّمْ﴾ که همان عین باقی است که حضرت ابراهیم به واسطه آن خلیل نامیده می شود [وگرنه به مقام حبیب الله می رسید]
﴿لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ﴾ یعنی اینکه از او [یا عین باقی حضرت ابراهیم] کسب فیض و نور علم نمایند همچنانکه او از حضرت حق نموده است.
حج:الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیرًا وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ(40)(( همان کسانى که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مىگفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمىکرد، صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مىشود، سخت ویران مىشد، و قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى مىکند، یارى مىدهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است.))
﴿ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ﴾ [یاد خدا به وسیله اسم اعظم] به واسطه تخلق به اخلاق الهی و اتصاف به صفاتش و دریافت اسرار او و فنا در ذاتش صورت می گیرد.
فرقان:وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذیرًا(51)(( و اگر مىخواستیم قطعاً در هر شهرى هشداردهندهاى برمىانگیختیم.))
﴿ وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذیرًا﴾ یعنی از کمال مطلقت که مردم را به وسیله آن به سوی حق فرامی خوانی بر افراد دیگر ارزانی می داشتم و براساس اختلاف استعداد اصناف مردم بر آنها پیامبرانی می گماردم همچنانکه فرمود (ولکل قوم هاد) سپس برای هر گروهی پیامبر متناسب با آنها را برگزیدیم همچنانکه قبل از حضرت رسول اکرم (ص) حضرت موسی (ع) را بر بنی اسرائیل و شعیب را بر اهل مدین و اصحاب ایکه مبعوث نمودیم پس مجاهده ات را آسان نمودیم چرا که مجاهده بر حسب کمال است و هرچه که کمال بزرگتر باشد مجاهده نیز بالاتر خواهد بود چرا که حضرت حق هر گروهی را به اسمی از اسمائش تربیت می کند پس هنگامی که فرد ؟؟؟ مظهر جمیع صفات و متحقق جمله صفات است مجاهده او همراه با همه گروه های امتش و با جمیع صفات الهی لازم است اما ما به خاطر بزرگواری ات و اینکه تو انسان کامل مطلق و قلب اعظم و حائز مقام خاتمیتی در تو اینگونه نخواستیم.
فیض اقدس
بقره:لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْرًا کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ(286)((خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایىاش تکلیف نمىکند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانکه بر [دوشِ] کسانى که پیش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویى؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.))
﴿ لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها﴾ یعنی جز آنچه می توانند بر آنها تکلیف نمی نهد و طاقتشان را طاق نکرده و از استعدادشان کم نگذارده پس بهره هر فرد از مکاشفات و تجلیات الهی مطابق میزان استعداد ازلی است که به واسطه فیض اقدس به او بخشیده شده.
رعد:اللّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثى وَ ما تَغیضُ اْلأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ(8)((خدا مىداند آنچه را که هر مادهاى [در رحم] بار مىگیرد، و [نیز] آنچه را که رَحِمها مىکاهند و آنچه را مىافزایند. و هر چیزى نزد او اندازهاى دارد.))
﴿ کُلُّ شَیْءٍ﴾ از کمالات
﴿عِنْدَهُ بِمِقْدار﴾ معین و براساس قابلیت [به تاویل دوم] استعداد و قوه هر چیزی براساس استعداد مقدر او در ازل است که این استعداد به واسطه فیض اقدس حق بوده و کم و زیاد نمی گردد و معنی (لکل قوم هاد) حق تعالی است همچنانکه فرمود ( انک لا تهدی من اجبت ولکن الله یهدی من یشاء) و این امر به واسطه علم ازلی او به میزان کم وزیاد استعدادها می باشد پس کمالاتش را براساس استعدادها مقدر می فرماید.
مریم: لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا(94)(( و یقیناً آنها را به حساب آورده و به دقت شماره کرده است.))
﴿ لَقَدْ أَحْصاهُمْ﴾ در ازل به واسطه ایجاد اعیان و استعدادهایشان به وسیله فیض اقدص و نیز ایجاد تعیناتشان به وسیله علم خویش.
﴿ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا﴾ پس ماهیات و حقایق آنها همان صورت معلوماتی است که از عدم محض در حضرت علم الهی ظاهر گشته و به واسطه فیض رحمنی در عالم وجود عینی پدیدار می گردند پس چگونه می توانند شبیه و متناسب با اوباشند.
نمل:قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذینَ اصْطَفى آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ(59)(( بگو: «سپاس براى خداست، و درود بر آن بندگانش که [آنان را] برگزیده است. » آیا خدا بهتر است یا آنچه [با او] شریک مىگردانند؟))
﴿ قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ﴾ به خاطر ظهور کمالات و تجلیات صفاتی اش به مظاهر مخلوقاتش ( حمد مخصوص به اوست)
﴿الله﴾ که حمد وخیر و سلام مطلق در ذات اوست.
﴿ أَمّا یُشْرِکُونَ﴾ منظور عوالم وجودی است در صورتی که برای آنان وجود و تأثیری بدانیم چرا که بعداز کمال و قبول مطلق که همان اسم سلام مطلق حضرت حق به اعتبار فیض اقدس است چیزی جز عدم بحث وخالص باقی نمی ماند و چگونه شر خالص و مطلق که نقطه مقابل خیر مطلق است خیر محسوب گردد.
قصص:قالَ ذلِکَ بَیْنی وَ بَیْنَکَ أَیَّمَا اْلأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ وَ اللّهُ عَلى ما نَقُولُ وَکیلٌ(28)(( [موسى] گفت: «این [قرار داد] میان من و تو باشد که هر یک از دو مدّت را به انجام رسانیدم، بر من تعدّى [روا] نباشد، و خدا بر آنچه مىگوییم وکیل است. »))
﴿ أَیَّمَا اْلأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ ﴾ یعنی به هر کدام از این دو برسم گناهی بر من نیست چرا که وظیفه ام فقط تلاش نمودن است و رسیدن به هدف به واسطه استعداد ازلی ام می باشد و به میزان ان تلاش می نمایم پس امر خویش را به خداوند وا می گذاریم که در آن شاهد می باشد.
[به عبارت دیگر] خداوند آنچه را که از کمالات به ما داده واسطه عین ثابت- که از فیض اقدس او می باشد – بر ما ارزانی داشته است. که جز او بر آن آگاهی ندارد و میتواند آنرا تغییر دهد.
و کسی قبل از رسیدن به کمالاتش به میزان استعداد خویش واقف نیست چرا که این کمالات از حضرت غیب الغیوب است و خداوند آنرا فقط مخصوص خویش گردانده است.
روم:فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ(30)(( پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمىدانند.))
﴿ فَأَقِمْ وَجْهَکَ﴾ برپای داشتن دین همانا ناخالص نمودن خویش از ماسوی الله است در حالیکه فقط بر توحید پایدار مانده وتوجهی به نفس خویش وغیر حق ننماید و در این صورت است که سلوک ودین و طریقتش الهی می گردد چرا که غیر حق را موجود نمی داند.
﴿حَنیفًا﴾ یعنی روی گردان از ادیان باطل است که همان اثبات غیر وشریک قراردادن آنها برای حق است.
﴿ فَطَرَ النّاسَ﴾ [منظور اینکه] او را ملزم به فطرت الهی می داندو این همان حالت صفا وپاکی ازلی است که حقیقت انسان با آن عجین گشته است و این دین قیم ازلی و ابدی است.
که هرگز از پاکی ازلی خود تغییر و تبدیلی نمی یابد و محض تو چند فطری است و این فطرت اولی به واسطه فیض ( قدس ایجاد می گردد- که فیض اقدس نیز از عین ذات الهی سرچشمه می گیرد – پس هر که بر توحید پای بفشارد انحرافش از توحید واحتجابش از حق ممکن نخواهد بود چرا که انحراف و احتجاب از حق به واسطه آلودگی های جسمانی وعوارض طبیعی قبل از تولد یا به واسطه تربیت و عادت صورت می گیرد.
احزاب:النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا اْلأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلاّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفًا کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُورًا(6)(( پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزدیکتر] است و همسرانش مادران ایشانند، و خویشاوندان [طبقِ] کتاب خدا، بعضى [نسبت] به بعضى اولویّت دارند [و] بر مؤمنان و مهاجران [مقدّمند]، مگر آنکه بخواهید به دوستان [مؤمن] خود [وصیّت یا] احسانى کنید، و این در کتاب [خدا] نگاشته شده است.))
﴿ النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ چرا که او در حقیقت مبدا وجود وکمالات آنها ومنشا دو فیض اقدس استعدادی و مقدس کمال می باشد پس او پدر حقیقی آنها نیست و به این جهت است که زنان ان حضرت مادران امتند و رعایت حرمت آنها بر امت لازم است آن حضرت در هنگام فطرت واسطه بین آنها وحضرت حق است و کمالاتش از اوست چرا که فیض حق تعالی بدون او به مردم نمی رسد زیرا که او حجاب اقدس و یقین اول است همچنانکه می فرمایند ( اول ما خلق الله نوری) و اگر او را بیشتر از خود دوست نداشته باشند به واسطه نفسشان از او محجوب گشته ونجات نمی یابند چرا که نجاتشان فناء در اوست که مظهر اعظم حق می باشد.
زمر:قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعًا لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(44)(( بگو: «شفاعت، یکسره از آنِ خداست. فرمانروایى آسمانها و زمین خاصّ اوست؛ سپس به سوى او باز گردانیده مىشوید. »))
﴿ قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعًا﴾ به دلیل اینکه زمینه قبول شفاعت شفیع نیز از اوست و این زمینه سازی به وسیله فیض اقدس اوست پس قبول و تأثیر از آن حق است که فرمانروای مطلق ملک هستی است.
توحید صفاتی وافعالی
اعراف: قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ(16)((گفت: «پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.))
﴿ فَبِما أَغْوَیْتَنی﴾ [آیه شریفه نشانگر این موضوع است که ] شیطان قسم می خورد. چرا که فقط محجوب از ذات احدیت است نه صفات و افعال حق تعالی پس به دلیل اینکه افعال را از خداوند دیده و با دیده تعظیم به آنان می نگرد به عزت حق تعالی قسم یاد می کند فی قوله (فبعزتک لاغوینهم اجمعین).
احزاب: هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیمًا(43)(( اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است.))
﴿ هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ﴾ یعنی به میزان پاکی و صفای شما تجلیات افعالی و صفاتی اش را – ونه تجلیات ذاتی – [بر شما درود می فرستد چرا که با ؟؟؟ ذات خویش همه را می سوزاند همچنانکه جبرئیل (ع) فرمود (لودنوت أنملۀ لاحترقت]
مراتب غیب
انعام:وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ(59)(( و کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست. جز او [کسى] آن را نمىداند، و آنچه در خشکى و دریاست مىداند، و هیچ برگى فرو نمىافتد مگر [اینکه] آن را مىداند، و هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین، و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است.))
﴿ وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ ﴾ بدان که غیب دارای مراتبی است که اولین مرتبه آنها ((غیب الغیوب)) است که همان علم الله است که غیب اولی نیز نامیده می شود. در مرتبه بعد غیب عالم ارواح است که همان نقش بستن صورت های کلی - هر چیزی که وجود دارد و به وجود خواهد آمد ( از ازل تا ابد) – در اولین عالم عقلی است که همان روح عالم و قضاء سابق است و در حالت کلی ام الکتاب نامیده می شود. سپس غیب عالم قلوب است و آن نقش بستن تمام صور به صورت تفصیلی – شامل کلی و جزئی- در عالم نفس کلی که قلب عالم است و لوح محفوظ نامیده می شود. در مرتبه بعد غیب عالم خیال قرار دارد که نقش بستن کائنات در نفوس جزئی فلکی می باشد که این عالم در زبان شرع ( اسماء دنیا) نامیده می شود چرا که نزدیکترین مرتبه غیب عالم به شهادت و لوح قدر الهی است[لوح قدرهمان تفصیل قضاء الهی است] (و منظور از علم الهی همانا) عنایت اولی است که عبارت از احاطه حق تعالی بر همه اشیاء، که این احاطه به واسطه حضور ذات او در همه این عوالم انجام می گیرد [توضیح اینکه] به واسطه عین ثابته آنها بر همه آن صورتها علم می یابد به طوریکه ذره ای در آسمانها و زمین از علم او خارج نیست.
پس اگر مفاتح جمع مفتح (به فتح میم) و به معنی مخزن باشد پس معنی آیه این است که به واسطه حضور ذات حق در تمامی مراتب، جمله این خزائن که شامل همه مراتب غیوب است از آن اوست
﴿ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ﴾ حال اگر مفاتح جمع مفتح ( به کسر میم) و به معنی کلید باشد پس معنای آیه اینگونه است که : درهای این مخازن غیب بسته است و کلید آنها بدست اوست و کسی جز او به محتویات آنها علم ندارد اما وسائل ظهور و بروز آنها ازجایگاهشان به سوی عالم شهادت به دست قدرت اوست و این تصرف در مخازن فقط منحصر به اوست وکسی نمی تواند از آنها اطلاع یابد و این مفاتح همان اسماء الله می باشند و منظور از کتاب مبین در این آیه، سماء دنیا است و این به دلیل تعین جزئیات درآن می باشد.
جهت دریافت فایل مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 144 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 122 |
مقاله بررسی جامع بسته بندی در 122 صفحه ورد قابل ویرایش
1 -مقدمه
قرن هاست که بسته بندی برای بهرهگیری و حفاظت کالاها، عنصری ضروری به شمار میرود. امروزه به خصوص در بخش خرده فروشی تقریبا تمامی محصولات به صورت بسته بندی شده ارائه می گردند. به علاوه یکایک عناصر بسته بندی براساس هدفی که برای آن ها در هنگام نقل و انتقال، ذخیرهسازی و توزیع در نظر گرفته میشود، مورد مطالعه دقیق قرار گرفتهاند، بی تردید بسته بندی قادر است نمایی فنیتر و برتر به کالا ببخشد.
همچنین هر بسته ای نیز با دقت طراحی میشود، زیرا شکل و رنگ، اهمیت خاصی در میزان فروش محصول ایفا میکند اینگونه نمونه های قابل رویت همراه با اطلاعات چاپ شده بروی محصول، راحتترین وسیله ارتباطی بین تولیدکننده و مصرفکننده می باشند.
تولیدکنندگان محصولاتی همچون شکلات، کیک و سایر شیرینیجات همواره به دنبال تولید محصولاتی مشخص و منحصر به فرد میباشند که مشتریان به راحتی بتوانند محصولات آنها را از سایر محصولات مشابه تشخیص دهد، در این راستا بستهبندی نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. زیرا اولین چیزی که نظر مشتری را جلب میکند ظاهر بستهبندی محصول میباشد و اغلب بستهبندی زیبا و جذاب، مورد انتخاب مشتری قرار میگیرد.
2-تاریخچه بسته بندی
2-1- از رم تا رنسانس
با گذر زمان، شهرها پایهگذاری شدند. تجارت بین قاره های اروپا و آسیا رونق گرفت و هر از چندی سپاهیان فاتح برای دستیابی و ثروت منطقه ای دیگر صفآرایی میکردند. در حالی که جهان شاهد تغییرات اجتماعی بسیار زیادی بود، تغییرات مربوط به بسته بندی بیشتر به تغییر در کیفیت و کمیت روش های بستهبندی موجود محدود میشد.
یک واقعه مهم در بسته بندی، که به رومی ها و حدود 50 قبل از میلاد نسبت داده میشود، اختراع لوله دمش شیشهای بود. لوله دمش یک میله فلزی توخالی بود که در یک سر آن توده ای از شیشه قرار داده می شد. با دمیدن از انتهای دیگر لوله، فرد دمنده می توانست توده مذاب را به شکل یک ظرف توخالی در اندازه ها و شکلهای متنوع باد کند. این ظرف را بدون دخالت دست و با تکرار پیاپی دمش و شکلدهی میشد ساخت و یا میشد حباب شیشه را به درون یک قالب فنجان که نقش های تزئینی قبلاً در آن ایجاد شده دمید.
اختراع لوله دمش، شیشه را از معابد و خانه اشراف خارج کرده و به آن استفاده عام داد. جامهای شیشه ای رومی که با ارابه ها و جنگ گلادیاتورها تزئین شده و واضح است که به عنوان یادگاری و نشان رخدادهایی فروخته شدهاند، به اندازه کافی فراوان هستند.
روشن نیست که چه کسی اولین بشکه چوبی را ساخت، ولی احتمالاً آن نیز در همین دوره ساخته شده و احتمالاً در منطقه آلپ اروپا، گویا مقدر شده بود که بشکه برای قرن ها، یکی از متداولترین اشکال بستهبندی باقی بماند.
با سقوط امپراتوری روم در حدود 450 میلادی، اروپا به شکل دولت شهرهای کوچک تنزل یافت که در بهترین حالت بربریت مطلق بود. بسیاری از هنرها و حرفههای قوام یافته، یا فراموش شد و یا راکد ماند. طول مدت 600 سال پس از سقوط رم چنان خالی از هرگونه تغییر قابل توجهی است که مورخان به آن «دوران سیاه» میگویند.
پیشرفتهای ایجاد شده در این دوران از شرق دور و یا ملت های عربی که به تازگی از دین اسلام انگیزه و الهام گرفته بودند، میآمد. در چین، تسایلون به عنوان کسی که در حدود 105 میلادی، اولین کاغذ واقعی را از مواد داخلی تنه درخت توت ساخت شناخته میشود. هنگامی که مسلمانان در حدود 950 میلادی سمرقند را فتح کردند، راز این کار را با خود به اروپا آوردند. مصریان قبل از آن برگ های مشابهی را با بافتن ساقه های خرد شده نی پاپیروس ساخته بودند. آنها با کوبیدن، تحت فشار قرار دادن و خشک کردن این نوارهای بافته شده ماده ورقه ای مفیدی میساختند. قرن ها بعد به اختراع چینیها که از الیاف گیاهی تنیده ساخته شده بود اسم «paper» دادند (که از پاپیروس مصری گرفته شده).
چاپ از طریق بریده های چوب، که جد باستانی روش چاپی فلکسوگرافی است، نیز ریشه در شرق دارد. قدیمی ترین کارهای چاپی موجود نشانهای بودیستی ژاپنی است که به سال 768 میلادی برمیگردد. قدیمیترین کتاب موجود، که در ترکستان پیدا شده و در سال 868 چاپ شده، کتاب «الماس سوترا» است.
اروپا درحدود سال 1100 میلادی بیدار شد. حرفه های مهجور مانده دوباره احیاء شدند، آموزش و هنر زنده شد، تجارت رونق گرفت و تا سال های 1500، دوران بزرگ اکتشاف رو به آغاز نهاده بود. هنر چاپ در این زمان زاده شد.
ساختارهای بنیادی جامعه تغییر چندانی نیافته بود. بیشتر مردم وابسته به زمین بودند، گاهی به عنوان مالکان آزاد و در بیشتر مواقع به عنوان رعایائی که همه زندگی خود و بخشی از هرچه که خود تولید میکنند را به قدرت بالاتری مدیون بودند. اکثریت جامعه آن چیزی را میخوردند که خود عمل آورده، یافته و یا گرفته بود، در این سطح زندگی نیازمندی مشتری موجودیت نمی یابد.
مغازه و فروشگاه، از آن گونه که ما می شناسیم و در آن میتوان کالایی خرید وجود نداشت. اگرچه پول به عنوان وسیله مبادله وجود داشت، ولی اکثریت جامعه هرگز پولی به چشم خود نمی دیدند. تولید صرفاً مشغله ای سفارشی بود و آنچه تاکنون بسته بندی خوانده ایم، بطور شخصی ساخته می شد. مثل بیشتر کالاهای دیگر. بستهبندی، اگر هم در مواردی وجود داشت، خود وسیله ای گرانبها بود و به ندرت مثل بسته بندیهای امروزه می شد آن را دور ریخت.
از آنجایی که خرده فروشی وجود نداشت، ایده های بازاریابی، تبلیغ، ساختارهای قیمتی و توزیع اموری نامربوط بودند. جمعیت آنقدر زیاد نبود که تولید انبوه را، حتی در محدودترین معنی خود امکانپذیر سازد. (سورکا، ش 38، 1380، صفحه 12)
-گرافیک بسته بندی
4-1- نقش گرافیک در طراحی بستهبندی
بسته بندی در دنیای امروز نقشهای متنوع و مهمی برعهده دارد. در مورد نقش بسته بندی در دنیای مدرن کنونی طبقهبندی های گوناگونی صورت گرفته است که هر یک به نوبه خود کامل و جامع بوده اند. در ادامه چکیده ای از موارد کاربرد یا به عبارت دیگر نقش و عملکرد بستهبندی در دنیای امروز را آوردهایم:
1- معرفی نام و مارک کالا
2- ایجاد انگیزة خرید در مشتری (توسط جلوههای گرافیکی یا خصوصیات دیگر)
3- برقراری ارتباط مستقیم با مصرف کننده و راهنمایی چگونگی استفاده
4- برقراری ارتباط غیرمستقیم با استفاده از رنگها، شکل و یا جنس خاص که بیانگر کیفیت محصول باشد.
5- ایجاد بازارهای جدید (به عنوان مثال بسته بندی شامپو به شکل بالشتک یک بار مصرف)
6- معرفی سهولت استفاده مانند باز و بسته شدن ساده، امکان مشاهدة دستخوردگی که هم برای مشتری و هم برای فروشندگان مفید است.
7- در نظر گرفتن مسایل مربوط به چیدن کالا روی هم و انبار کردن و توزیع و پخش.
8- معرفی نام و یا مارک یکسان برای چند نوع محصول (به عنوان مثال در صورت تولید چند شامپو تحت یک نام و با یک نوع بستهبندی)
درواقع امروزه برخلاف دوران گذشته بسته بندی عملکردی چندمنظوره دارد. در گذشته بسته بندی تنها برای حمل و محافظت محصول از خرابی یا شکسته شدن به کار میرفت. به عنوان مثال میتوان از روش های سنتی بسته بندی مانند پیچیدن در کاغذ و نخپیچ کردن نام برد.
از سوی دیگر علاوه بر نقش بسته بندی در نگهداری و محافظت کالا، بسته بندی چندین نقش خاص و منحصر به فرد دیگر دارد. از جمله این نقشها میتوان به ایجاد یک شکل مشخص محصولات بدون شکل و قالب خاص اشاره کرد. اما به طور کلی بسته بندی باید در سه مورد زیر به صورت کامل و بدون نقص عمل کند.
1- در انتخاب محصول توسط مشتری تاثیر داشته باشد.
2- به مصرف کننده بها و ارزش دهد و کارآیی محصول را در خود مستتر داشته باشد.
3- کنجکاوی و میل به خرید محصول را در مشتری تشدید کند.
4-1-1- تاثیر در انتخاب
رنگ یا نام مشخص برای هر نوع بسته بندی علاوه بر شناساندن نام و مارک کالا به مصرفکنندگان، باعث پیدا کردن و انتخاب کالای بسته بندی شده در میان محصولات مشابه دیگر در قفسة فروشگاهها میشود. همچنین در صورت راضی بودن مصرفکننده از کیفیت کالا، به صورت ناخودآگاه ارتباطی بین کیفیت و شکل و رنگ بسته بندی ایجاد میشود. به عنوان مثال میتوان از محصولات داخلی همانند دستمال کاغذی و یا آبمیوه نام برد که در میان عامه مردم با نام روی بستهبندیهای یک شرکت خاص شناخته میشوند. این امر بیانگر ارتباط عمیق مصرفکننده رنگ یا شکل بستهبندی محصول است.
4-1-2- نشانه و سمبل بها دادن به مشتری
در دوران ما سطح زندگی بسیار بالا رفته است. جمعیت افراد بالای 70 سال افزایش یافته و بیشتر این افراد سالم هستند و به صورت عادی زندگی میکنند. بسته بندی کالاها باید به گونهای طراحی شود که این گونه افراد نیز در کار با محصول و یا باز کردن بسته دچار مشکل نشوند.
بسته هایی که به آسانی باز می شوند، تجهیزات و قطعات ویژة بازکردن بستهها (قلابهای درب قوطی نوشابه، کنسرو و . . . )، استفاده از برچسبهای ایمنی و سیل های دربندی برای جلوگیری از دستکاری یا تقلب در محصول از نشانه های بها دادن به آسایش و راحتی مصرف کننده در بسته بندی هستند و طبیعی ترین واکنش مصرف کننده، برای چنین بسته بندی تکرار خرید و استفاده مداوم از محصول میباشد.
4-1-3- ایجاد میل به خرید و کنجکاوی و مشتری
کنجکاوی برای باز کردن بسته ها یکی از غرایز یا به عبارت دیگر تفریحات مورد علاقه بسیاری از افراد است. همه ما این احساس اشتیاق به باز کردن هدیه ها را در زمان برگزاری مراسم عروسی یا جشن تولد تجربه کرده در این رابطه هرچه جذابیت و زیبایی لفاف هدیه ها بیشتر باشد، اشتیاق برای باز کردن آنها بیشتر خواهد بود. با این منطق هرچه بستهبندی محصول جذابتر و زیباتر باشد، میل به خرید مشتری شدیدتر خواهد بود.
از طرف دیگر بسته بندی به نوعی نشاندهندة ارزشی است که تولیدکننده برای محصول خود قایل است. واضح است بستهبندی ارزان و کم کیفیت ذهن مشتری را به سوی محصول کم ارزش و بی کیفیت تنها به دلیل ضعیف بودن بستهبندی در بازار شکست می خورد. (vankatesh، ش 34، 1380، ص 6 و 7)
-7- هندسه جعبه
قبل از برخورد مستقیم و تشریح موقعیت هندسه جعبه، این نیاز حس میشود که در رابطه با تاثیرگذاری یک حجم سه بعدی در نظر بیننده، بپردازیم.
به هر فرمی که که از حالت دو بعدی خارج به حالت سه بعدی درآید حجم می گوییم، غالب تأثیرات بصری که هر بیننده از اطراف خود می گیرد، تاثیر از حجم است بدین مفهوم که شناخت ابتدایی از محیط توسط حجمهای موجود است مثل میز و صندلی و . . . حال اگر حجمی توسط شخصی (مثلا هنرمند) به صورتی خلق شود که دارای مفهومی خاص، هدفی و نهایتاً تفکری باشد، می تواند بیننده را به سوی مقصود مطلوب (از طریق دیدن) هدایت کند و پیامی را در هر رابطه به بیننده خود برساند.
بنابراین واضح است که هر حجمی که دارای خواص زیبایی شناسانه خوب و از لحاظ فرم کامل باشد می تواند تاثیری خاص در بیننده بگذارد.
از آنجایی که هر بسته بندی خود یک حجم سه بعدی است و با توجه به توضیحات داده شده، میتوان نتیجه گرفت که هر بسته ای خود بعنوان یک حجم سه بعدی به وسیله دارا بودن فرم های خاص هندسی می تواند بخش زیادی از رسالت بسته بندی را انجام دهد.
هر بسته بندی باید از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد کالا را حفظ کند، در حمل و نقل مشکل ایجاد نکند، و در نهایت از لحاظ موارد گرافیکی (زیبایی، جذب مشتری، ثبات بخشیدن به یک مارک و تبلیغات) کامل باشد. چنین بسته ای بسته کامل است. حال اگر فرض را بر این بگذاریم که به جز گرافیک جعبه بقیه موارد کامل است و گرافیک ضربه ای به دیگر ملزومات جعبه وارد نمی کند می توانیم به بحث در این مورد خاص بپردازیم.
در بخشی از امر بسته بندی که به طراح و گرافیست مربوط می شوند، ملزوماتی وجود دارد از قبیل شناساندن کالا، تبلیغ، ایجاد فروش بیشتر توسط زیبایی و کاربردی جعبه و دیگر مسائل.
برای رسیدن به این اهداف طراح مصالحی دارد که عبارتند از استفاده از رنگ مناسب، صفحه آرایی و جایگذاری عناصر لازم در روی جعبه، ایجاد طرحها و فرم ها و حتی بافتهای خاص روی جعبه و نهایتا فرم و حجمی خود جعبه. فرم هندسی جعبه به عنوان مهمترین عنصر این مصالح می تواند به عنوان موثرترین عامل بصری عمل کند تحت شرایطی که بتواند بیانگر مشخصات ذاتی محصول بوده و با ایجاد جذابیت بصری (به کمک رنگ ولی اوت) تمامی وظایف یک بسته بندی موفق را به خوبی انجام دهد.
بسته بندی یک چاشنی غذایی تند را فرض می کنیم (مثلا فلفل) جعبه این کالا می تواند طوری طراحی شود که القا کننده حس تیزی و تندی باشد، داشتن زوایای تند، لبه های تیز و همچنین کمک گرفتن از رنگ های گرم مثل قرمز، این نوع طراحی در واقع القا یک نوع حس با استفاده از فرم ابتدایی هندسی است.
اما این حالت یک حکم نیست، بلکه بنابر تشخیص طراح و نوع هدف حتی ممکن است بسته بندی دقیقا شباهت به خود کالا داشته باشد یا از لحاظ مفهومی بیانگر نوع کالا باشد مانند بسته بندی هدیه ها.
نظر به این که دنیا روز به روز در حال گسترش و بزرگ شدن است و میزان عرضه و تقاضا به تبع این گسترش رو به افزونی است نیاز به بسته بندی نیز افزایش می یابد، طبیعتاً ضایعات و دورریزهای بسته بندی نیز افزایش مییابد و بنابر سیاستی بین المللی استفاده از مواد قابل بازیافت و نیز مضر بیشتر احساس میشود. کاغذ و مقوا بهترین و شاخص ترین این نوع مواد هستند پس اگر بسته های مقوایی را بتوانیم از فرم ساده مکعب مستطیل خارج کنیم و به فرم هایی زیباتر با کاربردی بیشتر برسیم توانسته ایم به اجابت یکی از خواسته های مهم بسته بندی دست یابیم. (لاهیجی، ش 51، 1382، ص 12 و 13)
مهمترین عواملی که درتعیین بسته بندی نقش دارند، عبارتند از:
1-چیدمان:
تبعیت ازشکل هندسی بسته بندی تکمیلی؛ شکل های منظم ازچیدمان بهتر و استقرار مناسب تری برخوردارند.
2-سهولت مصرف:
نحوه بازشدن دربسته وراحتی مصرف کننده درگشودن و استفاده ازمحتوی بسته؛
3-هزینه:
قیمت تمام شده بسته
4-مقاومت شیمیایی بسته درمقابل کالا:
میل ترکیبی و تاثیرات متقابل کالا با بسته بندی اولیه
5-مقاومت مکانیکی و فیزیکی:
استحکام بسته دربرابر سوراخ شدن، ضربه، سقوط و … درحین جابجائی، نگهداری و حمل ونقل
6-مقاومت دربرابر عوامل محیطی :
مقاومت بسته دربرابر رطوبت، نور، حرارت، میکروارگانسیم، جوندگان و … در حین نگهداری وشبکه توزیع
7-دسترسی به منابع اولیه بسته بندی:
امکان تهیه مواد اولیه بسته بندی در داخل کشور وامکان ساخت بسته
8-فضای مرده:
تبعیت از شکل هندسی بسته بندی اولیه و ثانویه؛ یعنی، فضای داخلی بسته بندی تکمیلی به خوبی پر شده باشد.
9-قوانین و استاندارد:
تبعیت بسته از استانداردهای گردآوری شده از نظر ابعاد، جنس بسته، ممنوعیت کاربرد مواد مصرفی و . . .
جهت دریافت فایل مقاله بررسی جامع بسته بندی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
مقاله بررسی جامع پیامبران در 38 صفحه ورد قابل ویرایش
«مقدمه»
اولین انسانی که پای برعرصه وجود نهاد وزندگی را درزمین آغازید، پیامبری از پیامبران خدا بوده است. این سخن را می توان از ویژگیهایی که قرآن کریم برای وی می شمرده دریافت: به یقین خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را برمردم جهان برتری داده است[1]
و]خدا[ همه اسما را به آدم آموخت[2]
سپس آدم ازپروردگارش کلماتی را دریافت کرد[3]
هم چنین به استناد ادله ای که درباب ضرورت وجود وحی و رسالت درزندگی انسان، درگفتار پیشین گذشت، نیز می توان این ادعا را – که اولین انسان پیامبر بوده است، ثابت کرده؛ زیرا او نیز برای رستگاری خویش نیاز به امداد الهی داشته است. از آن روز تا کنون بشر همواره مورد لطف الهی بوده است و پیامبران الهی برای راهنمایی اوپیاپی آمده اند:
درتورات ، انجیل و قرآن کریم، تنها به نام برخی از این پیامبران و داستان زندگانی آنان اشاره شده است.
ما هم چنان که به نوح و پیامبران بعد از او وحی کردیم، به تو ]نیز[ وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان ]نیز[ وحی نمودیم و به داود زبور بخشیدیم و پیامبرانی را ] فرستادیم[ که درحقیقت ]ماجرای[ آنان را پیش تر برتو حکایت نمودیم و پیامبرانی که ]سرگذشت[ ایشان را برتو بازگو نکرده ایم[4].
برخی از این فرستادگان، کسانی بوده اند که خداوند ایشان را برمی انگیخت تا قوم و قبیله ای را از انحراف عقیدتی یا اخلاقی و اجتماعی ویژه ای که بدان دچار شده بودند، برهانند. اینان طبیبانی برای آن بیماران بودند و بیش از این رسالتی نداشتند . رسالت این گروه از پیامبران به مکان و زمان خاصی محدود می شد و پیام جهان شمولی نداشتند.
از میان فرستادگان الهی، کسانی نیز بوند که تبلیغ و استقرار شریعت پیامبران بزرگی مانند حضرت نوح و موسی (ع) را برعهده داشتند. آنان می بایست چراغ هدایتی را که پیامبران صاحب شریعت روشن کرده بودند، فروزان نگاه دارند و آن پیام را در دیگر محدوده های جغرافیایی و زمانی بگسترانند.
ما تورات را که درآن رهنمود و روشنایی بود، نازل کردیم. پیامبرانی که تسلیم ]فرمان خدا[ بودند، به موجب آن برای یهود داوری می کردند. [5]
گروه سوم از فرستادگان الهی کسانی بودند که دراصل فقط برای یک قوم یا ملت خاصی پیام الهی را می آوردند و خود نیز دعوی جهان شمولی نداشتند. قرآن کریم درباره حضرت یونس (ع) می فرماید:
و او را به سوی یک صد هزار ]نفر از ساکنیان نینوا[ یا بیشتر روانه کردیم. پس ایمان آوردند و تا چندی برخوردار شان کردیم.[6]
افزون بر همه آنان، پیامبرانی نیز بودند که رسالتی عظیم تر داشتند و همگان مخاطب پیام الهی آنان بودند. قرآن کریم نیز پیامبر اسلام را فرستاده خدا بسوی همگان میداند:
بگو«ای مردم! من پیامبر خدا بسوی همه شما هستم»[7] اما پیامبر بزرگ اسلام(ص) ویژگی دیگری نیز دارد که او خاتم پیامبران و دین او آخرین برنامه سعادت انسان است.
اعتقاد به این که ماجرای پیامبری و نبوت با آوردن حضرت محمد(ص) پایان می گیرد و سلسله ای که ازآدم شروع شده بود یا حضرت محمد(ص) به فرجام می رسد لذا با این مقدمه می خواهم به بخشی از وظایف پیامبران از حضرت آدم تا حضرت محمد(ص) در قرآن بپردازم.
بخش اول
فصل اول : تعاریف لغوی واصطلاحی نبی و رسول
نبوت از شوون بسیار مهم فرستادگان الهی است و دانشمندان اسلامی درمورد پیامبر اسلام نیز نبوت را نخستین و بارزترین شان او می دانند. نبی اگر از ماده «نبا» باشد به مفهوم صاحب خبر مهم و اگر از ماده «نبو» باشد به معنای دارای مقام والا و برجسته است؛
نبی از نبوت به معنای رفعت است ونبی رابه سبب جایگاه بلند او نسبت به سایر مردم بدین نام خوانده اند.[8]
«فراهیدی» قدیم ترین لغت شناس اسلامی می نویسد: نبی به معنای راهی است که انسان را به مقصد مطلوب خود می رساند[9]. و کسایی گفته است : النبی الطریق و الانبیاء طرق الهدی[10].
درباره رسول باید گفت معنای لغوی آن از رسل است که به گفته راغب به معنای برانگیختن با نرمش و ملایمت است[11] و دراصطلاح برنده سخن و حامل پیام و صاحب رسالت.
به هر حال، نبی و رسول، صرف نظر از مصادیقشان هر دوبرای بشارت و انذار و دیگر وظایف هدایتی مبعوث می شوند.
پیامبران بسیاری درطول تاریخ برای هدایت بشر مبعوث شده و هریک دارای رتبه ای خاص از قرب به درگاه الهی و منزلت آسمانی بوده اند وبنا به مشیت الهی درشرایط مکانی و زمانی خاص، برای هدایت مردم مبعوث شده اند. برخی از ایشان به عنوان نبی و برخی به عنوان رسول و برخی با هردو عنوان و برخی با لقب اولوالعزم شهرت یافته اند.
«بخش دوم»
فصل اول: پیامبران و فرستادگان خدا کیانند؟
پیامبران و فرستادگان کسانی هستند که خداوند آنان را ازمیان افراد بشر برگزیده است . آنان حاملان رسالت او برای بندگانش بوده و گروندگان به خدا و نیک کرداران را به پاداش نیکو دردنیا و آخرت مژده می دهند و کافران و بدکاران را ازکیفر و عذاب سخت برحذر می دارند. خداوند سبحان دراین زمینه فرموده است:
ومانرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین فمن امن و اصلح فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون ؛[12]
این پیامبران و فرستادگان، دانش خود را به وسیله عقل و حواس و به روشهای گوناگون، مانند الهام، شنیدن مستقیم ازفرشته ای به صورت انسان، رویای صادقانه و دیگر حالات روحی که غیر از پیامبر کسی آنها را درک نمی کند- دریافت می کنند. این شیوه آموختن که برخلاف روش های معمولی است، وحی خوانده می شود.
امکان وجود پیامبران
فلسفه های مادی، شبهات زیادی بر اصل نبوت وارد ساخته و وجود پیامبران را نفی و درنتیجه جهان ماوراءالطبیعه راانکار کرده اند، ولی پژوهشگری که حقیقت نبوت را بررسی کند، وقایع تاریخی ثابت و قانع کننده ای را دربرابر خود می بیند که جای هیچ گونه شک و تردیدی را برای او باقی نمی گذارد.
امروزه دربشتر نقاط جهان ادیانی وجود دارد که پیامبران بی شماری مردم را به آن ادیان دعوت کرده اند و میلیون ها نفر درزندگی مادی و معنوی خویش احکام آنها را به کار می بندند.
این ادیان درجزئیات احکام خود با یکدیگر اختلاف دارند، ولی دراصل دعوت و اعتقادات از قبیل اعتقاد به یگانگی خدا و جهان پس از مرگ که هر انسانی پاداش کار نیک دنیایی خویش را می بیند-با یکدیگر سازگارند.
این شمول و عمومیت به طور قطع و یقین بر این امر دلالت دارد که نبوت، نیاز روحی تمام بشریت است، به وپژه آن که درگذشته به جهت فاصله زیاد و غیر قابل پیمودن بین کشورها، مردم با یکدیگر آشنایی نداشتند و چون وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون ، مجلات، روزنامه ها ، پست مراسلات و دیگر وسایل آن گونه که امروزه هست وجود نداشت، از این رو ارتباطی نیز میان ملت ها برقرار نبود.
ادیانی که تاکنون وجود داشته و صدها میلیون نفر پیرو آنها هستند، خود گواهی بر وجود نبودند؛ زیرا تمام این ادیان از نبوت سرچشمه گرفته اند و دین بدون پیامبر وجود ندارد.
الهام یا شعور حیوانات
نبوت، امری دور از عقل و خرد نیست؛ زیرا درجهان امروز، برخی از موجودات دارای شناختی غیر از راه حواس و جدای از عقل هستند که آن عبارت است از : الهام حیوانات.
جانور شناسان به وجود شعور خاصی دربرخی از حیوانات ریز اعتراف کرده اند، از جمله: جستجوی غذا، یا ساختن خانه ها و نگهداری تخم های خود، که از تصور انسان خارج است.
بنابراین زمانی که این واقعیت های علمی مورد قبول دانشمندان است، از خرد به دور نیست که خداوند عده ای از انسان ها را ]برای ابلاغ دین[ به وحی خود اختصاصی دهد و آنچه را بخواهد- بدون شیوه آموزش محصول میان بشر- بدان ها بیاموزد.
روان شناسی کنونی
دانش امروزی به جهانی ماوراء الطبیعه و مستقل از ماده اعتراف دارد و این امر، جواز اعتبار نبوت و وحی را برای ما صادر می سازد. دکترمسمر، دانشمندآلمانی، درسال 1770 م. خواب مغناطیسی (هیپنوتیزم) را کشف و به تجربه ثابت کرد که انسان، تنها ابزاری مادی نیست، ولی دربردارنده روحی است که به هیچ وجه با ماده سنخیت ندارد و تا زمانی که عمل طبیعی بدن از کار نیفتاده است، برانسان تسلط دارد و این عقل باطنی و روح انسان است که بالاتر از عقل ظاهری است و به جهان فرا طبیعی ارتباط دارد.
فصل چهارم: معجزات پیامبران
معجزات پیامبران
هرشخص با ایمان باید اذعان داشته باشد که خداوند پیامبرانش را درجهت اثبات درستی دعوتشان برای مردم با تاییدات خاص خویش مورد توجه قرار داده است، تاییداتی که ازحیطه عقل و اندیشه بشری خارج و گواهی بر این امر است که آنان فرستادگان خدایند. بر این گونه تاییدات گاهی لفظ «معجزات» یا «نشانه ها» یا «بینات» اطلاق می شود؛ زیرا کارهایی برتر از قدرت بشر و خارج از حد توانایی و ماورای دانش و فهم انسان ها و مخالف سنت های مادی و قوانین متعارف طبیعی است. دراین زمینه لفظ «معجزات» بیشتر به کار برده می شد و از این رو «معجزه» نامیده شده که بشر، از انجام اموری مانند آن عاجز و ناتوان است. دانشمندان معجزه را اموری فوق العاده دانسته اند که خداوند به دست پیامبران به اجرا درمی آورد تا ایشان به وسیله آن، بر صدق نبوت خویش اقامه دلیل کنند. این معجزات، ذاتاً محال نبوده و عقل و واقعیت، موید آنها هستند. چه بسا مردانی که در طول تاریخ به پاخاسته، مدعی پیامبری شدند و با کارهای خارق العاده خویش، مردم را به مبارزه می طلبیدند. مردم نیز آن کارها را آشکارا دیدند و عده زیادی بدان ها گرویده، ایمان آوردند.
بنابراین، پیامبر فرمان خداوند را به مردم ابلاغ میکند. کسانی که داری فطرتی سالمند، نور حقیقی راکه پرتو افکن شده، دریافت میکنند ولی آنان که فطرتی تباه شده دارند، ازسرعناد و تبختر این نور هدایت را نادیده می گیرند. به همین دلیل حکمت الهی اقتضا میکند که پیامبران با دلیل و برهان حمایت شوند تا زبان ستیزه جویان و بدخواهان کوتاه، عذر آنها رد و حجت برآنها تمام شود.
معجزه، فرمول علمی ندارد و نمی توان آن را با ابزار انجام داد، ولی سحر و جادو دارای ابزار و قوانین است و امکان دارد شخص آن را بیاموزد و جادوگری کند و کارهایی همانند امور خارق العاده انجام دهد، درصورتی که آن کار از امور خارق العاده نیست.
انواع معجزات
پیامبران چند نوع معجزه داشته اند. ازجمله معجزات طبیعی، مانند بیرون جستن آب از سنگ دراین رابطه گفتنی است زمانی که پیروان موسی (ع) از او درخواست آب کردند، آن حضرت عصای خویش را به سنگی زد و آب از سنگ بیرون جهید. ازدیگر معجزات طبیعی، سایه افکندن ابر بر بنی اسرائیل دربیابان تیه است. همچنین شکافته شدن رود نیل و کنار رفتن آب برای عبور حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل و فرار از فرعون ازدیگر معجزات طبیعی است.
ازدیگر انواع معجزات، اخبار غیبی است؛ حضرت عیسی(ع) قوم خود را ازآنچه که می خوردند و آنچه ذخیره می کردند آگاه کرد. برخی از معجزات، اموری و مخالف قوانین طبیعت بوده؛ ماند آتشی که کافران برای سوزاندن حضرت ابراهیم (ع) افروختند و خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سالم قرار داد. هم چنین معجزاتی که به طور اتفاقی و به اندازه نیاز به وجود می آمد.
حکمت الهی چنین اقتضا کرد که معجزه هرپیامبری مطابق با اموری باشد که رایج میان مردم زمان خودش بوده ، تا برای تایید فرستاده اش و اثبات رسالت وی، رساتر باشد؛ مانند معجزه حضرت عیسی (ع) که مردگان را ] به اذن خدا[ زنده می کرد، زیرا یهود، مذکر وجود روح بودند و نیز معجزه حضرت موسی (ع) که عصای او به صورت اژدهایی درآمده و تمام ساز و برگ جادوگران را بلعید، چراکه مصریان درآن دوران، درجادوگری سرآمد بودند. به طور کلی معجزاتی را که پیامبران قبل از حضرت ختمی مرتبت (ص) آوردند، از همین قبیل بوده است، چون انسان های آن روز چندان رشد فکری نکرده بودند که دلایل عقلی، آنها را قانع سازد و راهی جز پذیرش امور خارق العاده نداشتند که با بروز آن، اندیشه آنها را خیره و مبهوت سازد و انگیزه ای باشد که آنان را به صدق نبوت پیامبران وا دارد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقاله بررسی جامع تورم در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست :
عنوان صفحه
فصل اول
تورم چیست--------------------------------------------- 1
آمار تورم ---------------------------------------------- 6
راههای مبارزه با تورم ------------------------------------- 7
رابطه تورم و توسعه چیست؟--------------------------------- 8
تورم چه تاثیری بر نظام کل کشور دارد ------------------------- 9
خصوصیات اقتصادی ایران ---------------------------------- 12
فصل دوم
تاریخچه تورم در اسلام و کاهش ارزش پول --------------------- 17
پول رایج درصدر اسلام------------------------------------- 21
فصل سوم
اسکناس های تورم زا یاتورم های اسکناس زا --------------------- 28
آمارهای بانک مرکزی -------------------------------------- 31
فصل چهارم
نتیجه گیری --------------------------------------------- 32
منابع و مأخذ--------------------------------------------- 34
پیشگفتار :
به عنوان یک دانشجوی اقتصاد از ترم اول نسبت به این موضوع یعنی تورم کنجکاو بودم متأسفانه فرصتی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد این موضوع پیدا نکرده بودم تا این که برای درس روش تحقیق این موضوع را انتخاب کردم. همیشه هر وقت حرفی از اقتصاد به میان میاید اولین حرفی که افراد عامی در مورد اقتصاد مطرح میکنند تورم است با اینکه هیچ اطلاعات دقیقی در مورد این موضوع ندارند و فقط این اسم را به عنوان یک معذل اقتصادی شنیده اند از این رو تصمیم گرفتم که در مورد تورم تحقیق کنم البته قسمت عمده ای از تحقیق من جمع آوری اطلاعات می باشد ولی تمام تلاشم را کردم که از معتبرترین منابع و مآخذ در دسترس استفاده کنم و امیدوارم نتیجه گیری هایی که کردم مفید باشد.
مقدمه :
تورم یکی از موضوعات مهم در کشور ماست. همانگونه که می دانید در ایران درصد تورم در سال های اخیر بسیار زیاد بوده است و به طوری که قیمت ها در هر سال بسیار افزایش یافته و قدرت خرید مردم کم شده است. این تحقیق اطلاعات بیشتری درباره موضوع تورم ارائه میدهد.
فصل اول تحقیق در مورد تورم و مشکلات آن است و همین طور تأثیر آن به نظام اقتصادی و ...
فصل دوم در مورد تاریخچة تورم در اسلام و کاهش ارزش پول می باشد.
فصل سوم در مورد اسکناس های تورم زا یا تورم های اسکناس زا که آماری در مورد اسکناس ارائه میدهد.
فصل چهارم نتیجه گیری و راهکارهای مناسب مبارزه با تورم است.
چکیده :
تورم به زبان ساده
تورم (INFLATION) که یکی از قدیمی ترین پدیده های اقتصادی جهان و در حال حاضر یکی از معضلات جامعه ما نیز می باشد معلول سقوط و تنزل ارزش پول است که بر اثر عدم تعادل و افزایش نامتناسب وسایل پرداخت (نقدینگی، اعتبارات بانکی، اوراق بهادار و اخیراً پول الکترونیکی) نسبت به موجودی کالا به وجود می آید. و لازم به یادآوری است که عده ای از اقتصاددانان عوامل دیگری از قبیل نوسانات نرخ ارز، فعالیتهای بانک های تجاری، صادرات و واردات، خریدهای اضافی و بالاخره جنگ، زلزله و بلایای آسمانی را در ایجاد تورم مؤثر می دانند که در تحلیل نهایی و کم وبیش اغماض به همان سقوط ارزش پول و عدم تعادل نامتناسب نقدینگی و موجودی کالا منتهی می گردد. در این مورد ذکر مثال ساده ای را بی مناسب نمی داند.
اگر در یک واحد اقتصادی میزان نقدینگی را هزار و موجودی یک کالای به خصوص را صد فرض کنیم بهای واحد کالای مورد نظر ده خواهد بود. حالا اگر نقدینگی به دو هزار افزایش یابد و یا موجودی کالا به پنجاه واحد تقلیل پیدا کند بهای واحد مورد نظر به بیست افزایش خواهد یافت.
· سوابق تورم
سابقه تورم به سابقه اقتصاد در جوامع باز می گردد. ولی گران ترین و شدید ترین تورمی که در قرن اخیر به یاد داریم تورم آلمان در 1923 روسیه شوروی مقارن با انقلاب اکتبر و چین در سال 1948 قابل یادآوری است. در تورم سالهای 1923 به بعد در آلمان برابری مارک آلمان با دلار آمریکا بیش از یک میلیارد سقوط نمود برای یک غذا مارک را با سبد حمل می کردند و بهای خرید یک خانه قبل از تورم به مصرف خرید یک قالب کره یا پنیر می رسید.
در ایران نیز در طول تاریخ مانند سایر جوامع تورم و آثار آن همواره مشاهده شده ولی نزدیک ترین و شاید مهم ترین آن در سالهای 55-1945 وبعد از انقلاب اسلامی و بر اثر جنگ تحمیلی و فرار سرمایه ها می توان ملاحظه نمود. در تورم دو رقمی سالهای اخیر بایستی به نقش افزایش غیر منتظره بهای نفت اشاره شود که چنانچه این افزایش و ذخیره ارزی در خط تولید قرار نگیرد الزاما بایستی فاجعهای را در اقتصاد کشور انتظار داشت.
· آثار تبعی تورم
همانطور که اشاره شد اولین آثار تورم در سقوط ارزش پول و افزایش هزینه زندگی مشاهده می گردد. باید دانست که تورم برای عموم طبقات آثار مشابه و یکسانی ندارد. بازرگانان و واسطه های مبادلات کالا به دنبال افزایش بهای مایحتاج عمومی بهای موجودی کالای خود را متقابلاً بالا برده و افزایش هزینه زندگی را با افزایش سطح زندگی جبران می نمایند ولی طبقات کم درآمد و با درآمد ثابت به خصوص حقوق بگیران ابتدا ناگزیر از کاهش سطح زندگی و احتیاجات اولیه خود از قبیل خوراک، پوشاک و ... بوده و در صورت ادامه تورم مجبور به استفاده از پس انداز یا فروش دارایی های احتمالی از قبیل طلا و جواهرات خانواده به قیمت ارزان به دلالان و رانت خواران می گردند چنانچه این امکانات را هم نداشته باشند. اجباراً به مشاغل کاذب دوم و سوم روی می آورند.
آثار دیگر تورم را در بودجه دولت و صادرات و واردات می توان ملاحظه نمود. می دانیم که دولت نیز به نوعی مصرف کننده کالا و پرداخت کننده حقوق و دستمزد می باشد و در نتیجه بار تورم را بر دوش دارد و باید به نوعی آن را جبران نماید. این امر از طریق افزایش مالیات ها به خصوص مالیات غیر مستقیم و یا کسر بودجه از شبکه بانکی که خود نیز تورم زا می باشند تأمین می گردد که در هر دو صورت تحمیل مجددی است به طبقات کم در آمد. در مورد صادرات و واردات اضافه می نماید که بالا رفتن بهای تولیدات با توجه به رقابت سایر کشورهای تولید کننده موجب کا هش صادرات و افت تولید داخلی به خاطر تأمین نیاز مردمان سبب افزایش واردات خواهد گردید.
· مقابله با تورم
می دانیم که صحیح ترین راه مبارزه با پدیده های اجتماعی شناسایی و برطرف کردن علل آن است در مورد علل اصلی تورم و افزایش نقدینگی و کاهش موجودی کالا اشاره شده بود که ذیلاً مورد بررسی قرار می گیرد. افزایش نقدینگی یا به گفته علمای اقتصاد رشد اقتصادی فی نفسه اگر به مصرف توسعه اقتصادی برسد نه تنها موجب تورم نمی شود بلکه خود عامل جهت بالا رفتن سطح تولید و نهایتاً کاهش تورم می گردد در غیر این صورت و چنانچه مورد بهره برداری بورژوازی، دلالی و رانت خواران قرار گیرد تورم مضاعف را موجب شده «بلای جان مردمان خواهد شد».
جهت تأمین کالای مورد نیاز و مقابله با تورم نظرات متعددی از قبیل حذف واسطهها مبارزه با احتکار، جلوگیری از فزونی تقاضا و ... اظهار شده که هر کدام به نوبه خود مفید و مؤثر می باشد ولی باید دانست که اجرای این امر یعنی افزایش تولید و تأمین کالای مورد نیاز فقط از طریق سوق دادن سرمایه و نقدینگی به صنعت، کشاورزی، دامپروری و خدمات عمومی وابسته به آنها (شبکه حمل و نقل داخلی و خارجی، آب، برق، گاز و تلفن ...) امکان پذیر می باشد. نکته قابل یادآوری و بسیار مهم این که سرمایه گذاری در تولید شرایط خاص اقتصادی از قبیل نرخ بهره در بازار آزاد درصد بیکاری، بورس اوراق بهادار، نقش یارانه و ... را طلب میکند که در شماره های بعد درباره آنها اشاره خواهیم کرد.
فصل اول
- تورم چیست؟
تعریف های مختلفی از تورم وجود دارد که همه آنها تقریباً بیانگر یک موضوع هستند: تورم عبارت است از افزایش دائم و بی رویه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی می شود.
- انواع تورم
در نظریه های اقتصادی، تورم را به سه نوع تقسیم میکنند:
1- تورم خزنده (آرام یا خفیف): به افزایش ملایم قیمت ها گفته می شود. در تورم خفیف، افزایش قیمت بین 1تا6 درصد، حداکثر 4 درصد یا بین 4تا8 درصد در سال ذکر شده است.
2- تورم شدید (تورم شتابان یا تازنده): در این نوع تورم آهنگ افزایش قمیت ها تند و سریع است. برای تورم شدید، 15 تا 25 درصد در سال را نوشته اند.
3- تورم بسیار شدید (تورم افسارگسیخته، فوق تورم و ابر تورم): این نوع تورم شدیدترین حالت تورم به شمار می رود. معیار تورم بسیار شدید را 50 درصد در ماه یا دو برابرشدن قیت هادر مدت شش ماه و... بیان داشتهاند.
البته نمی توان نرخ ثابتی ارائه کرد زیرا این مقادیر با توجه به شرایط زمانی و ... عوض می شوند. علاوه بر این تقسیم بندی کلی می توان تورم را به دسته های کوچکتری نیز تقسیم کرد:
1- تورم پنهان: در آن قیمت ثابت ولی کیفیت کمتر می شود.
2- تورم خزنده : تورمی آرام و پیوسته است. معمولاً به علت افزایش تقاضا است. بعضی اقتصاددانان معتقدند که محرکی برای افزایش در آمد است و بعضی دیگر معتقدند که سبب کاهش قدرت خرید است (هر 25 سال 50%).
3- تورم رسمی: به علت افزایش عرضه پول از سوی دولت.
4- تورم ساختاری: به علت افزایش قیمت ها به دلیل وجود تقاضای اضافی. در این نوع تورم دستمزدها به دلیل وجود فشار (کمبود) در برخی بخش ها افزایش می یابد. این نوع تورم در کشورهای در حال پیشرفت زیاد است.
5- تورم سرکش: افزایش سریع و بی حد و مرز قیمت ها. آثار تورم سرکش عبارتند از (1) کاهش ارزش پو، (2) گسستگی روابط اقتصادی، و (3) فروپاشی نظام اقتصادی. این نوع تورم معمولاً پس از جنگها یا انقلاب ها رخ میدهد مثل افزایش قیمت 2500% در آلمان در سال 1923.
6- تورم شتابان: افزایش سریع و شدید نرخ تورم. مثلاً وقتی دولت سعی کند بیکاری را پایینتر از حد طبیعی نگاه دارد، این اقدام باعث افزایش تورم می شود.
7- تورم مهار شده: تورمی است که به دلیل وجود شرایط تورمی که در کشور ایجاد شده ا ست و در مقابل از افزایش آن جلوگیری شده این شرایط معمولاً از فزونی تقاضای کل بر عرضه کل کالاها و خدمات پدید می آید که با فرض ثابت بودن دیگر شرایط به ازدیاد قیمت ها می انجامد.
8- تورم فشار سود: تورمی که در آن تلاش سرمایه داران برای تصاحب سهم برزگی از درآمد ملی منشأ تورم می گردد.
9- تورم فشار هزینه: تورمی که مستقل از تقاضا صرفاً از افزایش هزینه های تولید ناشی می شود. مثال بارز چنین تورمی را در تمام کشورهای صنعتی غرب پس از افزایش استثنایی بهای نفت در سالهای 1973 و 1978 می توان دید. برخی از اقتصاددانان معتقدند که متداولترین منبع تورم فشار هزینه قدرت اتحادیه های کشوری است که اضافه دستمزدی بیش از افزایش بازدهی بدست می آورند و این خود در یک مارپیچ تورمی موجب افزایش قمیت ها و متقابلاً تقاضا برای دستمزد بیشتر می شود. منتقدان این نظریه استدلال میکنند که اگر اتحادیه های کارگری هنگامی که موفق به افزایش دستمزد شوند که سطح تقاضای کل برای جبران آن به اندازه ی کافی افزایش نیافته باشد گرایش هایی در جهت افزایش بیکاری بوجود خواهد آمد که اثرات رکوردی بر اقتصاد خواهد داشت. چنین فرآیندی نمی تواند به طور نامحدودی ادامه یابد و بنابراین تورم فشار هزینه یقیناً نمی تواند بیان کننده تورم مزمنی باشد که کشورهای اروپای غربی پس از جنگ جهانی دوم به آن دچار شدند. لذا افزایش قیمت را، در مرحله نخست، یا باید حاصل تقاضای اضافی یا حاصل بالا بردن کل تقاضای پولی برای جلوگیری از بیکاری دانست.
10- تورم فشار تقاضا: تورم ناشی از فزونی تقاضای کل نسبت به کل جریان کالا و خدمات ایجاد شده در اقتصاد که همه عوامل تولید را با ظرفیت کامل بکار گرفته باشد. هر گاه تقاضای مصرف کنندگان دولت و بنگاهها برای کالا و خدمات بر عرضه موجود فزونی گیرد قمیت ها در اثر این عدم تعادل افزایش خواهد یافت. در اصل افزایش قیمت باید تقاضای اضافی را از میان بردارد و بار دیگر تعادل برقرار سازد و بر این اساس باید برای گرایش مستمر به سوی تورم، که ویژگی بسیاری از اقتصادهای پس از جنگ شده است، توصیفی یافت. یکی از نظریه های رایج در این باره مازاد مستمر تقاضا را ناشی از سیاست دولت می داند. بنا بر این نظریه در حالی که مصرف کنندگان و شرکتها به هنگام افزایش قیمت ها تقاضای خود را کاهش می دهند، دولت به هنگام افزایش قیمت ها تقاضای خود را کاهش می دهند، دولت به دلیل توانایی اش در تأمین مالی مخارج خود از محل ایجاد پول، می تواند میزان مخارج خود ار به ارزش واقعی حفظ کند یا حتی افزایش دهد. در نتیجه این اقدام نه تنها میل مستمر به تورم بوجود می آید بلکه سهم بخش دولتی از کل منابع موجود در اقتصاد نیز افزایش می یابد.
11- تورم اننقال تقاضا: نظریه ای عناصر تورم فشار تقاضا و فشار هزینه را با هم ترکیب میکند و تغییر در ساخت تقاضای کل را دلیل تورم می شمارد. هر گاه اقتصاد دچار انعطاف ناپذیری های ساختاری باشد، گسترش برخی صنایع با افول برخی دیگر از صنایع همراه خواهد بود و عوامل تولید را به آسانی نمی توان به بخش های تولیدی انتقال داد. از این رو برای جذب وسایل تولید به سوی صنایع در حال گسترش باید قیمتهای بالاتری پرداخت شود. در نتیجه کارگران بخش های افول یابنده خواستار دستمزدی برابر با کارگران دیگر بخش ها می شوند و ترکیب این عوامل به تورم می انجامد.
12- تورم فشار قیمت: نوعی تورم فشار هزینه که در اثر تحمیل قیمتهای بسیار گزاف از سوی صاحبکاران اقتصادی با هدف دستیابی به سودهای کلان بدست می آید.
13- تورم فشار دستمزد: نوعی فشار هزینه که سرچشمه فرایند تورم را فشار اتحادیه کارگری بر بازار کار می داند. این برداشت دارای طیف گسترده ایست که در یک سوی آن اعمال قدرت انحصاری اتحادیه های کارگری و الگوهای قدرت چانه زنی آنها بر پایه ی متغییر اقتصادی قرار دارد و در سوی دیگر الگوهای غیر اقتصادی مبارزه جویی این اتحادیه ها.
1- تحولات پولی داخلی
در داخل سرزمین های اسلامی دو حادثه می توانست در تغییر حجم پول تأثیر داشته باشد، ضرب سکه های درهم و دینار که حجم پول را افزایش می داد و شکستن مسکوک درهم و دینار که باعث کاهش حجم پول رایج می شد.
الف- ضرب سکه
منابع تاریخی، اولین ضرب سکه را در صدر اسلام در سال هجدهم هجری در زمان خلافت عمر ذکر کرده اند.
در زمان عثمان نیز درهم هایی ضرب شد که بر روی آنها عبارت (الله اکبر) حک شده بود.
از برخی منابع بر می آید که امیر المؤمنین علی (ع) اول کسی بود در سال چهلم هجری، سکه هایی را ضرب نمود که بر یک طرف آن ها به خط کوفی عبارت ((الله الصمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا احد)) و در اطراف آن عبارت ((محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون)) حک شده بود و بر روی طرف دیگر عبارت ((لااله الالله وحده لا شریک له)) و در اطرافش عبارت ((ضرب هذا الدرهم بالبصره سنه 40)) نوشته شده بود. ولی چون حکومت آن حضرت ادامه پیدا نکرد، ضرب سکه های اسلامی متوقف شد و نتوانست جایگزین سکه های قبلی گردد.
ضرب سکه در حکومت خلفای امویان فی الجمله وجود داشت و در سال 77 هجری عبدالملک با راهنمایی امام محمد باقر (ع) ضرب و معامله به وسیله سکه های غیر اسلامی را ممنوع نمود و به ضرب سکه های اسلامی با حجم بسیار گسترده روی آورد و مردم را وادار کرد که فقط با سکه های اسلامی معامله کنند. از سالهای 77 هجری، ضرب سکه در اکثر شهرهای مهم ونسبتاً بزرگ کشور پهناور اسلامی انجام گرفت و صناعت ضرب سکه به اوج خود رسیده بود و دارالضرب ها اگر چه تحت نظر خلیفه و والیان او اداره می شدند، اما از جهت کار و فعالیت عمومی بودند، یعنی هم بیت المال و دستگاه حکومتی می توانست طلاها و نقره ها و سکه های مغشوش واز رواج افتاده را به دارالضرب برده و تبدیل به سکه های اسلامی کند و هم مردم و تجار اجازه داشتند با پرداخت هزینه ضرب از امکانات دارالضرب استفاده نمایند. این روال در زمان خلفای اموی و عباسی جریان داشت.
بنابراین بعد از عبدالملک هر چند در سطح بسیار گسترده به ضرب سکه های جدید و اسلامی اقدام شد اما چون سکه های جاری را تبدیل به سکه های اسلامی نمودند به نظر می آید چندان در افزایش حجم پول مؤثر واقع نشد.
ب- شکستن مسکوک درهم و دینار
چون قیمت دینارها و نقره های مسکوک با طلا ونقره غیر مسکوک، اختلاف اندکی داشت- اختلاف هزینه ضرب که در حدود یک درصد بود- بعضی از مردم به خاطر اغراضی از جمله هنگامی که عرضه سکه های درهم و دینار افزایش پیدا می کرد از ارزش آن کاسته می شد، سکه های مسکوک را ذوب کرده تبدیل به طلای غیر مسکوک می کردند که اسم آن را ((قراضه)) می گفتند. این عمل باعث خارج شدن تعدادی از سکه ها از جریان معاملات گشته و حجم پول کاهش پیدا می کرد. خلفا از این عمل جلوگیری کرده و عامل آن را به سختی مجازات می نمودند.
2- تغییرات حجم پول ناشی از فتوحات
با پیروز مسلمانان بر امپراتوری های ایران و روم گنج های عظیم قیصر و کسرا را به چنگ آوردند و درهم و دینارها و طلا و جواهرات فراوانی وارد مرکز حکومت مسلمانان – مدینه – شد. این امر به یقین در کوتاه مدت باعث افزایش حجم پول در مدینه و اطراف آن می شد، اما در کل سرزمین های اسلامی حجم پول تغییر نیم کرد، زیرا سرزمین های فتح شده ایران و روم جزء قلمرو سرزمین های اسلامی محسوب می شد و با توجه به آزادی تجارت بین سرزمین های عربستان و سایر بخش های حکومت اسلامی و هم چنین با توجه به روحیه تجارتی مردم عربستان تعدیل لازم از نظر حجم پول بین عربستان و سایر مناطق صورت می گرفت و در درازمدت تأثیر افزایش حجم پول در عربستان خنثا می گردید.
نظام پولی صدر اسلام
از مطالب گذشته روشن شد که نظام پولی صدر اسلام نظام دو پولی درهم و دینار بود و بین درهم ودینار دو گونه رابطه وجود داشت: رابطه قیمتی و رابطه وزنی و هر یک از آن دو دارای رابطه آزاد و رابطه ثابت قانونی و شرعی بود بنابراین از نظر نظام پولی و دو نوع نظام پولی یکی بدون رابطه مشخص قانونی و دیگری با رابطه مشخص قانونی وجود داشت.
الف- رابطه وزنی ثابت و قانونی
چنان که گذشت وزن دینارها 4/25 گرم وزن درهم های شرعی و اسلامی شش دانق برابر با 2/975 گرم (710 وزن دینار) بود. این وزن ها به عنوان وزن های شرعی و اسلامی و در مالیات های شرعی، دیات، کفارات و... عمل می شد.
ب- رابطه وزنی غیر ثابت
در کنار رابطه ثابت شرعی که در همه مکان ها و زمان های صدر اسلام عمل می شد، یک نوع رابطه سیال در زمانها و مکان های مختلف در صدر اسلام بین درهم و دینار موجود بود و دینارها بین 3/225-4/300 گرم و درهم ها بین 0/496-3/967 گرم در نوسان بودند.
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 140 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
مقاله بررسی جامع ماهواره در 48 صفحه ورد قابل ویرایش
ماهواره:
با پرتاب ماهواره اسپاتنیک (Sputnik) در سال 1957 میلادی عصر تسخیر مدارهای آسمانی توسط انسان آغاز گردید. اولین ماهواره توسط شوروی سابق پرتاب گردید. این ماهواره همانند یک توپ نقره ای بود و کمتر از یک فوت اندازه داشت همچنین دارای آنتهایی بود که صدای بیپ بیپ را به زمین مخابره می کرد تا ما متوجه شویم که آنها اولین ها در فضا هستند. ولی به فاصله بسیار اندکی بعد از آن ماهواره معروف اکسپلورر – 1 (Explorer-1) توسط آمریکا به فضا پرتاب گردید. رقابت این دو کشور موجب گردیدند تا تعداد ماهواره های پرتاب شده به شدت افزایش یابند. به تدریج کشورهای دیگر نیز با کمک دوابر قدرت جهانی موفق به ساخت و پرتاب ماهواره گردند. هم اکنون بالغ بر پنج هزار ماهواره حول زمین در حال گردش هستند و مأموریتهای مختلفی را انجام می دهند.
ما همه نوع اطلاعات از ماهواره کسب میکنیم بعضی از مواردی که برای دستیابی به آنها از ماهواره ها استفاده میکنیم عبارتند از:
- اطلاعات هواشناسی مانند بارش باران، برف، ابر بودن هوا، درجه حرارت.
- اطلاعات اقیانوسها مانند دمای آنها، امواج، موقعیت کوههای یخی شناور.
- اطلاعات دیگر مانند لایه اوزن و تأثیر خورشید بر روی زمینه مغناطیسی کرة زمین.
- اطلاعات جاسوسی و عکسبرداری از مناطق مختلف کره زمین.
هر ماهواره با توجه به تجهیزات و پیشرفتگی آن دارای عمری محدود می با شد. ماهواره هایی که در مدار پایین جو زمین (LEO) حدوداً چند صد کیلومتر بالاتر از زمین حرکت میکنند ممکن است به طور اتفاقی به داخل جو زمین کشیده شوند وسپس بسوزند.
ماهواره هایی که در قسمت بالاتر قرار دارند ممکن است برای مدت زیادی در آنجا قرار گیرند. فضاپیماهایی مانند ویجر 1و2 که به قسمت خارج منظومه شمسی فرستاده شده اند، هنوز درحال حرکت و جلو رفتن هستند. آنها مظومه شمسی را ترک نکرده اند اما زمانی که این کار را بکنند به رفتنشان ادامه خواهند داد. چیز زیادی بیرون بین ستارگان وجود ندارد. سرما و تاریکی در آنجا حکمفرماست. انرژی آنها تمام خواهد شد. اما بر روی هر فضا پیمایی یک پلاک به همراه علائم و تصاویری قرار داده شده است.
بنابراین اگر شخصی در آنجا آنها را پیدا کند فضا پیماها دارای نقشه ای هستند که آن اشخاص بتوانند بیایند و ما را پیدا کنند. هر چند شانس خیلی کمی وجود دارد که شخصی آنها را پیدا کند.
علاوه بر این، کشور روسیه تا جایی پیش رفته است که به پرتاب ماهوارة حامل موجودات زنده به فضا اقدام کرده است. یک موشک روسی ماهواره تحقیقاتی حامل موجودات زنده را برای انجام آزمایشات علمی در یک مأموریت دو هفته ای به مدار فرستاد. ماهوارة Photon حامل موجودات زنده ای چون عقرب، خرچنگ، سمندر آبی و مارمولک می باشد که به فضا پرتاب شده و پس از پایان دو هفته مأموریت به زمین باز خواهد گشت. این ماهواره توسط یک موشک «سایوز» از پایگاه بایکونور در قزاقستان پرتاب شد.
کشور عزیز ما ایران نیز از قافله عقب نماند، و نخستین ماهواره ایران به کمک روسیه از پایگاه روسی پلستسک به مدار زمین فرستاده شد.
ماهوارة سینا یکی از چهار مسافر موشک کاسموس 3 روسیه بود که به فضا فرستاده شده و در ارتفاع 700 کیلومتری از سطح زمین در مدار معین خود قرار گرفت. روسیه، چین، بریتانیا نیز ماهواره خود را همسفر سینا – 1 کرده بودند. ساخت این ماهواره 32 ماه به طول انجامید. این ماهواره تحقیقاتی و دارای سیستمی مخابراتی و دو دوربین است که با دقت 250 و 50 متر از منابع طبیعی و محصولات کشاورزی تصویر می گیرد. همچنین بعد از حوادث طبیعی نظیر زلزله می توان از این ماهواره برای تسهیل عملیات امداد کمک گرفت. وزن تقریبی این ماهواره 170 کیلو گرم است.
ایران اکنون چهل و سومین کشوری است که در فضا ماهواره دارد. ماهوارة مصباح نیز در شرف تکمیل شدن و پرتاب قرار دارد. این ماهواره نیز توسط سازمان فضایی روسیه در مدار قرار می گیرد. کاربرد ماهوارة مصباح، ذخیره و ارسال اطلاعات است که کار آن اتصال بین ایستگاه های زمینی به صورت ذخیره و ارسال، تشخیص منابع و معادن، هواشناسی و کنترل ها سامانه های انتقال برق، نفت و گاز است. ارتفاع ماهوارة مذکور 1000 کیلومتر است. در مدار ارتفاع پایین (LEO) قرار میگیرد. وزن آن 75 کیلوگرم و اندازه اش 80*50*50 سانتیمتر می باشد که می توان این ماهواره را در زمرة میکرو ماهواره ها قرار داد. تعداد دور آن در شبانه روز 14 دور خواهد بود و 45 دقیقه می توان آنرا در شبانه روز رویت کرد. طول عمر مفید این ماهواره 3 سال است. علاوه بر این ماهواره: زهر نیز که یک ماهوارة ملی است در شرف پرتاب قرار دارد.
ماهواره یک سیستم مخابراتی، التکریکی و مکانیکی و ... است. اگرچه عمده ترین وظیفه یک ماهواره دریافت و ارسال اطلاعات از و به ایستگاه زمین است. ولی در این بین مجموعه های دیگری نیز فعالیت می کنند که عملکرد صحیح مخابراتی ماهواره وابسته به صحت و کاربرد آنها نیز می باشد.
ماهواره ها با توجه به نوع مأموریتی که انجام می دهند بر اساس پارامترهای مختلف به انواع گوناگون دسته بندی می گردند.
تقسیم بندی ماهواره ها را می توان به گونه های زیر نام برد:
1- تقسیم بندی بر اساس وزن
2- تقسیم بندی بر اساس مأموریت
3- تقسیم بندی بر اساس مدار حرکت
در نوع اول از تقسیم بندی ماهواره ها به انواع زیر تقسیم می شوند.
1- ماهواره های بزرگ
2- ماهواره های متوسط
3- ماهواره های کوچک (Mini)
4- ماهواره های ریز (Micro)
5- ماهواره های ریزتر (nano)
6- ماهواره های خیلی ریز (Pico)
بیش از 1000 کیلوگرم
بین 500 تا 1000 کیلوگرم
بین 100 تا 500 کیلوگرم
بین 10 تا 100 کیلوگرم
کمتر از 10کیلوگرم
کمتر از 1 کیلوگرم
درنوع دوم از تقسیم بندی، ماهواره ها به ماهواره های ناوبری و هدایت، نقشه برداری، تصویری، هواشناسی، تجسسی و چند منظوره که هر کدام عملیات خاصی را انجام می دهند تقسیم می گردند.
در نوع سوم از دسته بندی، مدار ماهواره ها گوناگون می باشد که چند نمونه از آنها مدار ژئو سنکرون، مدار کوتاه یا مدار پایین (LEO) و ... می باشد.
فلسفه اصلی ظهور و توسعه ماهواره های کوچک، راهی برای کاهش هزینه روز افزون ماموریتهای فضایی و بر چند دلیل عمده متکی است. اولین دلیل کوچک سازی در صنایع الکترونیک است.
با دقت در روند تکامل محصولات الکترونیکی بویژه در سیستمهای فضایی می توان پی برد که اینگونه محصولات روز به روز کوچکتر، کاراتر و ارزانتر شده اند. امروزه حتی کامپیوتر وحافظه های غیر فضایی تواناتر از سیستمهای فضایی گذشته میباشند. دومین عامل ظهور پرتاب کننده های کوچک است. کشورهای دارای تکنولوژی پرتاب از پرتاب کننده های کوچک حمایت میکنند. به عنوان مثال روسیه موشکهای فضایی خود را به منظور بکارگیری، جهت پرتاب ماهواره های کوچک اصلاح کرده است. حتی روسیه طرحی فراتر برای موشکهای نظامی خود نیز ارائه کرده است. دانشمندان فضایی روسیه طرحی را پیشنهاد کرده اند که بر اساس آن ماهواره های کوچک با استفاده از یک موشک جامد سوز که در زیر بال هواپیمای میگ نصب می شود راهی مدار گردند. این موشک ایشیم نام دارد و درحال حاضر یک گروه از دانشمندان روس و قزاق بر روی اجرایی کردن طرح مذکور فعالیت دارند. مکانیزم کار به این صورت خواهد بود که هواپیمای میگ – 31 محموله
(شامل موشک بالابرنده و ماهواره ) را به ارتفاعی در حدود 25 تا 30 هزار متر میرساند و سپس آنر ارها می سازد و سپس موشک ایشیم به طور مستقل ماهوارة 16 کیلوگرمی را به مداری در حدود 200 کیلومتری خواهد رساند. از ویژگیهای آن این است که به تنها از امنیت بیشتری نسبت به موشکهای مایع سوز فعلی برخودار است بلکه به لحاظ عدم آلودگی محیط زیست نیز از آنها پیشی می گیرد. عامل سوم این است که به دلیل ساده تر بودن خطر پذیری کمتر و هزینه پایینتر بکارگیری ماهواره های کوچک در مدار پایین تمایل کشورهای در حال توسعه به پا نهادن در این عرصه افزایش چشمگیری یافته است. اگر چه عملکرد ماهواره های کوچک در تمام جنبه ها نمی تواند حریف ماهواره های بزرگ شود ولی از آنجایی که در تمام مراحل ساخت و طراحی تحت کنترل مستقیم کشور مربوط قرار دارند از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
تاریخچه شناسایی و کنترل وضعیت ماهواره :
برای آنکه ماهواره ها بتوانند مأموریتشان را به درستی انجام دهند و اهداف مورد نظر را برآورده کنند لازم است که وضعیتشان (جهتشان) درفضا کنترل شود. دربررسی کنترل وضعیت ماهواره نخستین پرسشی که پیش می آید شناسایی وضعیت ماهواره و چگونگی صحت و یا عدم صحت اطلاعات درمورد حالت کنونی آن است تا بتوان درقدم بعدی به تصحیح آن از طریق اعمال کنترل پرداخت. بهمین علت دقت عملکرد زیرسیستم شناسایی وضعیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. علاوه بر آن یکی از مهمترین زیر سیستمها نیز سیستم کنترل وضعیت است که وظیفه جهت دهی و نگهداشتن جهت ماهواره را برعهده دارد. درواقع سیستم کنترل وضعیت ماهواره به کمک عملکردها و قوانین کنترل، جهت ماهواره را کنترل و آنرا پایداری می نماید. با توجه به مأموریت ماهواره از عملگر ها و قوانین کنترل متفاوت استفاده می شود.
مسأله شناسایی و کنترل وضعیت ماهواره توسط بسیاری از محققین مورد بررسی قرارگرفته است. که هریک از این تحقیقات دارای نقاط قوت و ضعفی است.
1. آقای فن و همکاران به مسئله کنترل وضعیت با استفاده از کنترلر PD پرداخته است دراین کار برای بهبود دقت سمت یابی ماهواره های کوچک از یک چرخ ممنتومی (MW) واقع در محور Pitch ماهواره و میله های مغناطیسی سه محور به عنوان عملگرهای ماهواره برای تولید گشتاور کنترلی استفاده شده است. این طراحی برای ماهواره های کوچک که در مدار LEO هستند، طراحی شده است. زیرا میله های مغناطیسی تنها می توانند درمدارات LEO کاربرد داشته باشند. ولی این عیب همین روش است . [11]
2. آقای شوو همکاران یک کنترلر PID مقاوم برای سیستم کنترل وضعیت ماهواره طراحی کرده اند. دراین کار ساختار کنترلر PID برای کنترل وضعیت استفاده شده است و از مفاهیم تئوری کنترل غیر خطی HOO برای مقاوم بودن سیستم نسبت به اغتشاشات وارد به سیستم ماهواره استفاده شده است. حسن این روش کنترل برروی مانور ماهواره حول زوایای بزرگ می باشد. اما استفاده از تئوری کنترل مقاوم و غیر خطی گرچه منجر به طراحی یک کنترلر با عملکرد مطلوبتر می شود ولی غالباً طراحی و پیاده سازی چنین کنترلر هایی پیچیده و دشوار است. [12]
3. آقای تسیو تراس و همکاران مساله تنظیم را برای معادلات دینامیک سرعت زاویهای برای یک جسم صلب چرخشی حل کردند و با حل این معادلات کنترلهای خطی بهینه و زیر بهینه نتیجه شده است. ساختار کنترلرهای ساده بوده ولی عیب آن این است که کنترلی برروی زوایای وضعیت (زوایان اویلر) صورت نمی گیرد و کنترل تنها برروی سرعت زاویه ای (نرخ زوایای اویلر) انجام می گیرد. [13]
4. آقای لاوتون و همکاران برای مساله کنترل وضعیت یک کنترلر بهینه با حل معادلات همیلتون – جاکوبی – بلمن طراحی کرده اند استفاده از این روش سبب بهبود پاسخ کنترل و ساده شدن حل معادلات بهینه شده است. [14]
5. آقای پارک و همکاران مساله کنترل وضعیت سه محوره ماهواره رابررسی کرده و دراین کار عدم قطعیتهای ماتریس اینرسی سیستم را نیز لحاظ کرده اند. مزیت این روش ای است که ماهواره می توان حول زوایای بزرگ مانور انجام دهد. دراین کارگشتاورهای اغتشاشی وارد برماهواره لحاظ نشده است. [15]
6. آقای شو وهمکاران با استفاده از فیدبک حالت غیرخطی، کنترل وضعیت ماهواره را برای مانورهای بزرگ انجام داده اند و کنترلر طوری طراحی شده که سیستم نسبت به اغتشاشات وارد برماهواره مقاوم باشد. انجام مانور با زوایای بزرگ برای سیستم وضعیت باتوصیف دینامیکهای غیر خطی همواره بوده و کنترل آن نیز غیرخطی خواهد بود که مشکل پیاده سازی کنترل غیرخطی وجود دارد [16]
7. آقای باسالیس و همکاران مساله کنترل وضعیت ماهواره را با استفاده از روش تطبیقی بررسی کردند و قانون کنترل تطبیقی برای زوایایی کوچک طراحی شده است. گشتاور اغتشاشات حذف شده است. همچنین دراین کار تنها گشتاور آیرودینامیکی وارد بر ماهواره درنظر گرفته شده است و از بقیه گشتاورهای اغتشاشی صرفنظر شده است. پیاده سازی قانون کنترل دراین حالت ساده می باشد. تصحیح نکردن قانون کنترل درمقابل اغتشاشات موجب نامحدود شدن پارامترهای کنترل شده و سیستم کنترل تطبیقی دارای عملکرد نامطلوب خواهد بود. و از نظر عملی سبب می شود که انتگرال گیرها به حالت اشباع برسند [17]
8. آقای تابودا و همکاران برای کنترل وضعیت یک ماهواره خاص از کنترل فازی استفاده کرده اند. اما دراین حالت از عملگر موجود به صورت بهینه استفاده نشده و نتایج حاصله ازدقت خوبی برخوردار نبوده اند. زیرا عملگرهای مورد استفاده توانایی ایجاد گشتاور کنترلی لازم را دربازه خواسته شده توسط کنترل کننده فازی مربوطه دارا نبوند. [18]
9. آقای کری و همکاران با استفاده از کنترل لغزشی (Sliding control) پایداری سیستم ماهواره را درمقابل عدم قطعیت ها بررسی کرده اند. اگر چه الگوریتم ارائه شده باعث ایجاد عملکردی مناسب برای ماهواره بوده است اما این روش برای ماهواره های کوچک به دلیل توان مصرفی زیاد کاربرد ندارد. [19]
10.آقای نتو و همکاران به منظور کنترل وضعیت و برای بررسی پایداری ماهواره بابایاس اندازه حرکت زاویه ای از روش دوم لیاپانوف و با توجه به عدم قطعیت درماهواره واعمال اغتشاشات محدود از کنترل کننده تطبیقی استفاده کرده اند اما پایداری ماهواره با وجود کنترل کننده تطبیقی تضمین نشده است[20].
11.آقای تسوچیا و همکاران یک روش کنترلی نوع PI برای یک ماهواره با گشتاور دهنده های مغناطیسی ارائه کرده اند. عیب این روش درآن بود که فقط گشتاور دهنده های مغناطیسی بکارمی رفت. درنتیجه فقط برای کنترل وضعیت ماهواره های مدار پایین کاربرد داشت. بعلاوه قانون کنترل PI یک قانون کنترل خطی بود و لازم بود که دینامیک ماهواره درکلیه نقاط مسیر ماهواره خطی سازی شود وسپس این قوانین اعمال گردد. [21]
12.آقای هودگارت و همکاران برای کنترل وضعیت از الگوریتهای خاموش- روشن برای کنترل وضعیت یک ماهواره مدار پایین استفاده کرده اند. بکارگیری الگوریتهای ارائه شده، دقت سیستم کنترل وضعیت را به کمتر از رسانده ومصرف انرژی حداقل رابه دنبال خواهد داشت. اکثر ماهواره هایی که از قانون کنترلی خاموش –روشن استفاده می کنند از گشتاوردهنده های مغناطیسی به عنوان عملگر استفاده می کنند که درنتیجه درارتفاعات مداری بالا کاربرد چندانی ندارد. [22]
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 146 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 180 |
مقاله بررسی چرایی گرایش نوجوانان به خودکشی در 180 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
توزیع جهانی بیماریها در حال تغییر است، این تغییر از دهه 90 میلادی آغاز گردید. و هم اکنون در حال شتاب گرفتن است. جهت اصلی این تغییر تبدیل عوامل اصلی مرگ و میر از بیماریهای واگیردار عفونی و سوءتغذیه به بیماریهای غیرواگیردار نظیر افسردگی و بیماری قلبی است. انتظار این است که در ظرف 20 سال آینده بیماریهای غیر واگیردار در کشورهای رو به توسعه عامل 7 مرگ از هر 10 مرگ باشد.
سهم عمدهای از افزایش بار بیماریهای غیر واگیردار را افزایش اختلالات روانپزشکی بر عهده دارد. این اختلالات که پیش از این توجهی در کشور به خود جلب نکرده بود و در حدود یک دهه است که به یکی از محورهای مهم تبدیل شده و نیاز به برنامهریزی و اجرای طرحهای متعددی در زمینه بهداشت روان هم اکنون بیشتر از هر زمان دیگر احساس میشود (مرکز مشاوره دانشگاه تهران، 1381).
مطالعه انجام شده توسط سازمان جهانی بهداشت، دانشگاه هاروارد و بانک جهانی به این امر اشاره میکند که تلفات 5 میلیون نفری ناشی از صدمات در سال 1990، بالغین جوان بیشترین سهم را داشته و پس از حوادث رانندگی، خودکشی دومین علت این مرگها بوده است. آزاد (1373) خودکشی[1] و انواع آن را به شرح زیر معرفی میکند: خودکشی از دو لغت دارای ریشه لاتین یعنی SUI به معنی خود و Caedere به معنی کشتن مشتق شده است و در حال حاضر به صورت خودکشی استعمال میشود. اولین بار این اصطلاح در سال 1737 توسط دفونتن فرانسوی به کار گرفته شد. بعدها اصطلاحات دیگری که مربوط به خودکشی بودند مورد استفاده قرار گرفتند از جمله:
اقدام به خودکشی، برای اقداماتی که شخص به منظور از بین بردن خود انجام میدهد اما منجر به مرگ نمیشود. افکار خودکشی[2] برای اشتغالات ذهنی راجع به نیستی و تمایل به مردن که هنوز جنبه عملی به خود نگرفته است.
خودکشی انجام یافته[3]، برای همه مواردی که شخص با انجام یک عمل انهدامی و تخریب صدمهای به خود وارد میکند. فرا خودکشی[4] برای همه رفتارهای آسیب رسان که شخص به طور غیر عمدی و بدون قصد خاتمه دادن به زندگی مرتکب میشود.
خصوصیت مشترک ما بین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند داشتن این باور است که خودکشی تنها راه غلبه بر احساسات غیر قابل تحمل است. کشش خودکشی در این است که در نهایت به این احساسات غیر قابل تحمل خاتمه می دهد. در تراژدی خودکشی، آشفتگی و مشکلات عاطفی به حدی شدید میگردند که فرد را در یافتن راه حلهای مختلف حل مشکل ناتوان میسازند، در حالی که راه حلهای دیگری نیز وجود دارند .
مرگ یکی از اعضای خانواده از جمله مواردی است که اعتماد به نفس ما را تحت تاثیر قرار داده و احساس بیارزشی را در ما به وجود میآورد، در واقع هیچ نوع دیگری از مرگ در دوستان و بستگان، چنین احساس مداومی از پریشانی، شرم، گناه و اغتشاش کلی را باعث نمیگردد. بازماندگان خودشان نیز قربانی هستند و در سالهای بعد از خودکشی شخص مورد علاقه، میزان بالایی از مرگ و میر را نشان میدهند. این موارد به همراه تاثیر اجتماعی و اقتصادی خودکشی، اهمیت توجه به آن و ضرورت شناخت علل و عوامل فردی و اجتماعی آن را نشان داده و انگیزهای برای بررسی این پدیده مهم فردی و اجتماعی را فراهم مینمایند.
شاید بتوان نوجوانی را به عنوان دورهای از فراخنای زندگی که طی آن بیشتر خصوصیات اجتماعی، روانی ، شناختی و زیستی تغییر مییابند در نظر گرفت. (لرنر[5] و گالامبوس[6]، 1998) . به همین دلیل افراد در این مرحله سنی در معرض بسیاری از مشکلات رفتاری و روانی قرار میگیرند. در واقع در دوره نوجوانی ضعف در تصمیمگیری (در حوزههایی مانند مدرسه، روابط با جنس مخالف و مصرف مواد) ، نتایج منفیتری از دوران کودکی را در برداشته و همچنین نوجوان بیشتر برای تصمیمات و نتایج کارهای خود نسبت به دوران کودکی مسئول میباشد.
همانطور که عنوان گردید، فرایند رشد در دوره نوجوانی شامل تغییرات فردی و همچنین زمینههای مختلفی است که نوجوان در آن قرار دارد و این تنوع عوامل، شرایطی را برای خطر در این دوره از زندگی فراهم میکند. خطرهای رفتاری شامل مصرف الکل، مصرف یا سوءمصرف مواد، روابط جنسی ناایمن، حاملگی در دوران نوجوانی، والد شدن در دوره نوجوانی، افت یا شکست تحصیلی، ترک تحصیل، بزهکاری و جرم میباشد. درگیری در فقط یکی از این رفتارها میتواند شانس زندگی خوب با کیفیت مناسب را برای نوجوان کاهش دهد و درگیری چند تا از آنها حتی میتواند شانس زنده ماندن را در فرد کاهش دهد. (لرنر و همکاران، 1998). یافتهها نشان دادهاند که رفتارهای پرخطر در حد معناداری در دوره نوجوانی افزایش مییابد و یک تمایل به تنوع رفتارهای پرخطر و یا در واقع ترکیب این رفتارها با هم در این دوران مشاهده میشود. (فارل دانیش[7] و هوارد، 1992). بر پایه گزارش سازمان بهداشت جهانی (1993)، خودکشی از جمله ده علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان در همه گروههای سنی بوده، هر ساله حداقل در حدود پانصد هزار نفر از طریق خودکشی به زندگیشان پایان میدهند. خودکشی، هشتمین عامل مرگ در بزرگسالان و سومین عامل مرگ بعد از تصادفات و قتل در نوجوانان و جوانان میباشد. بررسی آمار خودکشی به نسبت جمعیت در کشورهای مختلف نشان میدهد که پدیده خودکشی به شرایط جغرافیایی و اجتماعی و اقتصادی خاصی به صورت مستقیم وابسته نبوده و یک پدیده عام و غیر اختصاصی است (بلومنتال و کوپفر[8]، 1990). نتایج تحقیقات در اغلب جوامع غربی به ویژه آمریکا - کانادا- استرالیا و انگلستان نشان میدهد که در طی سه دهه گذشته نسبت خودکشی و اقدام به خودکشی در نوجوانان 15 تا 19 ساله سه برابر شده است (کاپلان و سادوک؛ 2003). طبق آمارهای منتشر، سالانه 30 هزار نفر در آمریکا بر اثر خودکشی فوت میکنند و بین 300 تا 500 هزار مورد نیز اقدام به خودکشی صورت میگیرد (بلومنتال و کوپفر، 1990).
همانند اغلب کشورهای جهان نسبت خودکشی در ایران نیز در چند دهه اخیر افزایش قابل ملاحظهای یافته است و به همین علت از جمله موضوعات مهم مورد توجه در بهداشت روانی به ویژه در جوانان موضوع اقدام به خودکشی میباشد. اما دلایل متعدد موجب میشود که بررسی موضوع خودکشی در جامعه ما با محدودیت هایی مواجه گردد از جمله این که همانند اغلب کشورها، دسترسی به آمار دقیق خودکشی به ویژه اقدام به خودکشی بسیار دشوار است.
بیان مسئله:
خودکشی به مثابه رودخانه در حال جریانی است که از میان تمام جوامع منجمله جامعه ما در گذر است و به آبشار خطرناکی در انتها ختم می شود . برخی از علایم هشدار دهنده وجود دارند که خطرات رفتن به رودخانه را گوشزد می کنند. اما به خاطر برخی دلایل که مهمترین آن عدم شناخت کافی مسأله است، ساحل این رودخانه به خوبی جاده ها و بزرگراه های جامعه علامت گذاری نشده است. به هر حال کسی که عمدأ وارد این رودخانه شود ، خطر رسیدن به آبشار و صدمه دیدن یا مرگ را به همراه خواهد داشت. وظیفه روان شناس به عنوان یاریگر جامعه در این زمینه به مثابه محافظ زندگی است ، وظیفه او آن است که با کمکهای خود قبل از اینکه این افراد به آبشار برسند آنها را از داخل این رودخانه هولناک به ساحل هدایت کند . اگر روان شناسان بدانند که چرا برخی از افراد، علایم پیشگیری را نادیده می گیرند و وارد این رودخانه هولناک می شوند و اگر بدانند که چه چیز سبب پریدن آنها می شود، می توانند تغییرات لازم را برای آنکه جوامع نسبت به خودکشی ایمن شوند را ایجاد کنند . این امر ممکن است نیاز داشته باشد به ساختن سدَی در خلاف جریان آب یا ساختن مانعی در طول ساحل رودخانه. متأسفانه علل دقیق خود کشی شناخته شده نیستند و نقشه منفرد و طرح پیشگیری کاملی حتّی در جوامع پیشرفته وجود ندارد. برخی افراد همواره وارد این رودخانه می شوند و تعمداً خودشان را در خطر می اندازند . وظیفه اصلی روان شناس و مراقب جامعه آن است که تا سر حد امکان درباره این علایم ، نشانگرها و تخمین زنها بداند . دریابد که چرا برخی افراد جامعه به خطری که ممکن است برایشان صدمه زننده و کشنده باشد نزدیک می شوند ؛ البته باید متذکر شد که خودکشی از جمله پدیده هایی است که در تمام جوامع بشری ، چه ابتدایی و چه پیشرفته وجود داشته و دارد و هنوز هیچکس به طور قطع و یقین نمی داند که چرا آدمی خود را می کشد، چگونه بعضی افراد در سخت ترین شرایط با مشکلات زیاد، به زندگی خود ادامه داده و هیچگاه فکر خودکشی و اقدام به آن را نمی کنند در حالیکه گروهی در کمال رفاه و آسایش با یک سرخوردگی و مشکل بی اهمیّت اقدام به خودکشی می نمایند. با وجود اینکه بقا و زیستن از مهمترین انگیزه های زندگی هر فردی است اما مشاهده می شود گاه در شرایط نه چندان دشوار و بدون وجود بیماری خاص،بعضی افراد تسمیم به خودکشی می گیرند.
دیدگاه های نظری پژوهش در مورد خودکشی:
در تلاش برای توضیح اینکه چرا بعضی افراد بیش از دیگران، آمادگی خودکشی دارند، نظریهپردازان عوامل گوناگونی را پیشنهاد کردهاند. اما بیشتر این نظریهها دیدگاههای مختلف روان تحلیلی زیست شناختی و اجتماعی- فرهنگی ناشی شدهاند. گر چه باید گفت که این توضیحات، تاییدات تجربی چندانی ندارند و انجام انواع رفتارهای خودکشی را در برنمیگیرد (بارون[9] ،1992 )؛ لیکن در سطور زیر دیدگاه های مطرح شده در این زمینه آورده شده است .
1- دیدگاه رفتاری
از نظر مکتب رفتارگرایی، هر رفتاری باید با توجه به زمینه و خزانه رفتاری فرد در نظر گرفته شود. اگر در خزانه رفتاری فرد سابقه اقدام به خودکشی، تهدید به خودکشی اطرافیان و افراد مهم زندگی فرد وجو داشته باشد احتمال خودکشی در او نیز بالا میرود. در این زمینه نقش افکار و شناخت فرد نیز اهمیت مییابد. افکار تقویتکنندهای از قبیل انتقام گرفتن، سعی در ملاقات با شخص از دست رفته نیز میتواند در میزان گرایش فرد به خودکشی اثر بگذارد .( دایکستر[10] 1973 به نقل از احمدیزاده، 1373). در این دیدگاه محرکهای آزار دهنده محیط که فرد مایل به گریز از آنهاست به صورت تقویت کنندههای منفی عمل کرده و میل به خودکشی را افزایش میدهند همچنین تقویت کنندههای مثبت، متعاقب اقدام به خودکشی مثل جلب توجه و حمایت از محیط یا حل موقت بعضی از مشکلات، بروز رفتار خودکشی را تحت تاثیر قرار میدهد. در زمینه رفتار خودکشی وجود افسردگی و کاهش تقویتهای مثبت محیطی و عدم موفقیّت در حل مسئله رفتارهای افراطی و ناتوانی در مهارتهای اجتماعی و سبک بین فردی و نهایتاً عوامل شناختی مثل تکانهای بودن و عدم انعطاف پذیری ذهنی نیز قابل اشاره میباشند.
2- دیدگاه شناختی:
اگر چه جدا کردن دقیق ابعاد رفتاری شناختی خودکشی به علت تعاملهای پیچیده و متقابل انسان آسان نیست. لیکن به نظر تعدادی از صاحبنظران به بعد شناختی باید توجه ویژه نمود (اسکات[11] و همکاران، 1989، به نقل از ایدی، 1380).
اهمیت ابعاد شناختی خودکشی از طرف تمامی محققین و حتی صاحبنظران دیدگاه های اجتماعی مثل دورکیم مورد تاکید قرار گرفته است.
از آنجایی که خودکشی به عنوان عملی تعریف میشود که فرد به صورت عمدی و با آگاهی از نتیجه احتمالی عمل خود، جهت صدمه زدن به خود انجام میدهد (هاوتون[12]، 1982)، بنابراین تواناییهای شناختی فرد در به انجام رسیدن این موضوع ، نقشی مستقیم دارند. به عقیده تعدادی از پژوهشگران، خودکشی منجر به فوت در یک محور تداومی از افکار خودکشی و تکرار آن اقدام به خودکشی و خودکشی قرار دارد، بنابراین اطلاع از عوامل شناختی دخیل در مرحله اول و دوم میتواند در پیشگیری و درمان خودکشی موثر باشد (لوئیس[13]، 1991). عناصر شناختی دخیل در رفتار خودکشی شامل توانایی حل مسئله، (سالکوسکیس[14] و همکاران، 1990) حافظه و خلق مرتبط با آن (ایوانز[15]و همکاران، 1992)، نومیدی و درماندگی (کول[16]، 1989)، شیوههای مقابله و سبک اسنادی (اسپرتیو[17] و همکاران، 1991)، (کونیل[18] و میرز[19]، 1991) تکانهای بودن (تراتمن[20] و همکاران،1991) عدم انعطاف پذیری در تفکر و انحرافات شناختی و نگرشهای نابجا، (راتر و همکاران، 1993)، و مرکز کنترل (آلن[21]، 1991) میباشد، اما یکی از مفاهیم مطرح در زمینه عوامل شناختی مفهوم و پیام خودکشی برای فرد است این مفهوم از کارهای بک[22] (1979) گرفته شده است.
به نظر بک باید دید که انگیزه اقدام میل به برقراری ارتباط است یا میل به گریز، همین امر دلایل فرد برای زندگی و مرگ و تعادل بین آنها را مطرح میسازد. عواملی که بر تغییر این تعادل اثر بگذارد میتواند افکار خودکشی را به اقدام به خودکشی تبدیل کنند، ویا بازداری در جهت جلوگیری از عمل ایجاد نمایند از جمله این عوامل موضوعی است که با افزایش آن تعادل بین این دو بر هم خورده و به نفع اقدام به خودکشی به شدت بالا میرود.
بنابراین دستیابی به انگیزه فرد از میل به ارتباط یا گریز از اهمیت فوق العادهای برخوردار بوده و شیوههای مداخله را جهت میدهد (اسکات و همکاران، 1989 به نقل از ایدی، 1380).
اشنایدمن[23] که از محققین برجسته و صاحب نظر درباره خودکشی میباشد، در رویکرد روان شناختی خود به تمامی ابعاد موثر در رفتار خودکشی توجه دارد. این مفاهیم عبارتند از: جستجوی راه حل- خود آگاهی- رنج غیر قابل تحمل- نیازهای ناکام شده- نومیدی و درماندگی- دوسوگرایی- ادراک محدود شده- گریز- ارتباط با محیط و الگوهای مقابلهای- عوامل فوق در سایر نظریهها نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفتهاند. او در واقع مقام خودکشی را معلول نوعی درد و رنج میداند که او آن درد را روانی یا روان درد مینامد، این روان درد ناشی از تحریف یا انسداد ارضای نیازهای روانی است به عبارت دیگر خودکشی از نظر او اصولا یک نمایشنامه ذهنی است (اشنایدمن، 1987).
کارل منینگز:
از نظر منینگر در قصد خودکشی سه عامل مهم دخالت دارد:
1- میل به مرگ : آنچه اقدام کننده به دنبال آن میگردد دستیابی به آرامش، تصور زندگی بعد از مرگ و ابدیت غالبا با تصور مرگ همراه است.
2- میل به کشتن: به نظر منینگر کسی خود را نمی کشد مگر اینکه قبلا قصد کشتن دیگری را داشته باشد.
بررسی فرضیّه های فرعی پژوهش :
فرضیه اوّل : بین پایگاه هویت موفّق و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه وجود دارد .
یافته های حاصل از ضریب همبستگی در نمونه تحقیق ، فرضیه اول پژوهش را رد نمود ، ملاک مقایسه در برآورد رابطه در آزمون ، معنی دار نبودن ضریب همبستگی مشاهده می شود ( طبق جدول 10-4 ) .
نتایج حاصل از آزمون معنی دار بودن ضریب همبستگی بیانگر آن است که بین پایگاه هویت موفّق و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه معناداری وجود ندارد.
نوجوانانی که پایگاه هویت موفق دارند ، از سلامت روانی بیشتری برخوردارند، اما نوجوانانی که پایگاه هویت معوق دارند از سلامت روان کمتری برخوردارند (غضنفری، 1382 ) . همچنین نتایج تحقیقات آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا(1967 )، واترمن، ماکسون ، آرشیو و اورلوفسکی(1993) ، نشان می دهد که افراد دارای پایگاه های هویت موفق، از سلامت روانی بیشتر و از افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و نشانه های جسمانی کمتری برخوردارند.
از آنجایی که در پژوهش حاضر بین پایگاه هویت موفق و گرایش به اندیشه خودکشی رابطه معناداری یافت نشد و از آنجایی که یکی از علایم مشخص در گرایش به اندیشه خودکشی، افسردگی می باشد، بنابراین نتیجه می گیریم که نتایج بدست آمده از این تحقیق با نتایج آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا(1967 )، واترمن، ماکسون ، آرشیو واورلوفسکی(1993) همخوانی ندارد .
فرضیه دوّم : بین پایگاه هویت سردرگم و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه وجود دارد .
یافته های حاصل از ضریب همبستگی در نمونه تحقیق ، فرضیه دوم پژوهش را تایید نمود ، ملاک مقایسه در برآورد رابطه در آزمون ، معنی دار بودن ضریب همبستگی مشاهده می شود ( طبق جدول 11-4 ) .
نتایج حاصل از آزمون معنی دار بودن ضریب همبستگی بیانگر آن است که بین پایگاه هویت سردرگم و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه مثبت معناداری وجود .
طبق نتایج بدست آمده از تحقیقات آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا(1967 )، واترمن، ماکسون ، آرشیو و اورلوفسکی(1993) ، مارسیا و کوپمن(1984)، افراد دارای پایگاه های هویت سردرگم ، از سلامت روانی کمتر و از افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و نشانه های جسمانی بیشتری برخوردارند. نتایج بدست آمده ازتحقیقات غضنفری (1382)، نیز بیانگر آن است که نوجوانان دارای پایگاه هویت سردرگم از سلامت روانی کمتری برخوردارند.
طبق نتایج تحقیق حاضر( یعنی وجود همبستگی مثبت معنادار بین پایگاه هویت سردرگم و گرایش به اندیشه خودکشی ) و طبق نتایج بدست آمده از تحقیقات بک(1986)، کارسون و گاتری(1987)، کازدین (1987)، پینتو و وایسمن (1995)، کاپوسی و گروس(1994) و ریلکمن و هدفک(1993)، افسردگی، اضطراب و اختلال در عملکرد اجتماعی و ناامیدی از علایم بارز در گرایش به خودکشی است ؛ بنابراین نتیجه می گیریم که نتایج بدیت آمده از این تحقیق با نتایج غضنفری(1382)، آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا(1967 )، واترمن، ماکسون ، آرشیو و اورلوفسکی(1993) ، مارسیا و کوپمن(1984) همخوانی دارد .
فرضیه سوّم : بین پایگاه هویت معوّق و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه وجود دارد .
یافته های حاصل از ضریب همبستگی در نمونه تحقیق ، فرضیه سوّم پژوهش را رد نمود ، ملاک مقایسه در برآورد رابطه در آزمون ، معنی دار نبودن ضریب همبستگی مشاهده می شود ( طبق جدول 12-4 ) .
نتایج حاصل از آزمون معنی دار نبودن ضریب همبستگی بیانگر آن است که بین پایگاه هویت معوق و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه معناداری وجود ندارد.
نتایج بدست آمده از تحقیقات آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا(1967 )، واترمن، ماکسون ، آرشیو و اورلوفسکی(1993) ، مارسیا و کوپمن(1984)، افراد دارای پایگاه های هویت معوق ، از سلامت روانی کمتر و از افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و نشانه های جسمانی بیشتری برخوردارند. نتایج بدست آمده ازتحقیقات غضنفری (1382)، نیز بیانگر آن است که نوجوانان دارای پایگاه هویت معوَق، از سلامت روانی کمتری برخوردارند.
از آنجایی که نتایج بدست آمده از این پژوهش عدم وجود همبستگی بین پایگاه هویت معوق و گرایش به خودکشی را نشان می دهد بنابراین ، نتیجه می گیریم که نتایج تحقیق حاضر با پژوهشهای بک(1986)، کاپوسی و گروس(1992)، بک و استیر(1990)، آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا (1967)، واترمن، ماکسون ، آرشیو و اورلوفسکی(1993)، همخوانی ندارد.
فرضیه چهارم : بین پایگاه هویت زودرس و گرایش به خودکشی رابطه وجود دارد .
یافته های حاصل از ضریب همبستگی در نمونه تحقیق ، فرضیه چهارم پژوهش را تایید نمود ، ملاک مقایسه در برآورد رابطه در آزمون ، معنی دار بودن ضریب همبستگی مشاهده می شود ( طبق جدول 13-4 ) .
نتایج حاصل از آزمون معنی دار بودن ضریب همبستگی بیانگر آن است که بین پایگاه هویت زودرس و گرایش به خودکشی در نوجوانان رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
بک(1986)، ناامیدی را قویترین پیش بینی کننده خودکشی می داند، و معتقد است که ناامیدی به این مفهوم می باشد که مشیلات فعلی بدون هیچگونه انتظار نتایج مثبت ، برای همیشه ادامه خواهند داشت. بنابراین عامل ناامیدی پایه و اساس میل به خودکشی می باشد. وجود ناامیدی در نوجوانان خودکشی گرا، توسط مطالعات زیادی از جمله آزارنو، کارسون و گاتری(1987)، کاپوسی و گروس(1992)، کازدین(1987)، پینتو و وایسمن(1995)، رانک و پنتون(1994)، اسکات و کلام(1987)، بک و استیر(1990) و ریکمن و هدفک(1993) نشان داده شده است.
همچنین طبق نتایج بدست آمده از تحقیقات آدامز، ریان ، هافمن، دابسون و نیلسون(1985) ، کلانشی و دالنگر(1993)، مارسیا(1967 )، واترمن، ماکسون ، آرشیو و اورلوفسکی(1993) ، مارسیا و کوپمن(1984)، افراد دارای پایگاه های هویت زودرس ، از سلامت روانی کمتر و از افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و نشانه های جسمانی بیشتری برخوردارند. نتایج بدست آمده ازتحقیقات غضنفری (1382)، نیز بیانگر همین مساله می باشد. بنابراین نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات ذکر شده همخوانی دارد .
جهت دریافت فایل مقاله بررسی چرایی گرایش نوجوانان به خودکشیلطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 90 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
مقاله بررسی روشهای ارزیابی بانکهای داخلی از پروژههای سرمایه گذاری در 46 صفحه ورد قابل ویرایش
روشهای ارزیابی بانکهای داخلی از پروژههای سرمایه گذاری
تعریف طرح:
طرح یا پروژه عبارتست از مجموعه عومل و اجزاء و برنامههای اجرائی زمانبندی شده برای یک واحد تولیدی (صنعتی، معدنی، کشاورزی و ساختمانی) و خدماتی با بودجهای لازم بمنظور تولید کالا و یا ارائه خدمات مشخص در جهت تأمین قسمتی از نیاز جامعه (تقاضا) و اعتلای سطح تولید و ارائه خدمات و ملا توسعه اقتصادی کشور.
مراحل اجرائی بررسی طرح:
در اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا و بمنظور مانع بانک و حصول اطمینان از اجرای صحیح طرح و سودآور بودن آن و بازیافت تسهیلات اعتباری مورد درخواست وهزینههای سرمایهای در گردش در مدت زمان مورد نظر بانک، ضرورتاً بایستی در امر بررسی و نظارت بر اجرای طرحها دقت کافی معمول گردد.
واحدهای تأمین کننده منابع مالی طرحها بایستی علاوه بر اطمینان از برگشت وجوه، و ملحوظ داشتن نقش آن واحد تولیدی در توسعه اقتصاد جامعه، در بررسیهای خود اطمینان حاصل نمایند که:
1- طرح از نطر در اولیت های تعیین شده قرار داشته و تقاضا برای تولیدات آن وجود دارد.
2- طرح از لحاظ فنی قابل اجراء بوده و حدود و مشخصات اجزاء آن متناسب با فعالیت و تولیدات مربوطه باشد.
همچنین امکانات در نظر گرفته شده برای اجرای طرح با بودجه مشخص و زمان تعیین شده قابل دسترسی می باشد.
3- طرح از لحاظ مالی دارای سودآوری و بازدهی مناسب بوده و گردش وجود نقدی آن برای انجام تعهدات و بارپرداخت تسهیلات اعتباری درخواستی در سررسیدهای تعیین شده کافی باشد.
پس از بررسی و تأیید صلاحیت مدیران و مجریان طرح و موجه بودن اجری آن از لحاظ اقتصادی، فنی ومالی و تعیین سهم هزینه های سرمایه ای و سرمایه در گردش قابل پرداخت توسط بانک، تسهیلات متناسب با هزینههای اجرای طرح تصویب و همزمان یا بعد از هزینه شده سهم هزینه های سرمایه ای مربوط به متقاضی و با اعمال نظارت مستقیم و مستمر توسط کارشناسان و واحد ذیربط و به موازات پیشرفت فیزیکی طرح پرداخت خواهد شد.
اطلاعات و مدارک مورد نیاز برای بررسی طرح:
بمنظور بررسی طرح نیاز به اطلاعات و مدارک ذیل میباشد .
1- کپی اساسا نامه شرکت ممهور به مهر اداره ثبت شرکتها.
2- روزنامه رسمی، حاوی ثبت شرکت در اداره ثبت شرکتها.
3- اسامی سهامداران و تعداد سهام متعلق به هر یک از آنها.
4- مدارک مربوط به تخصص و تجربه مدیران اجرائی طرح.
5- کپی موافقت اصلی با جواز تأسیس که مدت اعتبار آن منقضی نشده باشد.
6- طرح تفضیلی (شامل بررسیهای اقتصادی، فنی و مالی)
7- پروفرمای ماشین آلات خارجی و پیش فاکتور ماشین آلات داخلی.
8- مدارک مربوز به تخصیص ارز ماشین آلات و تجهزات وارداتی.
9- قرارداد دانش فنی همکاریهای فنی.
10- کپی مدرک مربوط به سند مالکیت یا قرارداد واگذاری زمین محل اجریا طرح.
11- نقشه های اجرائی ساختمان و تأسیسات و نقشه کلی استقرار ساختمانهای طرح.
12- قرارداد های متعقده با پیمانکاران ساختمان و تأسیسات محلی اجرای طرح.
13- نقشه استقرار ماشین آلات طرح.
14- مجوزهای مربوط، برق، آب، گاز، تلفن و محیط زیست و سایر مجوزهای لازم جهت اجرای طرح.
15- سایر اطلاعاتی که جهت بررسی طرح ضروری میباشد.
مفاهیم مورد نیاز در بررسی طرح:
الف- موافقت اصولی:
مجوزی است که بعد از تأیید طرح توسط وزارتخانه یا ادارات کل وابسته به آنها در مراکز استانها صادر میشود و به موجب آن متقاضی میتواند در زمان مقرر نسبت به ایجاد واحد تولیدی مورد نظر با رعایت مقررات مربوط اقدام نماید. و معمولاً در آن نکات ذیل قید شده است:
1- نام مجری طرح.
2- محل اجرا (استان- شهرستان)
3- نوع محصول تولیدی.
4- ظرفیت اسمی.
5- وسعت زمین محل اجرای طرح.
6- زیر بنای لازم جهت ساختمانهای تولیدی و اداری.
7- میزان برق مصرفی.
8- میزان آب مورد نیاز.
9- تعداد کل کارکنان.
10- کل سرمایه گذاری ثابت.
11- میزان ارز مورد نیاز (در صورت داشتن ماشین آلات و مواد اولیه خارجی)
ب- جواز تأسیس[1] :
مجوزی است که به موجب آن متقاضی میتواند به منظور تکمیل و بهرهبرداری آزمایشی از واحد صنعتی نسبت به اجرای طرح مندرج در آن و سفارش مواد اولیه و سایر نیازمندیهای مربوط با رعایت قوانین و مقررات جاری اقدام نماید.
ج- اجرای بهره برداری:
مجوز است که در صورت کلیه مراحل اتمام عملیات ساختمانی و تأسیساتی ونصب و راهاندازی ماشین آلات و استخدام و آموزش کارکنان لازم، طبق مصوب و بدنبال صدور جواز تأسیس صادر می شود.
د- کالاهای تولیدی:
1- کالای مصرفی: کالاهائی هستند که بلافاصله به مصرف میرسند.
الف- کالاهای مصرفی بی دوام: که با مصرف آنها در ظرف مدت کوتاهی از بین می روند از قبیل خوراک، سوخت، مواد پاک کننده و …
ب- کالاهای وسطهای: کالای است که خودش به تنهائی و مستفیماً مورد مصرف قرار نمیگیرد بلکه بتوسط آن کالای دیگری مورد مصرف مثل شیشه یا آجر برای ساختمان و همچنین چوب برای کمد با دیسک و صفحه کلاچ در اتومبیل.
4- کالای سرمایهای: کالایی است که برای تولید کالاهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد و به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- کالای سرمایهای برای تولید کالای مصرفی مثل ماشین آلات کارخانه تولید کننده مواد غذائی.
ب- کالای سرمایهای: برای تولید کالای سرمایهای دیگر کارخانههائی که ماشین آلات تولید میکنند یا کارخانههائی که سازنده کارخانههای دیگر میباشند.
هـ- طرفیت اسمی: ظرفیت مجاز یک واحد تولیدی است که طبق پروانه بهرهبرداری برای یک واحد تولیدی مشخص شده است.
و- ظرفیت عملی: ظرفیت تولید ممکن ماشین آلات در عمل در یک واحد تولیدی می باشد.
ز- ظرفیت تولیدی: ظرفیتی است که یک واحد تولیدی با توجه به امکانات موجود یعنی آب و برق و سوخت و مواد اولیه و آموزش و استفاده صحیح از کارکنان به آن میزان تولید دست خواهد یافت.
ح- شیفت کار: روش تنظیم انجام کار در یک واحد تولیدی است که در آن گروههای کارگران در دستهجات مختلف و در نوبتهای مختلف کار میکنند.
ط- تعداد روزهای کار: با توجه به نوع کاری تولید، در یک واحد تولیدی تعیین میشود و معمولاً بین 250 الی 300 روز در سال میباشد.
بررسیهای اقتصادی در گزارشهای توجیهی طرح:
بررسی اقتصادی عبارتست از شناخت بازار یک کالا و یا یک رشته تولیدی خاص عرضه، تقاضا، قیمت فعلی و پیش بینی آن موارد در یک دوره معین و برآورد کمبود یا مازاد کالا در دوره مزبور و نیز تعیین میزان و ترکیب محصولات تولیدی، برنامهریزی، بازاریابی و تحلیل آثار ناشی از اجرای طرح مورد بررسی و روی میزان اشتغال، سطح قیمتها، بودجه عمومی، تراز پرداخت و جریانهای توزیع درآمد، و بطور کلی عوارض ناشی از اجرای طرح کلی اقتصاد (تولید ملی) و یا پیشرفت تکنولوژی که اهم نکات مورد بررسی ذیلاً بیان میگردد:
الف- موضوع محصول:
تعریف: تعریف جامعی از محصول تولیدی.
طبقهبندی: شامل کالاهای مصرفی، سرمایهای و استراتژیکی.
فصلی بودن: مانند تولید کولر و بخاری که بادی مورد توجه قرار گیرد.
مشخصات: از نظر فیزیکی و شیمیائی.
ب- جایگزینی محصول:
سابقه محصول جدید (قیمت جدید، سهم بازار- مقایسه آن با محصول مشابه خارجی)
در صورت وجود محصول مشابه خارجی، کیفیت آن، قیمت و امکان رقابت (قابلیت رقابت محصول مشابه خارجی)
ج) بررسی بازار:
بررسی بازار شامل موارد ذیل میباشد:
1-عرضه: عرضه کالا به دو طریق انجام شود:
الف- تولید داخلی: شامل تولید کارخانجات موجود، کارگاهها، واحدهای غیرصنفی، متفرقه.
ب- خالص واردات:
(واردات پس از کسر صادرات) خالص واردات + تولید داخلی= عرضه کالا در گذشته
2- میزان تقاضای در گذشته:
اگر در بررسی طرح به این نتیجه بریم که در گذشته باندازه کافی، کالای مورد نظر عرضه شده و تقاضای بازار برابر با عرضه بوده، میتوان گفت ارقام مصرفی که بدست می آیند، ارقام مصرفی واقعی خواهند بود.
خالص واردات + تولید داخلی= مصرف
ولی اگر در اثر کمبود، عرضه در گذشته کافی نبوده و تقاضا بیشتر بوده است، این مصرف، واقعی نیست و باید بر اساس آمار و ارقام و روند گذشته و ملحوظ داشتن سلیقهها و مقتضیات جامعه کمبود عرضه یا فزونی تقاضا را مشخص کنیم و به عرضه اضافه نمائیم تا مصرف واقعی بدست آید.
3- پیش بینی تقاضای آینده:
برای پیش بینی تقاضای آینده روشهای مختلفی متداول است که برخی از آنها بشرح زیر میباشد:
- تعمیم روند گذشته تقاضا.
- مصرف سرانه.
- مقایسه های بینالمللی.
- ضرایب فنی.
- گرایش و سلیقه مصرف کنندگان.
- تغییر الگوی مصرف.
- سایر روشهای ممکن.
4- پیش بینی امکانات تولید در آینده:
در این مرحله به 3 موضوع باید توجه داشته باشیم:
- تعیین ظرفیت های عملی واحدهای موجود.
- تعیین ظرفیت های عملی طرحهای توسعه واحدهای موجود.
- تعیین ظرفیت های عملی موافقتهای اصولی صادره که احتمالاً به بهرهبرداری خواهند رسید.
الف- هدف از اجرای طرح:
شامل تولید محصول با توجه به ظرفیت طرح، تعداد روزکار در سال و تعداد شیفت کاری در روز و امکان استفاده از چند شیفت کاری با عنایت به نوع تولید و سایر عوامل وابسته به آن.
ب- ظرفیت تولیدی طرح:
ظرفیت اسمی طرح، ظرفیتی است که بر اساس موافقت اصولی وزارتخانه مربوطه تعیین میگردد. ظرفیت تولیدی، ظرفیتی است که با توجه به امکانات تجهیز شده در طرح قابل دسترس میباشد. برای تعیین ظرفیت تولیدی موارد ذیل باید دقیقاً مورد بررسی قرار گیرند:
- ظرفیت ماشین آلات انتخابی: با توجه به نوع تولید، ماشین آلات و تعداد مناشینآلات، میبایستی ظرفیت تک تک ماشین آلات، بررسی و نهایتاً ظرفیت کلی خط تولید با توجه به تواناییهای موجود و تخصص افراد و امکان استفاده از حداکثر ظرفیت، مورد بررسی قرار گرفته و با ظرفیت اسمی مقایسه گردد.
- تعداد شیفت کار در روز.
- امکانات تهیه مواد اولیه.
- روش تولید محصول بصورت خطی یا سفارشی.
ج- مواد اولیه و امکانات تهیه آن:
میزان مواد اولیه مورد نیاز برای تولیداتت طرح و نحوه تأمین آن (از منابع داخلی و یا خارجی) میبایستی مورد بررسی دقیق قرار گیرد. هر چه وابستگی مواد آن به خارج کمتر باشد، در زمان تولید از آسیبپذیری کمتری برخوردار خواهد بود.
حسب نوع تولیدات طرح مواد اولیه طرح مواد میتواند شامل مواد خام، مواد کمکی، مواد بستهبندی، مواد نیمه ساخته و مواد ساخته شده باشد.
د: تولیدات طرح:
مشخصات فنی تولیدات طرح، نقشه محصول، مشخصات فیزیکی و ترکیب محصول باید مورد توجه قرار گیرند.
در طرحهائی که تولیدات متنوع دارند باید مشخص شود که چند درصد از تولیدات به محصول مورد نظر اختصاص مییابد. تنوع تولید، امکانات بیشتری را از لحاظ بازار عرضه فراهم خواهد نمود.
هـ- بررسی تکنولوژی تولید و قراردادهای همکاری های فنی:
تکنولوژی ساخت محصول که بسیار حائز اهمیت میباشد در مورد هر پروژه متفاوت است. چنانچه در طرح مورد مطالعه نیاز به تکنولوژی خاصی باشد میبایستی دقیقاً مورد مطالعه قررا گرفته و از امکان نحوه تأمین آن نیز اطمینان حاصل شود.
در انتخاب تکنولوژی عوامل ذیل نیز مورد دقت نظر قرار میگیرد.
مقاومت کارگران بدلیل استفاده از حداقل نیروی انسانی، تکنولوژی اتوماتیک و سرمایهگذاری نسبتاً بالا، غیرقابل انعطاف بودن خطا تولید، مشکلات تعمیر و نگهداری و قطعات یدکی، مخارج زیاد نصب و طراحی، افزایش ظرفیت تولید، گاهش هزینههای کارگری، کاهش ضایعات، بهبود کیفیت و قابلیت رقابت با محصول خارجی و …
علاوه بر قراردادهای تکنولوژی، قراردادهای همکاری فنی، مهندسی، دانش فنی و … نیز، معمولاً در بعضی از پروژهها با کمپانیهای خارجی منعقد میگردد.
و- روش تولید:
با انتخاب تکنولوژی مورد نیاز، روش تولید محصول (با توجه به ماشین آلات انتخابی) مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا قطعات قابل ساخت، از قطعات خریدنی (اعم از داخلی یا خارجی) مجزا گردیده و با توجه به نوع قطعات، روش تولید هر قطعه از بدو ورود مواد اولیه به کارخانه تا تکمیل قطعه (گردش مواد اولیه) مشخص خواهد گردید و در نهایت با مونتاژ قطعات خارجی و ساخته شده، محصول مورد نظر تکمیل و آماده خواهد شد. ضمن اینکه در روش تولید میبایستی از روشی که حداقل زمان ممکن برای ساخت را در بر داشته باشد، استفاده نمود و زمانهای بیکاری و توقف را به حداقل رسانیده و در نهایت با تعیین فرآیند عملیات ساخت (روش تولید)، نمودار کامل روش تولید را ترسیم نمود.
ز- کنترل کیفیت:
کنترل کیفیت محصول از اهمیت والایی برخوردار است. کنترل کیفیت از بدو ورود مواد به خط تولید و نهایتاً محصول نهائی را در بر میگیرد.
ح- برنامه زمان بندی اجرا ی طرح:
جدول زمان بندی اجرای طرح، از زمان شروع تا خاتمه عملیات اجرائی و رسیدن به بهرهبرداری با استفاده از چارت خطی، بنحویکه زمان شروع هر یک از فهالیتها (عملیات) و زمان ختم آنها مشخص شود و نهایتاً زمان اجرای طرح (از شروع تا خاتمه) را تعیین نماید.
جهت دریافت فایل مقاله بررسی روشهای ارزیابی بانکهای داخلی از پروژههای سرمایه گذاری لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 74 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
مقاله بررسی سیستم ماجان در 47 صفحه ورد قابل ویرایش
قسمت اول: مقدمه
1-1) سر شناسنامه سیستم:
بشر از ابتدا الهام گرفتن از طبیعت را در کارهای مختلف خود مد نظر داشته و دارد . که نمونه های بارز و وافری از آن را می توان حتی در انسانهای اولیه دید.
در سیستم مورد بررسی که تحت پروژه به آن خواهیم پرداخت نیز الهامات بسیاری از طبیعت درطراحی، ساخت و شکل گیری کالاها و تولیدات سیستم وجود دارد، بعنوان مثال می توان طراح های تخت جمشید که از بارزترین کارهای این سیستم تولید و صنعتی است را مثال زد.
لازم به ذکر است که سیستم مورد نظر مطالعه افتخار این را داشته که توانسته طرح های اصیل ایرانی و فرهنگهای سرزمین عزیزمان را درقالب کارها و محصولات خود و نه تنها درمعرض دید هموطنانمان قرار دهد بلکه به کشورهای مختلف بشناساند.
برای کسب اطلاعات بیشتر می توان به سایت اینترنتی این سیستم مراجعه کرد. که شرح کلی از عملکرد از ابتدا تا به حال سیستم و پیشرفت ها و فعالیت های آن مطرح شده. درپایان تعدادی از طرح ها و کارهای این سیستم نیز مورد نمایش قرار خواهد گرفت.
سایت سیستم ماجان: www.majanart.com
آدرس نمایشگاه: بزرگراه اشرفی اصفهانی ، نرسیده به پل همت مرکز خرید تیراژه، طبقه همکف، واحدهای 60 و 62.
تلفن: 66694485-6-021 و 44492325-021
همراه: 09123138610(مهندس باقری)
2-1)نگاهی گذرا به چگونگی عملکرد سیستم ماجان:
این سیستم همانند بیشتر سیستم های تولیدی- صنعتی دارای سلسله مراتبی از فعالیت ها می باشد که بعداً در قسمت های بعدی نمودار خواهد شد.
دررأس سیستم ماجان مدیر ارشد قرارداد، کلاً ساختار مدیریتی این سیستم به چهاردسته (مالی، اداری، تولید، عرضه محصول و تبلیغات) تقسیم می شود.
مدیریت مالی- اداری شامل حسابداری و امور اداری می شود.
مدیریت تولید، کنترل کننده قسمتهای تهیه مولد اولیه، روابط عمومی، خط تولید، طراحی و تعمیر می باشد. مدیریت عرضه محصول به دو صورت خارجی و داخلی است که خارجی با شرکت در نمایشگاههای بین المللی و داخل به شکل عرضه درنمایندگی ها وازطریق عرضه در دفتر شرکت و فروشگاه مرکزی است.
مدیریت تبلیغات هم به 3 دسته شرکت در نمایشگاههای بین المللی (خارجی) شرکت در سمینارها و ایجاد زمینه های معرفی مناسب کالا تقسیم می شود.
عملیات خط تولید این سیستم با عملکرد های برشکاری – جوشکاری، رن گ کاری –رویه کوبی – نجاری –سنبلاست-کنترل کیفیت QC-مونتاژ و بسته بندی می شود البته قسمت جوشکاری خود دارای زیر مجموعه ای جوشکاری اولیه و نهایی است که جوشکاری اولیه بصورت اسکلت و کلاف زنی می باشد.
درقسمتهای بعد خواهیم دید که چگونه این سیستم فعالیت می کند، امید آن که شروح مذکور در این پروژه بتواند در شناسایی سیستم مؤثر افتد.
2-5-1) شناسایی actorها:
actorهای (کشگرها) سیستم در اولین مرحله شناسایی شدند که به شرح زیر هستند: مدیر ارشد- مشتری- حسابدار-مسئول سفارشات-مدیر عرضه- مسئول عرضه (مسئول عرضه داخلی- مسئول عرضه خارجی) – مسئول تولید- مدیراداری مالی- انجام دهنده امور اداری – مدیرتولید – مسئول خط تولید- نمایندگی ها- دفاتر مرکزی – مدیر تبلیغات –(مسئول تبلیغات خارجی مسئول تبلیغات دالخلی) یا همان مسئول تبلیغات.
2-5-2) شناسایی use case ها:
به شرح زیر می باشد:
تأیید محصول- عرضه محصول- تولید محصول- تعمیر ماشین آلات- تهیه مواد اولیه – طراحی و آزمایش- خط تولید – تأیید مشتری-تهیه صورتحساب- سفارش محصول- پرداخت- چک- نقدی- اقساط- قرارداد-(انجام امور اداری- وجوه پرداختی مشتری- هزینه محصول- هزینه مواد- حسابرسی-نظارت برامور- ارائه محصول-برشکاری- جوشکاری- رنگکاری- رویه کوبی- نجاری-بسته بندی- کنترل کیفیت-سنبلاست-مونتاژه –ارائه نمایندگیها- نمایشگاههای بین المللی-تبلیغات- تبلیغات داخلی-تبلیغات خارجی-تأیید انتقال-کاتالوگ.
2-5-3) کشیدن use case diagram ها:
قسمت سوم «گزارش تحلیل و تجزیه سیستم»
در تحلیل یک سیستم مؤلفه هایی احتیاج داریم که آنها را رفته رفته بصورت سلسله وار معین خواهیم نمود. هدف از این قسمت تجزیه و تحلیل سیستم برای بدست آوردن مقدمات فاز طراحی می باشد تادر فاز طراحی با اندکی تأمل و تغییر برروی فاز تحلیل بتوانیم به خواسته های موردنیاز دست پیدا کنیم.
درزیر مراحل کار را خواهید دید:
3-1) پالایش use case diagram های فاز شناخت و بدست آوردن use case diagram مناسب برای تحلیل :
برای این منظور ما شکل 2-16 را با کمی تغییر بصورت پالایش شده درآورده و دراین بخش آورده و دراین بخش به بررسی آن می پردازیم:
3-2) تهیه class diagram:
نحوه ایجاد کلاس دیاگرام برای سیستم ماجان را به صورت مرحله به مرحله بررسی میکنیم.
3-2-1) تشخیص کلاسها:
این کار را می توان با توجه به خلاصه ای که در زیر مطرح شده بدست آورد:
مشتری سفارش تولید کالا می دهد، پس از آن برای کالای خود طرح ارائه می کند، مسئول سفارشات مشتری را به تأیید مدیر می رساند. درصورت تأیید مدیریت سفارش مشتری پذیرفته می شود و قرارداد بسته می شود، سفارش به تولید محصول ارائه میشود. تولید محصول با انجام عملیات تولید که شامل برشکاری، جوشکاری، رنگکاری، رویه کوبی، نجاری، کنترل کیفی، بسته بندی و مونتاژ میشود، پس از تولید محصول، آنرا به انبار انتقال میدهند و ازآنجا به مشتری تحویل می دهند یا اینکه اگر سفارش مشتری نباشد آن را به نمایندگی ها یا دفتر مرکزی و نمایشگاهها منتقل می کنند. می توان کلاسهایی را که بدست می آید با استفاده از شرحی که درجدول شرح use case ها مطرح شده یافت.
3-2-4) تعیین خصوصیت کلاسها و عملیات کلاسها:
برای تعیین خصوصیات کلاسها، این کار درشکل 3-2 و 3-3 با نمایش دسته بندی کلاسها به صورت خصوصیت و رفتار، هم خصوصیت کلاسها و هم رفتار و عملکرد و کلاسها مشخص شده است. البته لازم به ذکر است که کلاس های کامل این سیستم به علت کثرت همگی بیان نشده اند، بلکه فقط مهمترین کلاس ها با توجه به use case diagram های طراحی شده و پالایش شده دربخش تحلیل استفاده ونمایش داده شدهاند.
چگونگی عملیات کلاسها و تعامل کلاسها با هم را نیز می توان در شکل class diagram 3-24 مشاهده کرد. دراین شکل هدف نمایش نحوه ارتباط و تعامل کلاسها با یکدیگر است.
3-3) نمودا activity diagram:
برای رسم نمودار فعالیت این سیستم با استفاده از مطالب قبل به انجام این امر و طراحی این نمودار پرداختیم که درشکل صفحه بعد مشخص شده است.
البته می توان یک دیاگرام فعالیت کامل را هم ترسیم کردولی با دیاگرام شکل 3-25 می توان به نحوه کاری سفارش کالا درسیستم ماجان دست یافت.
قسمت چهارم «گزارش طراحی سیستم»
برای طراحی سیستم با توجه به آنچه درفاز تحلیل بدست آمد بعنوان مقدمه به طراحی می پردازیم. با اتمام مرحله طراحی سیستم به حالتی در می آید که مرحله پیاده سازی آن با توجه به طراحی بسیار ساده می باشد. برای بهبود هر مرحله، ما فاز یا مرحله قبل را پالایش می کنیم و تغییرات موجود در هر مرحله را به مرحله بعد قبل ارجاع می دهیم تا پروژه ما بدون نقص باشد و خواسته ها و نیازهای مشتری را برآورده کند.
فاز طراحی شامل چند مرحله می باشد که در زیر به بررسی و بازکردن آن میپردازیم:
4-1) پالایش مدل use case فاز تحلیل:
case diagram use که درفاز تحلیل مطرح شد، یک مدل کامل بود و پالایش آن به همان صورت می باشد پس برای این مرحله ما use case diagram قبلی را مناسب پیشنهاد می کنیم. این use case diagram نشان دهنده مراحل ارتباطی actor ها و use case ها به طور کامل می باشد.
ما برای طراحی و انجام مراحل بعد دربخشهای بعد از همان شکل 3-1 استفاده میکنیم.
4-2) use Realization :
این بخش شامل 3 مرحله می شود به شرح زیر:
4-2-1)actviety diagram :
نمودار دیاگرام activity که درقسمت قبل، به شکل 3-25 مطرح شد، نمودار مناسب می باشد. پس درموارد لازم از همان شکل بهره می بریم.
4-2-2) sequence دیاگرام :
نمودار دیاگرام توالی که در شکل 3-26 از قسمت قبل مطرح شد نیز یک یک نمودار کامل برای نمایش توالی فعالیت های سیستم می باشد، پس درمورد نیاز از همان شکل استفاده می کنیم.
4-2-3) collaboration diagram:
این دیاگرام نحوه همکاری بین اشیا جهت انجام یک سناریو یا فعالیت را نشان میدهد. دراین قسمت همه اشیا object سیستم و ارتباطاتشان درقالب یک دیاگرام ارتباطی نمایان می شود.
4-3) تعیین معماری سیستم
برای تعیین این مرحله می توان از دیاگرام های DFD، و یا context های مربوطه استفاده کرد که نمونه ای از آن درشکل 1-2 آمده و یا دیاگرام های شکل چارچوبی نمایندگی ها درشکل 2-1 نیز موجود است.
اما برای معماری ما یک DFD ساده طراحی کرده ایم و سپس FHD آنرا بدست آوردهایم که از مدل جریان های تراکنشی و تبدیلی درآن بهره برده می شود.
ما بنا را براین می گذاریم که مشتری برای درخواست با یک مسئول ثبت درخواست یا یک صفحه کنترل درخواست مشتری روبرو است و از آن جا اطلاعات به سیستم منتقل شده و درپایان نتیجه های موردنظر در صفحه نمایشی یا بوسیله یک مسئول اعلام نتایج به مشتری اعلام شود دراین حالت DFD آن بصورت شکل زیر می باشد. و سپس به FDH تبدیل می شود تا مراحل معماری سیستم طراحی شود. البته اینکه سیستم دو فیلتر یا پوشش را در سرراه مشتری قرار می دهد کاربسیار مهم و مفیدی در امنیت سیستم ایجاد می کند و غیر از این نفوذ هر فرد عادی یا غیر مجازی بطور عملی یا غیرمجازی بطور عملی و به راحتی جلوگیری می شود.
در DFD مذکور اطلاعات پس از درخواست مسئول سفارشات به قسمتهای مختلف از جمله مدیریت برای تأیید، قرار داد برای بستن قرارداد، حسابداری برای تعیین هزینه ها و قیمتها و خط تولید برای تولید کالای سفارشی مشتری می رود.
درپایان هریک از این بخش ها یا نتیجه حاصله دریک نمایش پیام وضعیت، پدیدار می شود و به مشتری نمایانده می شود.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 91 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مقاله بررسی فنون تدریس لغات انگلیسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
معلمین باتجربه زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم خیلی خوب می دانند که لغت تا چه اندازه اهمیت دارد. آنها می دانند که محصلین باید هزاران لغت را که گویشوران ونویسندگان انگلیسی به کار می برند بیاموزند. خوشبختانه، نیاز به لغت نکته ایست که هم معلمین و هم محصلین برآن متفق القول اند. البته طی سالیان متمادی در برنامه های خاص آماده سازی معلمین زبان توجه چندانی به روشهای یاری دادن محصلین درخصوص آموختن لغت نشده است. دربعضی از کتابها به معلمین توصیه شده است که محصلین می توانند لغات را بدون کمک بیاموزند درحقیقت گاهی به معلمین گفته شده است که پیش از آموختن گرامر و سیستم صوتی زبان نباید لغات زیادی رابه محصلین یاد داد. درمقالاتی که درمجلات خاص معلمین می خوانیم بندرت از مقوله لغت صحبت به عمل می آید، درمقابل بر تلفظ و گرامر تأکید شده و برلغت یا تأکید نمی شود و یا این تأکید اندک است. خلاصه آنکه در برنامه های ویژه معلمین درسالهای اخیر مسأله لغت به بوته فراموشی سپرده شده است، و لازم است کوششی به عمل آورده و به علت آن پی ببریم.
«فصل اول»
دلیل بی توجهی به آموزش لغت درگذشته
یک دلیل عدم توجه به گنجاندن آموزش لغت در برنامه های تربیت معلم در سالهای 70-1940 این است که درسالهای قبل از آن به این امر توجه بیش از حد مبذول شده بود. درواقع بعضی ها بر این باور بودند که یادگیری زبان فقط از طریق یادگیری لغت امکان دارد. زبان آموزان اغلب اعتقاد داشتند که تنها نیاز آنها تعداد زیادی لغت است و خیال می کردند که می توانند زبان را با یادگیری این تعداد لغات انگلیسی به همراه معانی آنها درزبان خود فراگیرند. بدون شک این اعتقاد درستی نبود، زیرا علاوه برآنکه شخص باید لغات انگلیسی و معانی آنها را بداند. باید بداند که لغات درجملات انگیسی چگونه با هم عمل میکنند و این یکی از دلایل تأکید بردستور زبان دربرنامه های آماده سازی معلمین درچند دهه اخیر بوده است. درخلال این سالها درخصوص کشفیات جدید در مورد راههای یاری رساندن به محصلین برای یادگیری کلمات صحبت چندانی به میان نیامده است.
اینکه چرا در درسهای روش تدریس درباره تدریس کلمات و معانی آنها تا این حد کم سخن گفته اند دلیل دومی هم دارد. بعضی از متخصصین روش تدریس گویا براین باور بوده اند که معانی لغات را نمی توان بصورت تام و تمام تدریس نمود، بنابراین چه بهتر که از تدریس آنها صرفنظر گردد. در دهه 1950 بیشتر مردم کم کم متوجه شدند که یادگیری لغت آنقدرها هم مطلب ساده ای نیست.
یادگیری لغت صرفاً این نیست که بیاموزیم یک لغت خاص در زبانی معادل لغتی همانند آن درزبان دیگر است، بلکه باید یادگیری ما فراتر از این رود و چه بسا افرادی که خیال می کردند مشکلات این کاربقدری زیاد است که دست یازیدن به آن درکلاس عملی نیست.
مثلاً براساس یک فرهنگ لغت اسپانیایی- انگلیسی، لغت «garden» و «jardin» ظاهراً هردو معنای یکسان دارند : «جایی که گلها می رویند.» اما بعضی معانی «garden» با معانی «jardin» مطابقت نمی کنند. «garden» جایی است که امکان دارد در آن علاوه برگل، سبزی نیز بروید درحالیکه در اسپانیایی،سبزی درجایی به نام «huerta» می روید و نه در «jardin». این یکی از بیشمار نمونه های ممکن است که نشان می دهد یادگیری لغت صرفاً معادل نمودن کلمات در زبان مادری و زبان مقصد نیست. غالباً کسانیکه مسئول تربیت معلمین بودند برداشتی این چنین در اذهان بوجود می آورند که یادگیری لغت بقدری پیچیده می باشد که بهتر است بیشتر وقت کلاس را وقف تدریس ساختارهای گرامی نموده و به تدریس اندک تعدادی لغت بسنده نمایند، زیرا به هیچوجه نمی توان فهم دقیق و کامل معانی لغات را درکلاس به دانش آموزان القاء نمود. درواقع دربعضی از کتابها و مقالات مربوط به آموزش زبان، نویسندگان این شبهه را در اذهان بوجود آوردند که بهتر است لغت اصلاً تدریس نشود.
اینها دلایلی چند برای به فراموشی سپرده شدن مسأله تدریس لغت دربرنامه های تربیت معلم درنظر عموم بودآنهم درزمانی که معلمین کمکهای زیادی درزمینه های دیگر آموزش زبان دریافت میداشتند. ما بطور خلاصه این دلایل را ذکر می کنیم:
1. بسیاری از مسئولین ترتبیت معلم خیال می کردند که باید بر گرامر بیش از لغت تکیه نمود، زیرا از گذشته درکلاسهای درس زبان به مقوله تدریس لغت وقت زیادی اختصاص داده می شد.
2. متخصصین روش تدریس از این بیم داشتند که اگر محصلین قبل از یادگیری مباحث مقدماتی گرامر، لغات زیادی بیاموزند در ساختن جملات دچار اشتباه می شوند درنتیجه، این مطلب سبب شد که بهترین راه را تدریس نکردن لغات زیاد بدانند.
3. بعضی ها که کار راهنمایی معلمین را برعهده داشتنداحتمالاً توصیه می کردند که یادگیری معنای لغات تنها از طریق تجربه صورت میگیرد و نمی توان آنها را بصورت کامل در کلاس آموخت. در نتیجه توجه اندکی به فنون تدریس لغت معطوف می گردید.
هر یک از این عقاید درمورد لغت تا حدودی واقعیت دارد، حقیقت آن است که دربعضی کلاسها وقت زیادی به تدریس لغت اختصاص داده میشود. غالباً بقدری در تشریح لغات جدید صرف وقت می شود که بنظر می رسد وقتی برای فعالیتهای دیگر باقی نمی ماند. البته چنین کاری مایه تأسف است.
دانش آموزانی که گرامر را به همراه لغت نمی آموزند قادر به استفاده از زبان برای برقراری ارتباط نخواهند بود. حتی فهم مطالبی که لغات آن ها به نظر آشنا می آیند، درصورت عدم یادگیری ساختارهای گرامری، چه بسا غیرممکن باشد. مثلاً پارگراف های ارائه شده دارای لغات بسیار آسانی می باشند، با این وجود معنای جملات بدون آگاهی کافی از گرامر ممکن نخواهد بود:
درکلاسهایی که وقت اختصاص داده شده به گرامر بسیار کم است محصلین از عهده به کاربردن لغات درجملات برنمی آیند و تنها کاری که صورت می گیرد یادگیری معنای کلی لغات است. دانش آموزانی که مثلاً لغات «emphasize» و «emphasis» را یاد می گیرند به چیزی بیش از مسأله یادگیری معنای این لغات نیاز دارند. آنها باید بیاموزند که لغت «emphasis» اسم است و اینگونه به کار می رود :
«We put emphasis on it»
و باید یاد بگیرند که « emphasize» فعل است و چنین به کار برده میشود:
«We emphasize it»
و فعل واسم را بطریق زیر باید باهم مقایسه کنند:
(با توجه به بکارگیری on) «There was not much emphasis it.»
(با توجه به آنکه on دراینجا بکار نرفته است.) «Few people emphasized on it.»
بنابراین، محصلین باید گرامر را که شامل کاربردهای لغات است بخوبی بیاموزند. هیچوقت آموختن صرف کلمات و معانی آنها کافی نیست. واقعیت این است که دربعضی از کلاسها به ساختار جملات توجه اندکی مبذول شده است و ضمناً اگر دانش آموزان معانی بسیاری از لغات را بدون یاد گیری نحوه منظم کردن آنها درجمله بیاموزند مرتکب اشتباهاتی خواهند شد. وانگهی دراین اعتقاد که «تجربه» بهترین معلم لغت آموزی است حقیقتی وجود دارد. ما با تجربه نمودن موقعیتهایی که درآنها زبان بوسیله نویسندگان و گویشوران به کاربرده می شود می آموزیم که معانی بسیاری از لغات مطابق آنچه که به اصطلاح معادل آنها درزبان دیگر می باشد نیستند. از آنجا که فهم کلی یک لغت غالباً نیاز به آگاهی از تصویر ذهنی اهل زبان از لغت دارد، بعضی از معانی را نمی توان درفرهنگ لغت یافت و درصورتیکه بخواهیم معانی واقعی لغات را بدانیم لازم است درخصوص عادات، رسوم و نگرش های اهل زبان اطلاعاتی داشته باشیم.
مثلاً لغت wall را در نظر بگیرید. هر زبانی برای آنچه ما در انگلیسی wall مینامیم لغتی دارد. اما تصویر ذهنی مردم از دیوار در نقاط مختلف دنیا متفاوت است و این تصاویر ذهنی جزئی از معنای این کلمه است. فرض کنیم کسی بگوید:
«Our neighbors have built a wall around their property»
دربسیاری از کشورها چنین بیانی هیچکس را متعجب نخواهدکرد. دراین کشورها بنا کردن دیواری بدون ملک شخصی معمول است و اکثر مردم این کار را می کنند. اما دربسیاری از مجامع انگلیسی زبان خانه و باغها معمولاً از خیابانها قابل رویت هستند و از نظر گوینده انگلیسی بنا کردن دیوار ممکن است نشانه عدم دوستی باشد.
پس همانطور که می بینیم یادگیری معنی لغت نیاز به چیزی بیش از استفاده از فرهنگ لغت دارد و فراگیری آن فرآیندی پیچیده است. اما، خوشبختانه امروزه در خصوص تدریس لغت کمکهای بیشتری به معلمین می شود.
دلایل فعلی تأکید برآموزش لغت درحال حاضر
امروزه دربرنامه های آماده سازی معلمین توجه بیشتری به فنون تدریس لغت مبذول می گردد. یکی از دلایل این است: دربسیاری از کلاسهای انگلیسی بعنوان زبان دوم، حتی درجاهایی که معلمین وقت زیادی را به تدریس لغت اختصاص داده اند، نتایج کار مأیوس کننده بوده است. گاهی اوقات- پس از ماهها یا حتی سالها تدریس انگیسی بیشتر لغاتی که حداکثر نیاز به آنها وجود دارد هرگز یاد گرفته نشده است. بخصوص در کشورهایی که زبان اصلی جامعه، انگلیسی نیست، بسیاری از معلمین علاقه دارند که درمورد تدریس لغت بیش از پیش یاری داده شوند.
درمورد یادگیری لغت نکته دیگری نیز مطرح می باشد و آن این است که دانش پژوهان دربررسی معانی واژگان علاقه بیشتری نشان میدهند. اخیراً مطالعات بسیاری درخصوص مشکلات واژگانی انجام گرفته است. دانش پژوهان از طریق تحقیق دریافته اند که مشکلات واژگانی خاصی مکرراً درکاربرد برقراری رابطه دخالت دارند و هرگاه که افراد کلمات صحیح را بکار نبرند رابطه قطع می شود.
چنین تحقیقاتی، معلمین کلاسها را به تعجب وا نمی دارد معلمین هرگز درخصوص ارزش یادگیری لغت از خود تردید نشان نداده اند. آنها می دانند که وقتی شاگردان لغات لازم را در اختیار ندارند زمینه ارتباط از هم می پاشد. و براین اعتقاد نیستند که آموزش لغت باید تا تسلط کامل به دستور زبان به تعویق افتد. دربهترین کلاسها، نه گرامر ونه لغت هیچیک به دست فراموشی سپرده نمی شوند. بنابراین تعارضی بین پیشرفت و تسلط بر دستور زبان و یادگیری اساسی ترین کلمات وجود ندارد.
از این رو امروزه مجلات تخصصی و گردهم آیی های معلمین اغلب منعکس کننده توجه فعلی آنان نسبت به تدریس موثرترین لغت می باشد. وقتی معلمین برای بررسی مسایل تخصصی خود دور هم جمع می شوند سوالات زیر را مطرح میکنند؟
- محصلین به کدام یک از لغات انگلیسی برای یادگیری، بیشتر از هرچیز نیاز دارند؟
- چطور می توان این لغات را درنظر محصلین مهم جلوه داد؟
- چطور می توان اینهمه لغات مورد نیاز را دروقت کمی که دانش آموزان برای آموختن انگلیسی دارند، یاد داد؟
- وقتی تعدادی از شاگردان کلاس لغاتی را که دیگران نیاز به یادگیری آنها دارند از قبل می دانند چه باید کرد؟
- چرا یادگیری بعضی از لغات از یادگیری لغات دیگر آسانتر می باشد؟
- چه نوع امکانات کمک آموزشی در خصوص تدریس لغت وجود دارد؟
- چگونه می توانیم محصلین را برای قبول مسئولیت بیشتر به منظور یادگیری لغتهای خاص تشویق نماییم؟
- راههای مناسب برای آگاهی از میزان واقعی یادگیری لغت کدامند؟
به کار گیری اشیاء واقعی برای تدریس لغت
برای آنکه به محصلین کمک کنیم معنای واژه ای را بفهمند. غالباً دیده ایم که تصاویر مفید واقع می شوند. (به شرط آنکه آنقدر بزرگ باشند که همه افراد کلاس آنها را ببینند). اما اشیاء واقعی، در صورت موجود بودن درکلاس بهتر از تصاویر می باشند. وقتی پنجره، در، دیوار، کف اتاق، میز و ساعت درکلاس وجود دارند استفاده نکردن از آنها در تدریس اشتباه است، اما بدبختانه دربعضی کلاسها تنها چیزی که به کار می رود تصاویر کتاب درسی است و معلم به این فکر نمیافتد که از محصلین بخواهد به اشیاء موجود در کلاس نگاه کنند یا به آنها اشاره نمایند، یا به طرف آنها قدم بردارند و آنها را لمس کنند. این درواقع هدر دادن فرصتهای مناسب آموزشی است. زیرا دربسیاری از موارد تصویرنمی تواند مانند خود شیء مفید واقع شود.
البته دراین خصوص استثنائائی هم وجود دارد. این استثنائات شامل اقلامی است چون پوشاک، کفش، پیراهن، لباس و غیره که غالباً درکلاس یافت می شوند. ولی وقتی معانی چنین لغاتی را برای شاگردان روشن می نمائیم، باید از این مسئله نیز آگاهی باشیم که با این کار نظر دیگران را به لباس و پوشاک افراد حاضر در کلاس جلب می کنیم و چه بسا این کار آن فردی را که لباس مورد بحث را پوشیده، ناراحت کند.
البته درمورد اشیاء شخصی مانند عینک طبی یا آفتابی، کیف پول یا کلاسور یا کیف دستی و چتر معمولاً این مشکل وجودندارد. غالباً تعدادی از این اشیاء را میتوان درکلاس یافت و بقیه را به آسانی میتوان به کلاس آورد مانند: دربازکن، قیچی، یک جعبه گیره کاغذ، مسواک، یک قالب صابون، دکمه های رنگارنگ در اندازه و انواع مختلف. توصیه کلی این است : برای نشان دادن معنای واژه های انگلیسی هرجا که ممکن است شیء واقعی را به کار ببرید. البته دراین موارد استثنائاتی وجود دارد، مانند : (1) لباسی که محصلین برتن دارند ، (2) کلماتی مانند girl, boy, woman, man در بسیاری از موارد وقتی به فردی اشاره کرده و بگوئیم:
she’s a girl or He's a boy بنظر ناراحت کننده می آید این کار عکس های افراد یا شکلهای خطی (که محصلین می کشند) مناسبتر است.
به همین دلیل معلمین اغلب ترجیح می دهند برای معرفی کلماتی که نشان دهنده اسامی عضو بدن می باشند از تصاویر استفاده کنند. بهترین نوع برای این منظور یک نقاشی خطی و ساده معمولی است:
توجه داشته باشید که یک فلش به طرف هر عضوی که باید نامگذاری شود کشیده شده و شماه گذاری گردیده است، همچنین توجه داشته باشید که در این مرحله اسامی انگلیسی اعضاء مختلف روی تصویر نوشته نمی شوند. وقتی که این لغات باید یاد گرفته شوند، معلم (یا یکی از محصلین) تصویر قبلی را در اندازه ای بزرگ روی تخته سیاه می کشد. به محصلین یک دقیقه وقت میدهد تا به تصویر نگاه کنند و از آن رونوشت بردارند و ضمناً در مورد لغات انگلیسی این اعضاء قدری فکر کنند. اکنون وقت آن رسیده است که محصلین بیاموزند که فلش شماره یک به head اشاره دارد. معلم لغت را می گوید و آنرا در بالای فلش، کنار شماره یک می نویسد. به موازات نامگذاری هر عضو محصلین لغت انگلیسی را روی فلش شماره گذاری شده بر روی نسخه نقاشی شدة خود می نویسد. این اولین قدم در یادگیری اسامی اعضاء بدن است. اما صرفاً اولین قدم محسوب می شود.
تعیین ارزش تصاویری که محصلین رسم میکنند
در شیوه هائی که شرح آنها گذشت تصاویر را محصلین می کشند. بسیاری از معلمین علاقمندند تصاویری را که خود محصلین رسم میکنند مورد استفاده قرار دهند،زیرا این تصاویر دارای مزایای خاصی می باشند:
1- این تصاوی کم خرج یا بدون خرج تمام می شوند.
2- در جاهائی که امکان تهیه تصاویر دیگر وجود ندارد در دسترس می باشند.
3- به جای مخصوص جهت نگهداری و یا در پرونده گذاشتن آنها نیازی نیست (درحالیکه در مورد عکسهای تهیه شده از سایر منابع این امر ضرورت دارد).
4- گاهی اوقات نقاشی محصلین که در یادگیری زبان استعداد چندانی ندارند خوب است. تمرین هائی که نیاز به نقاشی دارد به این نوع محصلین فرصتی میدهد تا مورد تشویق قرار گیرند و چه بسا که همین تشویق ها در یادگیری انگلیسی به آنها کمک کند.
5- وقتی که کسی از صحنه ای تصویری رسم میکند معنای آندسته از کلمات انگلیسی را که معلم به هنگام صحبت در مورد قسمت های این صحنه بکار می برد می داند. در واقع او معنای این کلمات را قبل از ادا شدن آنها در ذهن خود دارد. (همانطور که قبلاً گفته ایم برای یاد گیری بهتر لغت غالباً معنا قبل از کلمه به ذهن می آید).
جهت دریافت فایل مقاله بررسی فنون تدریس لغات انگلیسیلطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 117 |
مقاله بررسی کامپوزیتها و کاربرد آنها در 117 صفحه ورد قابل ویرایش
2-1 کامپوزیتها چه هستند؟
ماده کامپوزیتی از ترکیب دو یا چند ماده ساخته می شود تا خواص ترکیبی بی نظیری را ایجاد کند . البته بیان فوق یک تعریف کلی است و میتواند آلیاژهای فلزی، پلیمرهیا پلاستیکی ،مواد معدنی . چوب را در بگیرد. «مواد کامپوزیتی مسلح شده با الیاف» با مواد فوق فرق دارند. زیرا اجزای سازندهی این مواد از نظر مولکولی با هم فرق دارند و بصورت مکانیکی قابل جدا شدن هستند. بطور کلی اجزای تشکیل دهندهی مسلح شده با عم عمل میکنند، اما در عین حال شکل اصلی خود را حفظ می کنند. خواص نهایی مادهی کامپوزیتی از خواص مواد تشکیل دهندهی آن به مراتب بهتر است.
ایده ساخت کامپوزیتها توسط بشر کشف نشد، بلکه این مواد در طبیعت وجود دارند. برای مثال چوب که از ترکیبی از الیاف سلولزی در زمینه چسبی به نام لیگنین تشکیل شده است، یک کامپوزیت است. صدف جانوران بیمهره مثل حلزون و صدف خوراکی مثال دیگری از کامپوزیتها است. بعضی از پوسته صدفها از کامپوزیتهای پیشرفتهای که بدست بشر ساخته شده، سختتر و محکمتر است. دانشمندان کشف کردهاند الیاف که از شبکه تار عنکبوت بدست میآیند از الیافی که بطور مصنوعی تولید میشوند، محکمتر است. در هند،یونان و دیگر کشورها، صدها سال بود که از مخلوط سبوس یا کاه با خاک رس برای ساختمانسازی استفاده می شد. مخلوط سبوس و خاک اره با خاک رس مثالی از «کامپوزیت با ذرات ریز» و مخلوط خاک رس با کاه نمونه ای از «کامپوزیت الیاف کوتاه» است. این مواد مسلح کننده برای بهبود کارائی کامپوزیت اضافه می شود.
مفهوم اصلی کامپوزیت به معنی دارا بودن یک ماده زمینهای (ماتریس) مناسب است. معمولاً مواد کامپوزیتی بوسیله الیاف مسلح کننده دریک زمینه رزیتی ساخته میشوند. مسلح کنندهها میتوانند الیاف، ویسکرها و .. بوده و زمینه میتواند از جنس فلزات، سرامیکها یا پلاستیکها باشند.
مسلح کنندهها میتوانند از پلیمرها،پلاستیکها، و فلزات ساخته شوند. الیاف میتوانند بصورت بهم پیوسته، زنجیرههای بلند یا کوتاه باشند. کامپوزیتهایی که با زمینه پلیمری ساخته میشوند، رایجتر هستند و بطور وسیع در صنایع مختلف بکار میروند. در این کتاب کامپوزیتهایی که زمینهی آنها از جنس رزین برپایه پلیمری است، بررسی می شوند. این مواد میتوانند جزء «رزیتهای ترموست» یا «رزینهای ترموپلاستیک» باشند.
بافت یا الیاف مسلح کننده باعث استحکام و سختی کامپوزیت می شود. در حالیکه زمینه سبب سختی و مقاومت به خوردگی کامپوزیت می گردد. الیاف مسلح کننده میتواند بصورت شکلهای مختلفی از الیاف پیوسته بلند با بافتهای موجدار تا الیاف کوتاه تکهتکه و حصیری (درهم گیرکرده) وجود داشته باشند. هریک از این اشکال خواص مختلفی را ایجاد میکنند. این خواص شدیداً به روشی که الیاف در کامپوزیت قرار داده میشوند، بستگی دارد. دریک کامپوزیت تمامی شکلهای فوقالذکر و یا یکی از آنها میتواندت مورد استفاده قرار گیرد. موضوع مهمی که در مورد کامپوزیتها بایستی در نظر گرفته شود این است که الیاف نیرو تحمل میکند و لذا حداکثر استحکام کامپوزیت در راستای محور الیاف است. وجود الیاف بلند پیوسته در جهت اعمال نیرو باعث می شود که خواص کامپوزیت کاملاً با خواص رزین متفاوت باشد. کامپوزیتی دارای الیاف به شکل بصورت تکههای کوچک است، خواص ضعیفتری نستب به کامپوزیتی که الیاف آن بصورت پیوسته است، از خود نشان میدهد. شکل الیاف برحسب نوع کاربرد (مهندسی یا غیرمهندسی) و روش ساخت انتخاب می شود . برای کاربر دهای مهندسی (ساختمانی)، الیاف پیوسته یا بلند پیشنهاد می شود. در حالیکه برای کاربردهای غیرمهندسی (غیرساختمانی) الیاف کوتاه انتخاب می شود. در ریختهگری تزریقی و ریختهگری تحت فشار از الیاف کوتاه، در حالیکه در تابیدن تارها،بستهبندیهای رولری و پولتروژن از الیاف پیوسته استفاده می شود.
3-1 نحوه عملکرد الیاف و زمینه
ماده کامپوزیتی با مسلح کردن پلاستیکها توسط الیاف تشکیل میشوند برای درک بهتر رفتار کامپوزیتها، باید اطلاعات دقیقی از نقش الیاف و مواد زمینه در کامپوزیتها در دسترس باشد،مهمترین وظایف الیاف و زمینه کامپوزیتها بشرح زیر است:
وظایف مهم و اصلی الیاف در کامپوزیتها عبارتند از:
§ تحمل بار و نیرو؛ در یک کامپوزیت ساختمانی(مهندسی) 70% تا 90% نیرو توسط الیاف تحمل می شود.
§ سختی، استحکام، پایداری گرمایی و بقیهی خواص ساختاری در کامپوزیتها به الیاف آن بستگی دارد.
§ هدایت الکتریکی یا عایق بودن کامپوزیت، به نوع الیاف مورد استفاده در آن بستگی دارد.
زمینه (مادهی زمینه) وظایف زیر را در ساختار کامپوزیت انجام میدهد. بسیاری از این وظایف برای عملکرد مطلوب یک مادهی کامپوزیت ضروری است. الیاف موجد در زمینه و یا خود الیاف به تنهایی بدون حضور مادهی زمینه و یا یک چسب بندرت استفاده می شود. وظایف مهم زمینه کامپوزیت شامل موارد زیر است.
§ زمینه؛ الیاف را به هم پیوند میدهد و بار وارده به کامپوزیت را به الیاف را منتقل میکند. زمینه، به ساختار ماده ی کامپوزیتی سختی،یکپارچگی و شکل میبخشد.
§ زمینه؛ الیاف را ایزوله میکند. بطوریکه تکهتکه الیاف میتوانند به طور جداگانه نقش خود را ایفا کنند. این عمل تجمع آنها را کاهش داد ویا آن را متوقف میکند.
§ زمینه؛ سطحی با کیفیت پرداخت خوب بوجود آورده و کمک میکند که محصول دارای شکل نهایی یا نزدیک به آن باشد.
§ زمینه از الیاف در مقابل هجوم شیمیایی و آسیبهای مکانیکی (سایش) محافظت میکند.
§ خواص شکل دهد از قبیل : انعطاف پذیری، استحکام فشاری و … به نوع ماده زمینه بستگی دارد. زمینه انعطافپذیر باعث افزایش چقرمگی ساختار می شود و در جائیکه به چقرمگی بیشتری نیاز باشد از کامپوزیتها با زمینه ترموپلاستیک استفاده می شود.
§ نحوه شکست مادهی کامپوزیت، نه تنها بشدت به نوع مادهی زمینهی بستگی دارد، بلکه به میزان سازگاری آن با الیاف نیز وابسته است.
4-1 مزایای خاص کامپوزیتها
معمولاً، کامپوزیتها برای کاربردهایی که کارآیی زیاد و وزن کم لازم است، طراحی و ساخته میشوند. این مواد دارای مزایای بسیار زیادی نسبت به مواد مهندسی سنتی هستند که در زیر شرح داده می شود:
1) مواد کامپوزیتی قابلیت یکپارچه کردن اجزا را دارند،چند جزء فلزی مختلف میتواند با یک کامپوزیت جایگزین شود.
2) با قرار دادن سنسورهایی در ساختارهای کامپوزیتی میتوان آنها را به سرویسهای ردیابی مجهز کرد .از این امکان برای آشکارسازی آسیب ناشی از خستگی در ساختار هواپیما استفاده می شود و نیز می تواند برای ردیابی جریان رزین در فرایند RTM (قالبگیری رزین) استفاده گردد. مواد دارای سنسور، را مواد هوشمند مینامند.
3) مطابق جدول (1-1) کامپوزیتهای سختی ویژهی (نسبت سختی به دانسیته) بالایی دارند. کامپوزیتها دارای سختی فولاد، با یک پنجم وزن آن و دارای سختی آلومینیوم، با یک دوم وزن آن هستند.
4) استحکام ویژهی (نسبت استحکام به چگالی) کامپوزیتها بسیار بالا است. به همین دلیل هواپیما و اتومبیل سریعتر حرکت کرده و سوخت کمتری مصرف می کنند. استحکام ویژهی کامپوزیتها 3 تا 5 برابر آلیاژهای فولاد و آلومینیوم است. به دلیل سختی ویژه و استحکام ویژهی بالاتر، قطعات کامپوزیتی وزن کمتری نسبت به قطعات مشابه دارند.
5) استحکام خستگی (حد دوام) کامپوزیتها بسیار بالا است. آلیاژهای فولاد و آلومینیوم دارای حد خستگی خوبی در حدود 50% استحکام استاتیکی خود هستند. کامپوزیتهای کربن/اپوکسی با الیاف همجهت دارای استحکام خستگی بالایی نزدیک به 90% استحکام استاتیکی خود می باشد.
6) کامپوزیتها مقاومت به خوردگی خوبی دارند. آهن و آلومینیوم در حضور آب و هوا خورده میشوند لذا احتیاج به پوشش و آلیاژ خاص دارند. اما لایهی بیرونی کامپوزیتها از پلاستیک است، لذا مقاومت شیمیای و مقاومت به خوردگی آنها بسیار خوب است.
8-1 صنعت ساختمان سازی
صنعت ساختمان سازی و شهرسازی دومین مصرف کنندگان مهم کامپوزیت ها هستند. معماران و مهندسین ساختمان متفقالقول هستند که در آینده، سازههای ساخته شده در آمریکا، مخصوصاً پلهای موجود در راههای اصلی وضعیت بدی خواهند داشت. بطوریکه براساس اسناد ‹‹اداره مرکزی راه و ترابری آمریکا›› ، 42% از پلهای محلی احتیاج به مرمت دارند و بقیه متروک میگردند. دولت مرکزی تقریبا 87 میلیارد دلار بودجه در 20 سال آینده صرف نوسازی ساختمانها نموده است. انگیزه اصلی استفاده از پلاستیکهای مسلح شده با شیشه و کربن برای پلها، کاهش هزینههای نصب، تعمیر و نگهداری و افزایش طول عمر و بهبود مقاومت به خوردگی و دوام پلها است. از طرف دیگر، به دلیل نصب و تعمیر سریع ، ترافیک در جادهها و معابر به حداقل خود میرسد.
استفاده کامپوزیتهایی از قبیل: کامپوزیتهای اپوکسی/ شیشه،اپوکسی/ کربن، و آرامید/ اپوکسی در مطالعه، زمین لرزه و مسائل مربوط به زلزله علاوه بر رشد چشمگیر آن، بسیار موفقیت آمیز بوده است.
7-8-1 کاربردهای صنعتی
استفاده از کامپوزیتها در کابردهای صنعتی مختلف توسعه یافته است. از کامپوزیتها در ساخت غلتک های صنعتی و شفتها برای صنعت چاپ و شفتهای متحرک صنعتی برای برجهای خنک کننده استفاده می شود.
بکارگیری کامپوزیتها با الیاف بافته (درهم رفته) برای موارد فوقالذکر بسیار مفید است. کامپوزیتهای ساخته شده با الیاف کوتاه به روش ریختهگری تزریقی، در پیستونها، غلتک، پمپها و بوشها کاربرد دارند. همچنین از کامپوزیتها برای بهبود سختی، زمان پاسخگوی و کاهش استهلاک در ساختن بازوهای روبات استفاده می شود.
مواد اولیه برای ساخت قطعه
1-2 مقدمه
برای تولید قطعه، در هر روش ساخت از نوع خاصی ماده اولیه استفاده می شود. این ماده اولیه ممکن است ، برای یک روش ساخت مناسب باشد و در جایی دیگر همان ماده ممکن است ، برای روش ساخت دیگر مناسب نباشد.
به عنوان مثال، برای ساخت قطعهای بشکل کروی از فرایند قالبگیری تزریقی مواد ترکیبی استفاده می شود، در صورتیکه از این روش نمی توان برای تابیدن تارها و یا فرایند پولتروژن استفاده کرد. دراثر موارد از تابیدن تراها و پولتروژن ،برای الیاف پیوسته و سیستمهای باز رزین مرطوب استفاده می شود. در فرایند تابیدن تارها، که برای ساختن چوب گلف،تیوبهای دوچرخه و سایر تولیدات مشابه استفاده می شود، به مواد پریپرگ نیاز است. از اینرو، برای ساخت محصولات کامپوزیتی،آگاهی داشتن از خواص مواد اولیه موجود بسایر ضروری و مهم است.
بطور کلی فرآیندهای ساخت کامپوزیتها را می توان به دو گروه، (1) مواد کامپوزیت ترموست و (2) مواد کامپوزیت ترموپلاستیک تقسیم کرد. ترموستها موادی هستند که فقط یکبار جامد می شوند و مجدداً نمیتوان آنها را ذوب کرد. درصورتیکه ترموپلاستیکها موادی هستند، که فقط یکبار جامد می شوند و مجدداً نمیتوان آنها را ذوب کرد. درصورتیکه ترموپلاستیکها موادی هستند، که بعد جامد شدن میتوان دوباره آنها را ذوب و مجدداً شکل دهی نمود. فرآور، سرمایهگذاری،قابلیتبازیابی، انبار کردن و کارآئی مواد ترموست و ترموپلاستیک دارای مزایا و معایب خاص خودشان هستند. در تمامی سیستمهای کامپوزیتی دو جزء اصلی، مانند تقویتکنندهها (استحکام دهنده) و رزین وجود دارد.
2-2 تقویتکننده ها (استحکام دهندهها یا مسلحکنندهها)
تقویت کنندهها از اجزای مهم کامپوزیتها هستند . این اجزاء برای ایجاد سختی و استحکام در کامپوزیتها لازم هستند. تقویتکنندهها ساختاری میلهای شکل دارند. رایجترین تقویتکنندهها، الیاف از جنس شیشه، کربن، آرامید و بر هستند. معمولاً قطر الیاف بین 5 میکرون (0002/0اینچ) تا 20 میکرون (0008/0 اینچ) است. قطر الیاف شیشهای بین mتا m8، الیاف آرامیدی m5/12 و الیاف بر m100 است. بدلیل قطر کم، الیاف بسیار انعطافپذیرند و به آسانی به شکلهای مختلف در می آیند. معمولاً الیاف برای کاربردهایی از قبیل تابیدن یا بافتن بصورت رشتهای (ایجاد الیاف بصورت تاروپود) ساخته می شود. سپس الیاف به دور ماسوره یا قرقره پیچانده شده و بصورت به بازار عرضه میشوند. دستههای مجتمع از الیاف تابیده شده را ‹‹ فیتیله›› و دستههای الیاف کربنی تابیده ندشه را ‹‹الیاف خام›› مینامند. در کامپوزیتها،استحکام و سختی توسط الیاف تأمین می شود و زمینه باعث یکپارچگی ساختمان کامپوزیت شده و همچنین نیرو را به الیاف منتقل میکند.
الیاف در مواد کامپوزیتی میتواند بصورتهای مختلفی: از الیاف پیوسته گرفته تا الیاف منقطع، از الیاف بلند گرفته تا الیاف کوتاه و از الیاف آلی گرفته تا الیاف معدنی باشند. بطور وسیع از شیشه، کربن،آرامید و بر برای ساخت الیاف تقویت کنندهها پلاستیکی (FRP) استفاده می شود. بدلیل فراوانی شیشه، الیاف شیشهای از دیگر الیاف ارزانتر است. سه نوع اصلی الیاف شیشهای وجود دارد: (1) ‹‹شیشه از نوع E›› ، (2) شیشه از نوع S›› و (3) ‹‹ شیشه از نوع S2›› حدود 00/5 دلار بر پوند است. استحکام و مدولهای الیاف کربن از کم تا زیاد متغیر است. قیمت الیاف کربنی حدوداً بین 00/8 دلار بر پوند تا 00/60 دلار بر پوند تغییر میکند. قیمت الیاف آرامیدی تقریباً بین 00/15 دلار بر پوند تا 00/20 دلار بر پوند است. تعدادی از رایجترین انواع تقویتکنندهها (استحکام دهندهها) عبارتند از:
· الیاف خام پیوستهی کربنی، فیتیله شیشه ای، تارورشتههای آرامیدی.
· الیاف خرد شدهی منقطع.
· الیاف بافته شده .
· الیاف بافتهی چند جهته (بهم وصل شده برای اصلاح خواهی سه بعدی).
· منگنه ودوخته شده.
· تابیده و بهم پیوسته بصورت سهبعدی.
الیاف پیوسته برای تابیدن تارها، پولتروژن، بافتن، تاباندن و کاربردهای پریپرگ استفاده می شود. الیاف پیوسته. بیشتر درسیستمهای رزین ترموست و ترموپلاستیک بکار می روند. از الیاف منقطع برای ساخت قطعات به روش قالبگیری تزریقی و قالب گیری تحت فشار استفاده می شود. الیاف منقطع با بریدن الیاف پیوسته ساخته می شود. در فرآیندهای پاششی و سایر فرآیندها، از الیاف پیوسته استفاده می شود. اما قبل از کاربرد این الیاف توسط ماشین، به قطعات کوچک قابل استفاده بریده می شود.از الیاف بافته شده بصورت پارچه، برای ساختن پریپرگ و همچنین برای ساختار ورقهای برای کاربردهای مختلف از قبیل: قایقرانی، کشتیرانی و ورزش استفاده می شود. این ورقهها و صفحات، بوسیله قیطانها (نواریهای باریک) و سایر فرآیندها ساخته می شود وسپس به عنوان تقویتکننده برای فرایند (RTM) و سایر عملیات قالبگیری بکار می رود.
در بخش بعدی . بطور مختصر روشهای ساخت الیافی کربن، شیشه و کولار بیان میشود.
2-1-3-2 فنلیکها
فنلهای FAA و JAR، بدلیل دود کم و مسمومیت کمتر، از اهمیت و شایستگی بیشتری برخوردار هستند. از این مواد برای ساختار داخل هواپیما و دیوارههای آشپزخانه استفاده می شود. و همچنین در مصارف تجاری دیگر بدلیل قیمت کم پایین، مقاومت بیشتر دربرابر آتش و تولید دود کم مورد استفاده قرار می گیرند.
فنلیکها، از واکنش فنل (اسید کربولیک) و فرم آلدوید تشکیل میشوند. سرعت این واکنش با افزودن اسید یا باز افزایش مییابد. از اوره، ریسورکینول یا ملامین میتوان به جای فنل استفاده نمود تا خواص مختلف بدست آید. در حقیقت، از مشخصههایی که فرایند سخت شدن (انجماد) آنها را نسبت به سایر رزینهای ترموست، مانند اپوکسی ها متمایز میکند،ایجاد آب در طی واکنش اصلاحی می باشد. این آب در طی فرایند خارج می شود. در عملیات قالبگیری تحت فشار، آب میتواند با ضربات پرس خارج شود. معمولاً فنلیکها رنگ تیره دارند و بنابراین در کابردهایی که رنگ پارامتر مهمی نیست، استفاده می شوند. عموماً محصولات فنلیکی رنگ قرمز، آبی،قهوهای یا سیاه دارند. برای بدست آوردن محصولات با رنگ روشن، از فرم آلدوید اوره و فرم آلدوید ملامین استفاده می شود. نسبت به سایر مواد مقاوم در برابر آتش، قابلیت و توانایی محصولات فنلیکی در سایر کاربردها از قبیل موارد زیر اثبات شده است:
· مقاومت دما بالا مورد نیاز باشد.
· خواص الکتریکی لازم باشد.
· مقاومت در مقابل ساییدگی مهم باشد.
· مقاومت شیمیایی خوب و پایداری ابعادی بیشتر لازم باشد.
فنلیکها برای روشهای مختلف ساخت کامپوزیتها، از قبیل: تابیدن تارها، RTM ،قالبگیری تزریقی و قالبگیری تحت فشار استفاده می شود. فنلیکها ، قابلیت تولید آسان ،کاهش تولرانس،کاهش ماشینکاری و افزایش استحکام را فراهم میکند. از طرفی بدلیل مقاومت دما بالای فنلیکها،از آنها در اجزاء اگزوز ، قطعات موشک ،فضاپیما ،ترمزهای دیسکی استفاده می شود.
4-2 بافتها
دونوع بافت اصلی در صنایع کامپوزیت وجود دارد:
1) بافتهای تابیده شده (پیچ خورده)
2) بافتهای تابیده نشده(پیچ نخورده)
1-4-2 بافتهای تابیده (الیاف بافته شده)
بافتهای تابیده در تریلرها،کانیتزها،پوشش قایق ها، تیغههای برجهای آبی و سایر کاربردهای دریایی استفاده می شود. این بافتها با رشته های خام و یا الیافی خام بافته شده و یک لایه تشکیل می دهند. مقدار الیاف در جهان مختلف وسیلهی الگو و روش بافت کنترل میوشد. برای مثال: دربافتهای تک جهته تابیده،الیاف در امتداد صفر درجه بافته می شوند و 95% وزن کل بافت تشکیل می دهند. در الگوی بافت ساده (مسطح) الیاف در زاویه صفر درجه و 90 درجه بطور مساوی توزیع شدهآند. همچنین بافتهای دورگه (پیوندی) از ترکیبات مختلف از قبیل ‹‹ شیشه/کربن›› و ‹‹کربن/ آرامید›› قابل تهیه است. به منظور مشخص شدن بافتهای شکافته شده (آسیب دیده) رشتههایی از سیم هادی بهمراه الیاف بافته می شود،تا توزیع سهم انرژی در هر قسمت با روش شدن سیمهای درون بافت مشخص گردد. بنابراین آسیب به ساختمان را به حداقل می رسد.
بافتهای پیچیده برای تهیه پریپرگ و همچنین به عنوان خوراک (مواد اولیه) برای فرآیندهای SRIM ،RTM استفاده می شود. از مزایای این بافتها قیمت پایین آنهاست.
2-4-2 بافتهای تابیده نشده
در بافتهای تابیده نشده، پس از اینکه الیاف بصورت موازی در کنار یکدیگر قرار گرفتند،بوسیله نخ پلیاستر به هم دوخته می شوند. زمانی که فقط الیاف در جهت دلخواه است،از ‹‹تارهای تکه جهته›› استفاده می شود. به عنوان مثال در کابردهایی مثل اسکی روی آب، جهت افزایش مقاومت در مقابل خمیدگی از بافتهای موازی در طول چوب اسکی استفاده می شود. در تارهای بافت ، تقویت کنندهها در زاویه صفر درجه (با جهت تارها) بصورت موازی باهم قرار دارند. در حالیکه، در تارهای تک جهته بافته شده، تقویت کنندها در زاویه 90 درجه (با جهت تارها) بصورت موازی با هم قرار دارند. معمولاً از تارهای بافته به عنوان الیاف تقویت کننده در لولهها و تیوبها استفاده می شود و همچنین از اجزاء پولترود در جائیکه تقویت کننده در مسیر تارها لازم است، استفاده می شود. بافت سه محوری تارها2 (ْ45 وْ 0) برای افزایش سختی طول و استحکام پیچشی استفاده می شود. در حالیکه از بافت سهمحوری (ْ 45 وْ90) برای افزایش سختی متقاطع و استحکام پیچشی استفاده می گردد. بافتهای چهار محوری شبه ایزوتروپ هستند مشروط براینکه الیاف در تمامی چهار جهت محور استحکام داشته باشد. معمولاً بافتها در محدودهی وزنی بین dzlyd2 9 تا dzlyd2 200 هستند .
بافتهای تابیده نشده انعطاف پذیری بیشتری در مقایسه با بافتهای تابیده شده از خود نشان می دهند. به عنوان مثال،الیاف را میتوان در هر زاویهای از ْ0 تا ْ90 ، ْ30 ،ْ60 و ْ22 قرار داده و سپس بهم بخیه زد تا لایههای الیاف چند محوره ایجاد شود. در حالیکه بافتهای تابیده شده از بافندگی با محورهای ْ0 و ْ90 ساخته می شوند. بافتهای تابیده نشده استحکام بیشتری از خود نشان می دهند،زیرا الیاف مستقیم می باشند. در صورتیکه تابیده شده،الیاف به هم بافته شده و خم شدهآند. بافتهای تابیده نشده در لایهی ضخیم قابل استفاده است و بدین گونه می توان یک لایهی بدون عیب در بافت تک لایهای بدست آورد. این موضوع بدلیل کاهش مراحل ساخت، برای ساخت لایههای ضخیمتر از قبیل پوستهی قایق مفید است.
برای ساخت بافتهای شیشه ای تابیده نشده، فتیلههایی با شمارهگذاری در ترکیبات از 113، 218، 450، 675 ، 1200 و 1800 yd/lb انتخاب میشوند. برچسب با شماره بزرگتر نشان دهندهی فتیله ظریفتر بوده و در نتیجه طول بیشتری برای دستیابی به وزن مورد نیاز است. انتخاب شماره، براساس نیازهای فیزیکی، مکانیکی و ظرافت لایه های (الیاف و یا تارها) روی هم قرار گرفته انجام میگیرد. رشتهها و تارهای ظریفتر بمفهوم حجم الیاف بیشتر و رزین کمتر است که باعث افزایش استحکام و کاهش وزن می شود. برای تأمین نیاز بازار به بافتهای ضخیمتر، این بافتها با ترکیب لایههایی از بافتهای دوخته شدهی گوناگون تولید می شود.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مقاله بررسی مدیریت دانش به عنوان شاخصی نو در تجارت استراتژیک در 28 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده
امروزه، مدیریت دانش به عنوان یک شاخص مهم و اساسی در متون تجارت جهانی تبدیل شده است. جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمانهای رقابت طلب می توانند با استفاده از قدرت دانشی خود به برتری های بلند مدت در عرصه توسعة اقتصادی دست پیدا کنند، به عبارت دیگر مدیریت کردن دانش به عنوان یک تجارت و سرمایه استراتژیک مشخص کننده بهره برداری صحیح از اطلاعات، منابع دانش موجود و قابل دسترس در محیط تجاری یک شرکت و یا یک سازمان می باشد. در نتیجه میتوان گفت مدیریت دانش برای همه شرکتهایی که خواهان ارتقاء و پیشرفت هستند، به عنوان یک نیاز استراتژیک مطرح می گردد. مقاله حاضر ضمن توضیح و تبیین دانش، مدیریت دانش و فرآیندهای مورد نظر، در تبدیل آن به عنوان یک تجارت و سرمایه استراتژیک، همچنین نقش و اهمیت آن در فعالیتهای مهم یک سازمان تجاری به منظور رسیدن به هدف مطلوب مورد نظر می باشد.
مقدمه :
دانش یک فاکتورحیاتی است که بر توانایی یک سازمان برای حفظ حالت رقابتی در بازار جهانی تأثیر گذار است . بنابراین سازمانها نیاز دارند تا آن را به عنوان یک منبع ارزشمند ، بشناسند و مکانیسمی را برای بهره برداری از آن بدست آورند . کانونهای توجه کنونی در مدیریت استراتژیک و تئوری تجارتها ، که اساساً بر مبنای فرضیه منابع و قابلیتها است ( ورنر فیت، 1984 )، بیان میکند که شرکت مدرن می بایست برمبنای نظامی مبتنی بر دانش توضیح داده شود(کیم و همکاران ،2003). بدرستی بیان میکنند که دانش حرکت دهندهی استراتژی است و استراتژی حرکت دهنده مدیریت دانش میباشد. متخصصان فنی (مدیران تجارت استراتژیک و مدیران دانش ) بنابراین باید به تأثیر اصل دانش بر شکلگیری استراتژی شرکت و موفقیت سازمانی توجه داشته باشد، بعلاوه سرمایه گذاری نیازمند این اطمینان است که استراتژی دانش با توجه به جاهطلبی شرکت، تکنیک و مهارت باید تدوین شود. براین اساس هیچ طرح کلی در مداخله شکل گیری استراتژی دانش در مرحلهی شکل گیری تجارت استراتژیک وجود ندارد، متأسفانه این امر منجر به این شده که مدیران تجاری همواره تصور نمیکنند که مدیریت دانش جدای از شکل گیری استراتژی تجاری است که منجر به ناتوانی اهداف مدیریت دانش با اهداف شرکت می باشد. ناتوانی مراحل شکلگیری استراتژی می تواند تا حد زیادی در ناتوانی تشخیص دانش به عنوان یک منبع استراتژیک برای تجارت و اختلاف در نقطه نظرها، با توجه به مراحل شکلگیری استراتژی تجاری و همچنین اختلاف در ایدهها با توجه به مدیریت دانش استراتژیک اشاره میکند. مدیریت دانش میتواند بر توانمندی، بهرهبرداری دانش و توزیع آن متمرکز باشد و همچنین میتواند بر فراگیری دانش، ایجاد فرصتهای یادگیری علمی و تواناییها برای بدست آوردن کارایی و موفقیت علمی دانش، متمرکز باشد . از این رو باید در جهت تجارت استراتژیک سازمان گام بردارد . مدیریت دانش نیازمند یک فرهنگ سازمانی و قوانینی است که از کارایی دانش حمایت میکند و به پیشرفت خود ادامه می دهد (باتر ، 1999 ). تاکید می کند که استراتژی مدیریت دانش نیازمند است که برنامه های آن همراه با مزیت رقابتی است ، که تکنیک ها ، تکنولوژی ها ،منابع ، نقشها ، مهارتها و فرهنگها با یک هدف تجاری منظم شده طرح و در یک ماهیت نشان می دهد که چگونه مدیریت دانش در بازگشت، توسط تکنولوژی اطلاعات[1] حمایت می شود . در نهایت توسعه، مداوم در صنعت و تجارت مشکلاتی قابل توجه و فزاینده در همهی سازمانها محسوب می شود که از مدیریت کردن دانش سازمانی بعنوان یک استراتژی کاری و شغلی بطور همزمان برروی مرزهای چند گانه عمل می کند و نیز ابزاری جهت پیشرفت کلی برنامهی یک سازمان محسوب می گردد و از داخل سازمان قدرت ایجاد می کند تا چالشهای خارجی را برطرف نماید و این امر با بهرهبرداری از منابع دانش موجود در کارمندان، منابع اطلاع رسانی، تکنولوژی اطلاعات و کاربردهای آن و همچنین ارتباط آنها با خریداران و دست اندرکاران بازار میباشد. و در آخر در این مقاله سعی بر این است بطور تفضیلی در مورد دانش، مدیریت کردن آن، و همچنین مدیریت دانش به عنوان یک سرمایه استراتژیک بحث شود .
تعریف دانش
به خاطر ماهیت ملموس و گنگ دانش، تعریف دقیق از آن مشکل است. انسانها به طور ذاتی دارای دانش می باشند (مالهوترا، 1998). ما دانش را بعنوان درک، آگاهی، آشنایی اکتسابی از طریق مطالعه، بررسی، مشاهده یا تجربه در طی مسیر زمان تعریف میکنیم. دانش بعنوان، آن چیزی تعریف می شود که مردم در مورد مشتریها، محصولات، روندها، اشتباهات و موفقیتها میدانند (گریسون و همکاران، 1998). آنچه برای یک شخص دانش[2] است ممکن است برای دیگری اطلاعات[3] باشد. بنا براین ارزیابی دانش ریسک پذیر است. زیرا تولیدی که از دانش آزمایش نشده[4] بدست میآید، نمیتواند تضمین شود. دانش می تواند مشکل ساز شود اگر که نتایج مورد نظر فراهم نشود، برای مثال تکنیکهای مدیریت که به وسیلهی چندین شرکت استفاده می شود، وقتی که رقابت طلبی شرکتها را افزایش میدهند در تضاد با اصول مدیریت سنتی است. در محیط کنونی، استفاده از این روش سنتی به عنوان یک چالش اساسی برای مدیران عالی محسوب میشود. این روشها امتیازات، رقابت طلبی برای شرکت ها را ارائه نمی دهد، بلکه موافق هستند که دانش ترکیب سازماندهی شده از ایده ها، قوانین، پروسه ها و اطلاعات است. به عبارتی تنها در راستای «سازماندهی» اطلاعات به مسیر خود ادامه میدهند و به دانش تبدیل میشوند. از سوی دیگر دانش بعنوان باور تأیید شده تعریف می شود، باورهایی که برای اداره کردن دانش به صورت کار آمد، یک شرکت به ساختار سازمانی انعطاف پذیر و سازگار نیاز دارد برای مثال پراهالد[5] و هامل[6] پیشنهاد میدهند، که در محیط حاضر سازمانها باید بر پایهی « قابلیتهای هستهای»[7] ساخته شود، زیرا این نوع ساختارها دینامیک و انعطافپذیر هستند و آنها سطح بالایی از غیر قطعیت محیطی و آشفتگی را تحمل میکنند. دو پیش نیاز برای ارتباطات دانش، وجود دارد که به عنوان توانایی اشخاص برای انتقال دانش محسوب میشود که شامل : 1- حضور ارتباطات یا در خصوص یک ماهیت رسمی به گونهای که در ساختار یک سازمان، معین، تعریف میشود و یا در خصوص یک ماهیت غیر رسمی، این ارتباط، تسهیل کنندهی ارتباطات میان اشخاص هستند و از این رو میتوانند توسعهی دانش سازمانی را پرورش دهند .2-وجود یک توصیف از خویش که (لوهمان،1990) آن را هویت مینامد. هویت می تواند در عقاید و ایدههای استراتژیکی، مأموریتها، اصول استراتژیکی، ارزشهای راهنمایی کننده و غیره شامل شود. هویت، متمایز کنندهی دانش است که به چنین صورتی بایستی از آنچه، صرفاً زبان است، ارتباط داده شود. و جلو، غرق شدن سازمان در پیچیدگی اطلاعات را بگیرد، بنابراین بدون زبان و هویت این نظام می میرد. از اینرو در محیط هایی که پویا، متغییر و پیچیده هستند. دانش نه تنها در عوامل بلکه در واکنش های متقابل یافت میشود (کامپوس و همکاران، 2003). دانپورت دانش را چنین تعریف میکند « ترکیب سیالی از تجربههای کسب شده ارزشها و بینش تخصصی که چارچوبی برای ارزیابی، کسب تجربهها و اطلاعات تازه فراهم میآورد. » بیشتر سازمان ها، امروزه از منبع عظیمی از دانش برخوردارند. این منبع عظیم دانش، بسیاری از گونه های مختلف فرآیندهای سازمانی، بهترین عملکردها، تخصص، جلب اعتماد مشتری، نظام های اطلاعات مدیریت، فرهنگ و هنجارها را در بر میگیرد. با این حال این دانش بسیار پراکنده و بیشتر اوقات ناشناخته است. اغلب فرهنگهای سازمانی، خود مانع از آن میشود که افراد در تلاش برای نگاه داشت پایگاه قدرت شخصی و کارایی خویش، دانسته های خود را تسهیم کرده و منتشر سازند. در حقیقت مرور بر انواع تعاریف و تقسیمبندیهای دانش پیشنیازی برای مدیریت موفقیتآمیز میباشد یکی از پیشرفتهای اصلی در مسیر تعریف دانش، شناخت تفاوت میان دانش و اطلاعات میباشد ( آذری،1380 ). اطلاعات همان اطلاعات به انجام رسیده در طی مراحل مختلف است و میتواند در درون کامپیوتر، جای داده شود. به خاطر تاثیرات دور از دسترس جهانیسازی، به صورت فزاینده، برای هر کس قابل دسترس میباشد (هراری، 1997 ). امروزه بسیاری از شرکتها دریافتهاند که برای کسب موفقیت در اقتصاد دنیای کنونی به چیزی بیش از دستیابی اتفاقی و ناآگاهانه به دانشی یکپارچه نیاز دارند . دانش چیزی نیست مگر بصیرت و فهمیدن درست چگونه عمل کردن . دانش منبعی اصلی است که ما همچون رهنمونی هوشمندانه می پذیریم . این رهنمون اگر متناسب استفاده شودکارایی را افزایش میدهد. امروزه اگر به دانش توجه بیشتری می شود به دلیل تولید زیاد و گستردهی اطلاعات است که برای غلبه و کنترل و استفادهی صحیح از آن راهی جز تبدیل آن به دانش نیست . چرا که افراد در رویارویی با انفجار اطلاعات ، به راحتی نمی توانند به اطلاعات صحیح و مناسب خود برای دانش ورزی و خرد ورزی در زمان مناسب دست پیدا کنند (امانتی ،1381). در واقع دانش درک، آگاهی یا شناختی است که در خلال مطالعه ، تحقیق ، مشاهده ، یا تجربه نسبت به جهانی بیرونی در فرد ایجاد می شود . با این حال، ناباوری های فراوانی پیرامون دانش وجود دارد. نیازی مبرم به ایجاد معیار های دانش ایده آل برای مدیران اجرایی احساس میشود تا بدان وسیله در یابند آیا داشتن این دانش برای سازمان آنها اثر بخش است یا خیر، معین کنید چه ارزشی در حال افزوده شدن بر فزایندهها و فرآوردههاست، و افزایش مشارکت و همکاری چه پیامدهایی در رقابت خواهد داشت. سازمانها رفته رفته پیمیبرند که دانش یک امتیاز است شاید تنها امتیازی که به مرور زمان رشد میکند و چنانچه درست مهار شود، میتوان به آنها توانایی رقابت و نوآوری پیوسته را در هزارهی جدید بخشید.
مدیریت دانش به عنوان یک تجارت استراتژیک
فنون و کاردانی کارمندان و فرهنگ سازمانی دارای مشخصات سرمایه های دانش است. فنون و کاردانی کارمندان یک جزء تشکیل دهندهی دانش سازمانی و منبع استراتژیکی اساسی است ( دی هوگ و همکاران، 1997). اگر روند مدیریت دانش یک بخش فرهنگ دانش و دانش جمعی کارمندان باشد پس متابعت از این می کند که دانش سازمانی ، تقریباً به طور یقین یک سرمایه و دارایی استراتژیکی میباشد. از اینرو برای آنکه یک سرمایهی استراتژیکی باشد، منبع بایستی دارای چهار مشخصه، یعنی ارزشمند، نادر، بی نظیر و غیر قابل جانشین باشد. 1-ارزشمند است : دانش سازمانی جدید منجر به بهبود محصولات ، روندها ، تکنولوژی ها یا خدمات می شود و سازمانها را قادر می سازد تا رقابتی و قابل زیست ، باقی بمانند . اول بودن برای کسب دانش جدید میتواند به سازمان ، کمک کند تا مزیت استراتژیکی ارزشمندی ، کسب کند. 2-نادر است : دانش سازمانی مجموع چه طور دانستن ، چه چیز دانستن و چرا دانستن کارمند است از آنجا که دانش،وابسته به دانش و تجربیات کارمندان کنونی و گذشته است ، بر مبنای دانش قبلی سازمانی ویژه ، ساخته می شود، نادر است. 3- بی نظیر است : هر شخص در سازمان به دانش مبتنی بر تفسیر شخصی از اطاعات ، کمک می کند تفسیرهای گروهی و شبیه و یکسان دانش ، وابسته به همکاری و اشتراک مساعی عضویت کلی گروه هستند. به علاوه، دانش سازمانی بر مبنای تاریخچهی گذشتهی منحصر به فرد، از تجربیات خود سازمان، تخصص و کارشناسی انباشته شده، ساخته میشود. بنابراین، دو گروه یا در سازمان به روش های مشابه، فکر و عمل نخواهند کرد. 4- غیر قابل جانشین است: همکاری و اشتراک مساعی گروههای ویژه را نمی توان مضاعف کرد بنابراین ، گروه، نمایانگر لیاقت و شایستگی مجزایی است که غیر قابل جانشین می باشد. بر مبنای منطق پاراگراف های قبلی، دانش سازمانی ، یک سرمایه استراتژیک است. پس این نتیجه گیری گویای آن میباشد که سازمانهایی که میل دارند رقابتی، باقی بمانند ، بایستی مکانیسم هایی برای تسخیر دانش مربوط و منتشر کردن آن به صورت دقیق ، یکنواخت، منحصر و در یک حالت زمانی برای تمام کسانی که به آن نیاز دارند، توسعه دهند. امروزه همه مدیران مکانیزم های متعددی را جهت بهبود کارآیی و مواجه شدن با چالشهای موثر و متعدد در رقابت تجاری در اختیار دارند. اما در اصل فقط دو عامل عمده و اساسی وجود دارد که مدیران را از دیگران به عنوان فردی بی نظیر و توانا متمایز می سازد. مشتریان و کارمندان، ما می دانیم که کیفیت کار کارمندان ، چگونگی همکاری و در زمینه مشترکی که تصمیم گیری می کنند عوامل بهترین را از عوامل عادی و سازمان موفق را از ناموفق متمایز می کند، هم اکنون بیشتر سازمان ها استراتژی مدیریت دانش را به عنوان پایه اساسی توان قابل رقابت، و الگوی رشد پایدار را نیز به عنوان بخشی از استراتژی شغلی به کار میبرند (ویگ، 1997)پنج استراتژی که به وسیله سازمانها برای اجرای سیستم های مدیریت دانش، استفاده میشوند را شناسایی کرده است . برخی، دانش ، را به عنوان یک استراتژی تجارت، تعقیب می کنند، جائیکه نقطه تمرکز بر روی ایجاد، تسخیر، تجدید، سهم بردن و استفاده از دانش در هر نقطه عمل، می باشد. به عبارت دیگر نقطهی تمرکز بر روی مدیریت سرمایه ی عقلانی و ذهنی مانند حقوق انحصاری، تکنولوژی، سرمایه های دانش ساختاری، ارتباطات مشتری، عملیاتها و تمرینهای مدیریت است. استراتژی ایجاد و خلقت دانش با نقطه ی تمرکز بر روی یادگیری سازمانی، پژوهش ، توسعه و انگیزه های کارمند برای نوآوری و یاد گرفتن است . در اینجا، تاکید بر روی رویکردهای سیستمیک برای انتقال دادن دانش مانند اکتساب ، سازمان، ساختار بندی کردن مجدد، انبار کردن و بسته بندی کردن مجدد برای توزیع تا نقطه شروع است.