مبانی نظری و پیشینه پژوهش ارزشیابی تکوینی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش ارزشیابی تکوینی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ارزشیابی تکوینی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش ارزشیابی تکوینی

در 40 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

ارزشیابی[1]

نظام تعلیم و تربیت نیز همانند سایر نظام ها دارای اصول و ویژگی های خاص خود است. یکی از ویژگی های اساسی و لاینفک آن ارزشیابی است که به واسطه ی آن می توان به بررسی نیازها، تعیین اهداف و راهبردها ،سنجش عملکرد و....پرداخت؛ به عبارت دیگر، ارزشیابی فعالیتی است که در تمام ساز و کارهای این نظام به کار برده می شود ومیزان کارایی واثربخشی فعالیت ها راروشن می سازد و هرگز نمی توان ازآن بی نیاز بود(سادلر[2]، 2010).

ارزشیابی تکوینی اشاره به آن نوع ارزشیابی دارد که به طور خاص به قصد ارائه ی با ز خورد مؤثر به دانش آموز جهت بهبود و تسریع در عملکرد تحصیلی به عمل می آید(سادلر، 1998). بنابراین بررسی ارزشیابی و آگاهی به مبانی و مفاهیم آن، چهارچوب مناسبی برای تصمیم گیری و اجرای دقیق برنامه های آموزشی فراهم می سازد ودر هر نظام آموزشی هدف از آن بیش از هر چیز دیگر آگاهی دادن و کمک به مربیان برای تبیین ضرورت و اهمیت درک ماهیت علمی ارزشیابی در جریان فعالیت یاددهی و یادگیری است(یارمحمدیان،1379).

نگاهی مختصر به سیر تحول (تاریخچه ) ارزشیابی آموزشی:

ارزشیابی در طول تاریخ به نوعی وجود داشته است و انسانها همواره به اشکال گوناگون ابعاد زندگی خود را مورد ارزیابی قرار داده اند. از نظر قدمت تاریخی به استناد منابع موجود ،مقامات چینی قریب 4000 سال پیش برای انتخاب کارکنان خود آزمون برگزار می کردند(پاپهام،1975به نقل از کیامنش،1370). در حوزه تعلیم و تربیت نیز اندازه گیری و ارزشیابی تاریخچه ای بس طولانی دارد. در ایران باستان در عهد شاپور، پادشاه ساسانی، در جندی شاپور جلساتی برای آزمون دانشجویان پژشکی برپا می کردند و اعطای گواهینامه پژشکی، موکول به موفقیت آن ها در آن امتحان می گردید(کیامنش،1370). در اوایل دوره ی قاجاریه نیز در مدارسی که بیشتر علوم دینی در آن تدریس می شد، ارزشیابی به عمل می آمد و آن به این ترتیب بود که در حضور علما و رجال شهر و اولیای دانش آموزان از میزان تسلط آنان به تعلیمات دینی و شرعی به صورت شفاهی و فردی، امتحان به عمل می آمد(راوندی،1364). اگر بخواهیم به فعالیت های نظامدار ارزشیابی که برای اولین بار به شکلی مدون انجام گرفته است، نگاهی گذرا داشته باشیم، ناگزیر باید به مطالعۀ جوزف مایر رایس اشاره کرد. وی این مطالعه ی منسجم را در زمینه ی ارزشیابی آموزشی در فاصله سالهای 1898-1987در کشور امریکا انجام داد و با آن عملکرد درست نویسی 3000 دانش آموز را مورد بررسی قرار داد(کیامنش،1370). در قرن بیستم به تدریج ارزشیابی در شاخه های مختلف علوم اجتماعی آموزشی، سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت. با توسعه علوم مختلف فعالیت ها و پژوهش های مربوط به ارزشیابی از دهه ی 1950گسترش یافت و بعدها به عنوان شاخه ای علمی با متدلوژی ویژه پا به عرصه وجود گذاشت. ...

...


[1]- Evalution

[2] - Sadler

...

ارزشیابی تشخیصی:

این ارزشیابی را می توان نوعی از ارزشیابی تکوینی به حساب آورد که هدف آن تشخیص وبررسی مشکلات ونارسایی های یادگیری دانش آموزان در یک موضوع درسی وهمچنین تعیین وجود یا عدم وجود مهارت های پیش دانسته برای هر درس جدید می باشد. البته برای تشخیص مشکلات یادگیرندگان دانش آموزان آزمون های تشخیصی وابسته به ملاک از آزمون های تشخیصی وابسته به هنجار کار سازتر هستند(سیف، 1380) .

ارزشیابی تراکمی (پایانی ):

این نوع ارزشیابی با نام های دیگری چون ارزشیابی نهایی،تجمعی یا پایانی نیز به کار برده شده است.ارزشیابی تراکمی به قضاوت وتصمیم گیری میزان تحقق یافتن هدف های نهایی آموزش می پردازد و منظور اساسی و اصلی از اجرای ارزشیابی تراکمی آنست که ببینیم آیا در پایان تدریس نتایج مورد انتظار وهدف های نهایی آن درس حاصل شده است یا خیر ؟ ارزشیابی تراکمی بیشتر از نوع آزمون های هنجاری یا وابسته به هنجار است زیرا در این ارشیابی ها هدف عمده مقایسه ی میزان پیشرفت میان افراد شرکت کننده است. ابتدا به توضیح تقریباً کاملی از ارزشیابی تکوینی از دیدگاه دانشمندان وصاحب نظران در این حوزه می پردازیم ودر نهایت به بازخورد وشیوه های آن در ارزشیابی های تکوینی خواهیم پرداخت .

ارزشیابی تکوینی از دیدگاه دانشمندان وصاحب نظران:

امروزه بحث درباره ی این موضوع که ارزشیابی برنامه های آموزشی باید به عنوان عامل تعیین کننده ی سودمندی هر گونه برنامه، توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی،اجتماعی و آموزشی مورد استفاده قرار گیرد،به شدت رایج است ....


مبانی نظری و پیشینه پژوهش اثربخشی سازمانی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اثربخشی سازمانی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 68 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 57
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اثربخشی سازمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اثربخشی سازمانی

در 57 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعریف و مفهوم اثربخشی سازمانی

اثربخشی سازمانی یک مفهوم واحد و منفرد نیست، بلکه موضوعی بسیار پیچیده است که مشتمل بر ترجیحات و انتظارات متفاوتی می‌باشد (کاتسیکی و همکاران[1]، 2011). اثربخشی سازمانی روشی است که سازمان‌ها چگونگی تحقق موفقیت‌آمیز ماًموریت‌هایشان را از طریق راهبردهای سازمانی مورد ارزیابی قرار می‌دهند (کیو و لین[2]، 2011). به عبارت ساده‌تر اثربخشی سازمانی، معمولاً در قالب میزان یا درجه‌ای است که در آن، یک سازمان اهدافش را به دست می‌آورد (کیم و همکاران[3]، 2011).

دیدگاه برخی از صاحب‌نظران در مورد اثربخشی:

اتزیونی[4] (1964) معتقد است اثربخشی واقعی یک سازمان خاص به وسیله درجه و میزانی که سازمان به اهدافش دست می‌یابد، تعریف می‌شود.

پرایس[5] (1968) اثربخشی را به عنوان درجه و میزان دسترسی به اهداف تعریف نمود.

پیتر دراکر (1974) اظهار می‌دارد که اثربخشی در واقع انجام صحیح کارها است.

ففر و سالانسک[6] (1978) اثربخشی را درجه و میزانی که سازمان‌ها نیازها را برآورده می‌سازند و یا ارضاء معیارهای ارزیابی افراد خارج از سازمان نسبت به سازمان، تعریف می‌کنند.

کوئین و روباف[7] (1983) در قالب مدل‌های روابط انسانی، سیستم باز، هدف عقلایی و فرایند داخلی، اثربخشی سازمانی را تعریف می‌نمایند. از دید مدل روابط انسانی با ابعاد انعطاف و کانون توجه داخلی، سازمان با ابزار انسجام و روحیه در پی هدف رشد منابع انسانی است. در مدل سیستم باز با ابعاد انعطاف و کانون توجه خارجی، سازمان با ابزار انعطاف و آمادگی به دنبال اهداف رشد و کسب منابع است. در مدل عقلایی با ابعاد کنترل و کانون توجه خارجی، سازمان با ابزار برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری به دنبال اهداف بهره‌وری و کارایی است. در مدل فرایند داخلی با ابعاد کنترل و کانون توجه داخلی، سازمان با ابزار مدیریت اطلاعات و ارتباطات در پی اهداف ثبات و کنترل می‌باشد.

رابینز (1990) اثربخشی سازمانی را به عنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را تحقق بخشیده و همچنین حدی که توانسته است ذینفعان استراتژیک خود را شناخته و خواسته‌هایشان را برآورده کند تعریف می‌کند (رابینز، ترجمه الوانی و دانایی فرد، 1391).

هوی و میسکل ( 1994) اثربخشی را این گونه تعریف کرده‌اند: توانایی مدیر برای داشتن موقعیت ممتاز در مذاکرات با محیط خود برای کسب منابع کمیاب و با ارزش. در این تعریف برای اثربخش بودن به رقابت در کسب منابع با ارزش و مذاکره با محیط اشاره دارد (عباس‌زادگان، 1382).

دفت (1998) اثربخشی سازمانی عبارت است از درجه یا میزانی که سازمان به هدف‌های موردنظر خود نایل می‌آید. اثربخشی مفهومی کلی دارد و به صورت ضمنی دربر گیرنده تعدادی از متغیرهاست. هنگام تعیین اثربخشی سازمان، حدود یا میزانی که هدف‌های چندگانه تأمین شده‌اند، سنجیده و مورد قضاوت قرار می‌گیرد (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1391).

لژینو و واس[8] (2009) اثربخشی را درجه و اندازه‌ای که اهداف نهایی سازمان با توجه به برخی محدودیت‌ها تحقق پیدا کند می‌دانند، که نقش مهمی در توسعه سازمانی ایفا می‌کند.

اثربخشی دارای سطوح فردی، گروهی، سازمانی می‌باشد.

اثربخشی فردی

سه دیدگاه در مورد اثربخشی شناسایی و مشخص شده‌ است. اساسی‌ترین سطح اثربخشی فردی است. اثربخشی فردی بر عملکرد وظیفه‌ای کارمند یا اعضای خاص یک سازمان تاًکید می‌کند مدیران به‌طور روزانه اثربخشی فردی را از طریق فرایندهای ارزیابی عملکرد که مبنایی برای افزایش حقوق، ترفیعات و سایر پاداش‌های قابل دسترسی در سازمان هستند، ارزیابی می‌کنند. کارمندان اغلب در گروه‌ها کار می‌کنند و این دیدگاه دیگری در زمینه اثربخشی ایجاد می‌کند (گیبسون[9] 1992 به نقل از مجیدیان، 1389).

اثربخشی گروهی

دیدگاه دیگر اثربخشی گروهی است. اثربخشی گروهی مشارکت تمام اعضای سازمان است. گروه اثربخش، گروهی است که سطوح عالی عملکرد کاری و حفظ و نگه‌داری نیروی انسانی را طی زمان کسب کند. ....


[1]. Katsikea and et al

[2]. Qiu and Lin

[3]. Kim et al

[4]. Etzion

[5]. Price

[6]. Pfeffer and Salancik

[7]. Quinn and Rohrbaugh

[8]. Lejeune and vas

2. gibsoon

...

روشهای نوین برای اثربخشی سازمانی

در این روشها چندین شاخص اثربخشی در یک چهارچوب منحصر به‌فرد ادغام می‌شوند.

1- روش مبتنی بر تأمین رضایت گروه‌های ذی‌نفع[1]:

جدیدترین دیدگاه ارائه شده در خصوص اثربخشی سازمانی رویکرد ذی‌نفعان استراتژیک است. از این دیدگاه، سازمانی اثربخش است که خواسته‌های عوامل محیطی خود را که تداوم حیات سازمان مستلزم حمایت آنها است، برآورده کند. گروه ذی‌نفع یکی از گروه‌های داخل یا خارج از سازمان یا سازمان دیگری است که در عملکرد سازمان نقش و سهمی دارد (رابینز، ترجمه الوانی و دانایی‌فرد، 1391). تعیین میزان رضایت این گروه‌ها به عنوان شاخص عملکرد سازمان به حساب می‌آید. هریک از این گروه‌های ذی‌نفع، برای محاسبه اثربخشی دارای شاخص ویژه‌ای می‌باشد. زیرا، منافع ویژه‌ای در سازمان دارد. برای تعیین اینکه آیا سازمان از دیدگاه یک گروه خاص عملکرد خوبی داشته است یا خیر باید روی آن گروه تحقیق کرد. مزیت روش مبتنی بر رضایت گروه‌های ذی‌نفع این است که در اجرای روش مزبور با دیدگاه بسیار وسیع‌تری به اثربخشی سازمان توجه می‌شود و عوامل محیطی و درون سازمانی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1391). این دیدگاه از آنجایی که به عوامل محیطی توجه می‌کند، شبیه دیدگاه سیستمی است. اما تفاوت آنها در این است که دیدگاه عوامل یا حوزه‌های استراتژیک- همانطور که از عنوانش پیداست - صرفا می‌خواهد خواسته‌های کسانی را که در محیط سازمان قرار داشته و می‌توانند بقای سازمان را تهدید کنند را برآورده نمایند. دلیلی ندارد همه عوامل محیطی در نظر گرفته شود، تنها عواملی در نظر گرفته می‌شود که دارای نیروی قوی بر سازمان هستند و می‌توانند تداوم و حیات سازمان را به خطر بیاندازند (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1385).

2- روش مبتنی بر ارزش‌های رقابتی[2]:

دو پژوهشگر به نامهای رابرت کویین و جان رورباخ[3] شاخص‌های عملکرد مختلف را که مورد استفاده مدیران و پژوهشگران قرار می‌گیرد در هم ادغام کردند و برای تعیین اثربخشی سازمان روشی را به نام روش مبتنی بر ارزش‌های رقابتی ارائه کردند. در اجرای این روش یک گروه متخصص فهرستی جامع از شاخص ‌های عملکرد تهیه کردند و به آنها نمره دادند (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1391). ...

...


[1]. Satisfaction interest group approach

[2]. Competing values approach

[3]. Robert Quinn and John Rohrbaugh

...

پیشینه داخلی و خارجی پژوهش

پیشینه داخلی

با توجه به محدود بودن پیشینه داخلی در رابطه با موضوع این پژوهش متغیرهای تحقیق به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت لذا پژوهش‌هایی در رابطه با سازمان یادگیرنده و اثربخشی سازمانی صورت گرفته که در ذیل بیان شده است:

رسته‌مقدم (1383) پژوهشی تحت عنوان" مطالعه دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان سازمان یادگیرنده از دید مدیران" انجام داده است. که این پژوهش از نوع توصیفی – زمینه‌یابی بوده و جامعه آماری آن کلیه مدیران گروه‌های آموزشی و رؤسای دانشکده‌ها که 44 نفر بوده است، می‌باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کلیه ابعاد سازمان یادگیرنده، بین وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

حاجعلی (1388) پژوهشی تحت عنوان "بررسی رابطه‌ی بین مدارس یادگیرنده و اثربخشی سازمانی در دبیرستان‌های دولتی دخترانه شهر تهران" انجام داده است. جامعه آماری آن 8187 نفر بوده است که نمونه‌های آن بر مبنای نمونه گیری طبقه‌ای نسبتی 409 انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین سازمان یادگیرنده و اثربخشی سازمانی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد. و از بین مؤلفه‌های سازمان یادگیرنده، نیروی انسانی بیشترین قابلیت را برای سنجش اثربخشی سازمانی داراست. ...


مبانی و پیشینه نظری اهمال کاری (فصل دوم پژوهش)

مبانی و پیشینه نظری اهمال کاری (فصل دوم پژوهش)
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 24
فرمت فایل doc
حجم فایل 47 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مبانی و پیشینه نظری اهمال کاری (فصل دوم پژوهش)

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی و پیشینه نظری اهمال کاری (فصل دوم پژوهش)

در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اهمال‌کاری:

تعاریف اهمال‌کاری:

مانند بسیاری از اصطلاحات روان شناختی، اهمال‌کاری نیز به اندازه تعداد محققانی که در رابطه با این موضوع پژوهش کرده‌اند بسیار متنوع و متعدد می‌باشد(فراری، 1995به نقل از پورکمالی،1392).در واقع، تعریف واحد عملیاتی پذیرفته شده ای درباره اهمال‌کاری وجود ندارد و هر یک از صاحب‌نظران از منظر خود به این موضوع نگریسته، تعریفی از آن ارائه کرده اند. هر چند، تعاریف متعدد از ابعاد و جوانب مختلف اهمال‌کاری ارائه شده است، با این وجود، هیچ یک از این تعاریف با هم در تناقض نمی باشند(آسیف،2011). در ادامه به برخی از این تعاریف اشاره می‌شود.

از منظر روان‌شناسی، اهمال‌کاری به معنی به‌تعویق انداختن کاری است که قصد انجام آن را داریم در واقع اهمال‌کاری به این معنا است که شخص تصمیم می‌گیرد به انجام کاری مبادرت کند، اما انگیزه لازم برای انجام آن فعالیت در چارچوب زمانی مورد انتظار و تعیین شده را ندارد.

البته این موضوع مبرهن است که تمام اصطلاحاتی که به نوعی با اهمال‌کاری ارتباط دارند، بیانگر به تعویق‌انداختن و به فردا موکول کردن کارها می‌باشد. بر این اساس، هنگامی‌که افراد به طور مکــرر، شروع و یا به اتمــام رساندن وظایف در زمان معینی را به تعویق می‌اندازند، دچار اهمال‌کاری می شوند. اهمال‌کاری اغلب به‌عنوان تأخیر غیرمنطقی رفتار، مورد بررسی قرار می‌گیرد و اینگونه تعریف می‌شود:"عمل به تأخیرانداختن کارها، به ویژه بدون دلایل مناسب" نیز، اهمال‌کاری را یک نوع گرایش غیرمنطقی به تأخیر در انجام کارهایی که باید به اتمام برسند، تعریف کرده است. معتقدند که اهمال‌کاری تحصیلی را می‌توان هر نوع آگاهی در نظر گرفت که به‌وسیله آن یادگیرنده فرض می‌کند و یا شاید حتی می‌خواهد یک تکلیف درسی را انجام دهد اما نمی‌تواند آنرا در چارچوب زمانی زمانی مناسب یا مورد انتظار برساند.دورا[1](2007، به نقل از آسیف،2011) معتقد است که به تأخیر انداختن و یا اجتناب از انجام هرگونه تکلیف که ناشی از اختلاف رفتار بین قصد و رفتار واقعی(عمل) است و برای فرد نتایج منفی به همراه داشته باشد، اهمال‌کاری می باشد.

الیس و ناس(2002). نیز اهمال‌کاری را به تمایل به اجتناب از فعالیت، محول کردن کار به آینده و استفاده از عذرخواهی و پوزش برای توجیه به تأخیر انداختن در انجام فعالیت تعریف کردند(به نقل از فراری، 1998). اهمال‌کاری را عقب انداختن انجام عملی به دلیل ناخوشایندی و ملال‌آوری آن تعریف می‌کند. از نظر فراری و تایس(2000) نیز اهمال‌کاری مبین تأخیر در آغاز یا ادامه کار است.

در نهایت می‌توان گفت: گرچه در میان پژوهشها هیچ‌گونه وفاق و اجتماعی در مورد تعریف اهمال‌کاری وجود ندارد(سولومون و راث بلوم، 1984 به نقل از پورکمالی، 1392)، اما یک ویژگی مشترک و عمومی میان همگی این تعاریف دیده می‌شود و آن مؤلفه"به تأخیر انداختن" است؛ به طوری‌که، در همه این معانی و تعاریف نوعی "این دست و آن دست کردن" نهفته است. ...

...


[1] -Dowra

...

مطالب :

اهمال‌کاری:

تعاریف اهمال‌کاری:

انواع‌ اهمال‌کاری:

2-1) اهمال‌کاری اجتنابی:

2-2) اهمال‌کاری تحصیلی:

دیدگاهها و نظریات عمده در مورد اهمالکاری:

اهمالکاری به عنوان یک مسئله رفتاری:

اهمالکاری به عنوان یک مسئله شناختی :

اهمالکاری به عنوان یک مسئله انگیزشی:

نظریهخود ارزشی:

نظریه مدیریت زمان :

عوامل موثر در بروز اهمالکاری:

الف) علل شخصیتی اهمالکاری:

ب) علل وابسته به تکلیف اهمالکاری تحصیلی :

ج) علل مربوط به ادراک تواناییها:

ویژگیهای افرادسهلانگار:

پیامدهای اهمالکاری:

پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج از کشور:

منابع فارسی:

Refrences


مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس و خود پنداره

مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس و خود پنداره
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس و خود پنداره

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس و خود پنداره

در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعریف عزت نفس

درجه تصویب، تایید و پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود یا خویشتن احساس می­کند. این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد و یا مستقل از آنان باشد. می­توان نحوه شکل گیری عزت نفس را از طریق تفکر در مورد( خود ادراک شده) و ( خود ایده آل) مورد آزمایش قرار داد.خود ادراک شده همان خود پنداره است، یعنی یک دیدگاه عینی درباره مهارت ها، صفات و ویژگی­هایی که در یک فرد وجود دارد یا فرد فاقد آنهاست.خود ایده آل عبارت است از تصوری که هر فرد دوست دارد از خود داشته باشد که لزوما پندارس پوچ و بی­معنی نیست بلکه یک تمایل صادقانه برای داشتن نگرشها و اسنادهای خاص است. زمانی که خود ادراک شده و خود ایده آل او این است که آدم مشهوری باشد ولی در واقع دوستان انگشت شماری دارد از عزت نفس پایین برخوردار خواهد بود( وجود و شکاف و فاصله بین خود ادراک شده و خود ایده آل عاملی است که مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود می­آورد)(بیابانگرد،1372).

استور بر اساس مکتب روان پویایی ، فرمولی را برای عزت نفس تهیه نمود که این چنین است : نوزاد پس از تولد به طرز فزاینده ای از وابستگی و ناتوانی خود و نیاز به بزرگسالان آگاه می شود . اگر نوزاد در خانواده ای متولد شده باشد که آن خانواده پذیرنده ی وی باشد و مورد محبت ، نوازش و علاقه قرار گیرد به تدریج در طی رشد و تکامل خود احساس ارزشمندی می کند و والدین را به عنوان موضوعات خوب درونی می سازد . حال اگر این نوزاد در خانواده هایی به دنیا آمده باشد که مورد پذیرش ، لطف و نوازش قرار نگیرد از همان ابتدا دچار احساس فقدان ارزشمندی می گردد و این نقیصه در طی فرآیند رشد روانی به گونه های مختلف بر رفتار فرد تاثیر می گذارد که این موارد در بچه های بی سرپرست که والدینی ندادند بیشتر به چشم می خورد و در گروه کسانی قرار می گیرند که از ابتدای تولد مورد پذیرش، لطف و نوازش والدین قرار نگرفته اند.

1-6-2 تاریخچه عزت نفس

عزت نفس خواستگاهی گران پایه دارد. بیش از صد سال پیش، ویلیام جیمز[1]، پدر روانشناسی نوین چنین فرمولی برای عزت نفس ارائه داده بود. عزت نفس = (آمال و انتظارات )+ ( موفقیت). مفهوم عزت نفس، نزدیک به هفتاد و پنج سال پس از آنچه که جیمز درباره آن بیان کرد به همان صورت و بدون تغییر باقی ماند. اما در دهه 1960 در علوم اجتماعی تغییر چشمگیری رخ داد. برای توضیح رفتار انسان، اختیار فردی مطرح شد و بتدریج تاثیر پذیرفتن از قوای بیرونی به صورت تبیینی از مد افتاده درآمد در عوض نیروهای بیرونی هدایت فرد از درون به صورت اصلی ترین تبیینی درآمد که روشن می ساخت که انسانها به چه دلیل آنگونه عمل می کنند. دیگر زمان مناسبی برای زنده کردن مفهوم عزت نفس فرارسیده بود و در سال 1967 استانلی کوپر اسمیت چنین مطرح ساخت که عزت نفس در تربیت فرزندان نقش تعیین کننده دارد(بیابانگرد، 1372).

2-6-2 اهمیت عزت نفس

اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس( ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد می­دانند. این باور گسترش یافته و دارای تاریخچه طولانی تیز هست. ابتدا روانشناسان و جامعه شناسان از جمله ویلیان جیمز، هریرت میدچالز بر اهمیت عزت نفس مثبت تاکید داشتند. چندی بعد صاحب نظرانی چون سالیوان و هودنی( خودپنداره) را در نظریه های شخصیتی شان وارد کردند. خلاصه اینکه عزت نفس یک جنبه خیلی مهم در کارکرد یا کنش کلی فرد است و یا زمینه های دیگر چون سلامت روانی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی در ارتباط است. شیوه های تعاملی عزت نفس به این صورت است که هم می­تواند علت و هم معلول نوعی از عملکرد که در زمینه دیگر حاصل شده است باشد(محمودی، 1378). ...


[1] William james

...

6-6-2 دیدگاه نظریه پردازان درباره عزت نفس

تئوری شخصیتی ادلر جزء مباحثی از روانشناسی است که اختصاصا به عزت نفس می پردازد و آنرا به عنوان یک متغیر بانفوذ و با اهمیت عنوان می نماید ( اسمیت ، 1987 ) . شیوه ی زندگی ترکیبی مشخص و منحصر به فرد از انگیزه ها ، خصلت ها ، علایق و ارزشها است که درهر عملی که فرد انجام می دهد ، متجلی می شود که تعیین کننده ی نحوه ای اندیشیدن ، آموختن و رفتار کردن است . بنابراین ، این طرح از پیش تعیین شده که زیربنای تمام زندگی روانی را تشکیل می دهد و تمام رفتار فرد از آن نشأت می گیرد . در سال های نخست زندگی فراهم می شود که نقطه ی عطف آن بر نحوه ی کیفیت روابط والدین وکودک استوار می گردد .( منصور ، 1379 ) .

7-6-2 چهار عامل مهم در تحول عزت نفس کودک از نظر کوپر اسمیت:

الف . ارزشی که کودک از سوی دیگران ، از طریق ابراز مهر و محبت ، تحسین و توجه دریافت می کند .

ب . تجربه همراه با موفقیت کودک ، مقام یا موقعیتی که خودش را درارتباط با محیط می بیند .

ج . تعریف شخصی کودک از موفقیت یا شکست .

د . شیوه ی کودک در ارتباط با بازحورد منفی یا انتقاد .

...


مبانی و پیشینه نظری خود تنظیمی یا خود نظم دهی

مبانی و پیشینه نظری خود تنظیمی یا خود نظم دهی (فصل دوم پژوهش)
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 56 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مبانی و پیشینه نظری خود تنظیمی یا خود نظم دهی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی و پیشینه نظری خود تنظیمی یا خود نظم دهی (فصل دوم پژوهش)

در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

خودتنظیمی:

در رویکردهای شناختی- رفتاری، تاکید بر ترغیب دانش‌آموزان به وارسی، اداره و تنظیم‌کردن رفتار خود است. تا اینکه به آنان اجازه دهند تا به‌وسیله عوامل بیرونی کنترل شوند. در بعضی از مجامع، این روش "اصلاح شناختی رفتار" نامیده شده است. رویکرد شناختی رفتار هم از روانشناسی شناختی(با تاکیدش بر اثرات تفکر بر رفتار) و هم از رفتارگرایی(با تاکیدش بر فنون تغییر رفتار) نشأت می‌گیرد. رویکردهای شناختی رفتار سعی می‌کند تا بدفهمی‌های دانش‌آموزان را تغییر دهند، مهارتهای کنار‌آمدن وی را تقویت نمایند، خود- کنترلی‌شان را افزایش دهند و خود انعکاسی سازنده را تشویق کنند(دوم ژان[1]،2002، ترجمه بیابانگرد،1384).

مفهوم خودسازماندهی یا یادگیری خودتنظیمی، یکی از مفاهیم مورد تاکید نظریه شناختی-اجتماعی بندورا است. یادگیری خودتنظیمی یک سازه مهم در تعلیم و تربیت است که دورنمای جدیدی را در یادگیری ارائه می‌نماید. اولین بار، اصطلاح خودتنظیمی توسط بندورا [2]در دهه1960مطرح گردید( به نقل ازکدیور،1380). اصطلاح خودتنظیمی در یادگیری از سال 1980معمول شده است، چون از آن زمان به بعد شکل‌گیری خودتنظیمی دریادگیری و مسئولیت و تعهد نسبت به یادگیری در دانش‌آموزان تاکید شده است(به نقل از ارجی، 1385).

3-3-1) خود تنظیمی رفتار:

نظریه‌های خودتنظیمی رفتار ریشه در نظریه های اجتماعی- شناختی رفتار دارند. خودتنظیمی رفتار شامل سه فرایند است(بندورا، 1991):

1-‌خودنگری یاخود بازنگری

2-‌خودسنجی یا خود داوری

3-‌خود واکنشی یا خود مشوقی

خودنگری(خودبازنگری): قبل از این که بتوانیم رفتاری را تغییر دهیم باید نسبت به آن آگاهی داشته باشیم. هر چه بتوان رفتار خود را منظم‌تر بازنگری کرده، سریع‌تر می توان خودآگاهی به‌دست آورد. اگر در عملکرد خود دقیق شدیم، اهدافی را انتخاب می‌کنیم که منجر به پیشرفت تدریجی می‌شوند.

خودسنجی(خودداوری): در این مرحله تصمیم می‌گیریم که آیا بیـن آنچه هستیم یا آنچه میخواهیم باشیم و ملاکهای شخصی همخوانی وجود دارد یا نه؟ منشأ ملاکهای شخصی را می توان در اطلاعاتی جستجو کرد که در مورد افراد دیگر کسب می‌کنیم. بر اساس نظریه شناختی- اجتماعی، بیشتر افراد دانش قابل ملاحظه‌ای درباره بهترین شیوه کار برای بدست آوردن نتیجه‌ای خاص دارند؛ اما، درباره نتیجه کاری که مشغول آن هستند،آگاهی ندارند و افراد وقتی از نتـایج کار خود آگاه می شوند، می توانند درباره تغییر رفتار خود تصمیم بگیرند.

خود واکنشی (خود مشوقی):

خودواکنشی معمولا با واکنشهای عاطفی همراه است. وقتی کاری خوب پیش می‌رود یا هدفی در دسترس قرار می‌گیرد، معمولا انسان احساس شادمانی و رضایمندی می‌کند. اماوقتی شکست می‌خورد یا عملکرد ضعیفی نشان می‌دهد، معمولا خلق منفی یا نارضایتی را تجربه می‌کند. کسانی که موفق به خودنظم بخشی رفتاری شوند، با سلسله اعمال از پیش تعیین، مانند آنچه برای هدفشان مورد نیاز است، به صورت مؤثری از خود مشوقی استـفاده می‌کنند.

یادگیری خودتنظیمی:

خودتنظیمی،"تولید و هدایت اندیشه، هیجان‌ها و رفتارها توسط خود فرد به‌منظور رسیدن به هدف است"(سانتروک[3]، 2004، ترجمه سیف، 1389). گرین و آزودو[4](2007، ترجمه سیـف، 1389) میگویند: " اگرچه بر سر تعریف خودتنظیمی در میان صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد، اما همه آنها بر این باورند که یادگیرندگان خودتنظیم جو فعال هستنند و به کمک نظارت و راهبرد، یادگیری خود را بطور مؤثر تنظیم می‌کنند." ....


[1] - Doom Jaan

[2] -Bandura

[3] -Suntrook

[4] -Green & Azvedo

...

نظریهها و الگوهای یادگیری خودتنظیمی:

نظریه ویگوتسکی:

پژوهشگران اجتماعی- فرهنگی، انتقال از تنظیم توسط دیگری به خود خودتنظیمی را از طریق چهار مرحله اصلی تبیین می‌کنند(ویگوتسکی، 1981).

اولین مرحله، می‌تواند به وسیله محدودیت‌های درک یادگیرنده از تکلیف و تنظیم‌های بزرگسال دیگر یا فرد با تجربه‌تر فهمیده شود. یادگیرنده و فرد مجرب‌تر دیگر، از طریق گفتار، نمادها و بازنمایی‌هایی که با تعریف یادگیرنده از موقعیت پیوند می‌خورد، درک مشترکی را گسترش می‌دهند.

در طی دومین مرحله، یادگیرندگان به‌صورت موفقیت‌آمیز و از طریق ابزارهای میانجی، شروع به مشارکت در ارتباط می‌کنند، و پیـوندهایی را بیـن سخن بزرگـسال و موقـعیت تکلیـف برقرار می‌سازند. در این مرحله، به‌عنوان نمونه، یادگیرنده با هدایت یک بزرگسال، برای درک و تکمیل تکالیف، شروع به تمرین نمادها و بازیها می‌کـنند. حال، درک آنان به موقــعیت تکلیف، محدود می‌شود و مسئولیت تنظیم رفتار هنوز برعهده بزرگسال است.

در سومین مرحله تنظیم، از نقش و کارکرد ابزارهای میانجی که آنها را قادر می‌سازد تا تکالیف را به‌طور مستقلانه و با مسئولیت بیشتر انجام دهند، آگاه می‌شوند. با این وجود تنظیمشان هنوز وابسته به راهنمای بزرگسال است. برای مثال، یادگیرندگان می‌توانند سؤالات یا مثالهایی به منظور کمک به درک خود و تکمیل تکالیف با راهنمایی بزرگسال، تولید کنند.

در مرحله آخر، از طریق تعامل اجتماعی، استفاده از ابزارهای فرهنگی به بخشی از سازمان درونی یادگیرنده تبدیل می‌شود.در این مسیر، آنها شروع به کسب مسئولیتهای ارتباطی و تنظیمی از افراد با تجربه تر دیگر می‌کنند و سعی در رشد صلاحیت خودتنظیمی خود هستند.

در حالی که هدف نهایی، خودتنظیمی است، پژوهشگران اجتماعی- فرهنگی از اصطلاحاتی مانند یادگیری انطباقی، یا تنظیم اشتراکی به منظور تاکید بر نقش تعاملات جاری میان افراد و بافت، در رشد خودتنظیمی استفاده می‌کنند. برای مثال، مدل تنظیم اشتراکی به مسئولیت مشترک میان معلمان و دانش‌آموزان در استقرار و نگهداری روابطی که خودتنظیمی را ارتقا می‌دهند، تاکید می کند. در این مدل، مسئولیت دانش آموزان در این است که جهان اجتماعی چندگانه و اهداف را سازمان می‌دهند؛ در حالی‌که، معلمان مسئول تدارک حمایت سکوسازی و فرصت‌هایی هستند که میانجی تنظیم دانش‌آموز است(ترنر[1]، 2002، به نقل از مردعلی، 1387). ....


[1] Turner


مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع اختلالات رفتاری

مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع اختلالات رفتاری
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع اختلالات رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع اختلالات رفتاری

در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اختلالات رفتاری

1-1-2 تاریخچه اختلالات رفتاری

تا سال 1997 اصطلاح (ناتوانی جدی هیجانی[1]) در قوانین آموزش ویژه مورد استفاده قرار می گرفت، در حال حاضر اصطلاح (اختلالات رفتاری) توسط)مجمع کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری([2] پذیرفته شده است و از این نظر که بر جنبه­ ی قابل مشاهده ­ی مشکلات کودکان متمرکز است بر سایر اصطلاحات برتری دارد. از آنجایی که رفتارهای مشکل ساز اغلب نابهنجار نامیده می شوند ارایه تعریفی مناسب از بهنجار و نابهنجاری به منظور تعریف و طبقه بندی اختلالات رفتاری ضروری به نظر می رسد. نابهنجاری را می توان انحراف از اعتدال (حدوسط) تعریف نمود. البته جهت این انحراف منفی است.این موضوع که اختلال، واکنش فرد به شرایط محیطی یا اختلال در کارکرد های درون فردی است، همواره مورد بحث بوده است(ماش و دوزویس[3]، 1996).

شاید جامع ترین معیار برای قضاوت در مورد اختلالات رفتاری، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی باشند(بندیکت[4]، 1934). پس از مطالعات گسترده اظهار داشت که هر جامعه ای رفتارهای خاص را انتخاب می کند که مناسب آن است و افراد در آن جامعه به گونه ای پروش می یابند که رفتارهای آنان مطابق با ارزش های جامعه باشد. افرادی که به هر دلیل این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنان را منحرف قلمداد می کند. انحراف همواره به هنجارهای فرهنگی مربوط است(نلسون و ایزرائیل[5]، 2000).

جنسیت نیز بر هنجارهای فرهنگی- اجتماعی تاثیر دارد. در اغلب جوامع از مردها انتظار می رود موجوداتی پرخاشگر، سلطه­ گر­تر، ماجراجوتر و فعال تر از زنان باشند. در مقابل از زنان انتظار نمی رود حساس تر،عاطفی تر، وابسته تر و آرام تر از مردان باشند.الگوهای جنسیت، ما را در قضاوت در مورد رفتار بهنجار یاری می دهند(نلسون و ایزراییل، 2000). سن و سطوح تحولی فرد هم، در قضاوت در مورد رفتار، مهم تلقی می شوند. در دوره نوجوانی به علت تغییرات سریع، سطح تحول بسیار تعیین کننده است، بنابراین وجود هنجارهای تحولی به ارزیابی رفتار کمک بسیار می کند.

در ارزشیابی رفتار کودکان، احساس و نگرش اطرافیان نزدیک نیز نقش دارد.بر طبق پژوهش های انجام شده، ارجاع کودکان به متخصصان بهداشت روانی به ویژگی های خانواده، معلمان و افرادی که با کودک سرو کار دارند، بستگی دارد(کاستلو و آنگلو[6]، 1995).

مطالعات بسیاری در مورد ناسازگاری های اجتماعی صورت گرفته است. در حال حاضر ناسازگاری اجتماعی، اختلال سلوک[7] و رفتارهای پرخاشگرانه، مخرب و ضد اجتماعی تلقی می شود. اختلال سلوک بیش از سایر اختلالات در دانش آموزانی که مبتلا به اختلالات رفتاری هستند مشاهده می شود(کلاین[8]، 1990) ...

...


[1] seriously emotionally disturbed

[2] council for children with behavioral disorder

[3] Mash & Dozois

[4] Benedict

[5] Nelson & Israel

[6] Costello & Angold

[7] conduct Disorder

[8] Cline

...

2-2 اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی

اختلال نارسایی (ADHD) یکی از شایعترین اختلال های عصب – رفتاری تشخیص داده شده در میان دانش آموزان است که با مشکلاتی در زمینه های آموزشی از جمله عملکرد ضعیف ، مردودی و ترک مدرسه همراه است و می تواند منجر به مشکلات ناسازگاری در مدرسه و رفتارهای اختلال گرگردد . ( ولریچ ، لامبرت ، بیکمن ، سیمونز ، دوفینگ [1]و همکاران ، 2004 ). نکته ی مهم این است که شناسایی و درمان به موقع این اختلال منجر به بهبودی قابل توجهی در عملکرد فردی و اجتماعی دانش آموز و کاهش نشانه های اختلال خواهد شد .

12-2 شیوع نارسایی توجه/ بیش فعالی

برآورد شده که 3 تا 5 درصد کودکان به(ADHD) مبتلا می شوند ( ویزومورای ، 2002 ) اگرچه این آمار بیشتر در آمریکای شمالی بدست آمده در زمینه یابی ( بریتانیای کبیر ) مشمول بر 10438 کودک سنین بین 5 تا 15 سال نتایج نشان دهنده ی این بود که 3.62 درصد پسران و 0.85 درصد دختران مبتلا به (ADHD) می باشند ( فورد ، گودمن و میتوز[2] ، 2003).

2- 2-2 سبب شناسی

نظریه های متعددی در خصوص تبیین نارسایی توجه / بیش فعالی تدوین شده است که می توان این نظریه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد ؛ نخست نظریه هایی که عمدتا بر نقش عوامل زیستی در سبب شناسی نارسایی توجه / بیش فعالی تاکید می کنند ، دوم نطریه های درون روانی که تلاش می کنند تا نشانه های بی توجهی ، بیش فعالی / تکانشگری را بر حسب یک نقص مرکز بنیادین توجیه کنند(کار،2006). ...

...


[1] Wolraich, Lambert, Bickman, Simmons, Doffing & Worley

[2] Ford, Goodman & Meitzer

...


مبانی نظری و پیشینه پژوهش یائسگی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش یائسگی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مبانی نظری و پیشینه پژوهش یائسگی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش یائسگی

در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

یائسگی

یائسگی، بخشی از زندگی است که تمام زنان با آن مواجه خواهند شد . این فرایند بیولوژیک، با افت استرادیول و پروژسترون و افزایش هورمون محرک فولیکولی مشخص می شود و همچنین به عنوان یک مرحله از زندگی، با تغییراتی نظیر به پایان رسیدن قدرت باروری زنان همراه می باشد.

اگرچه یائسگی به عنوان یک مرحله طبیعی از زندگی زنان در نظر گرفته می شود، ولی تعداد قابل توجهی از زنان، مشکلات گوناگونی را قبل و بعد از آن تجربه می کنند. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده اند که نزدیک به 85-65 درصد زنان، نشانه های شروع یائسگی را تجربه می کنند. برخی از این علایم شامل گرگرفتگی، تعریق، تپش قلب، اختلال خواب، تحریک پذیری، بی حالی، خلق و خوی افسرده، فراموشی، کاهش میل جنسی، خشکی واژن، مقاربت دردناک و علایم ادراری می باشد. همچنین در این دوره، تغییرات تدریجی در متابولیسم استخوان رخ می دهد، در نتیجه خطر ابتلا به شکستگی های استخوانی افزایش می یابد. همچنین به علت کاهش استروژن، بروز بیماری های قلبی – عروقی بعد از دوران یائسگی به طور قابل توجهی بیشتر می شود.

دز مورد تأثیرات بیولوژیک یائسگی بر جسم زنان (مانند از دست دادن توده استخوانی)، مطالعات فروانی انجام شده است؛ اما به تأثیرات یائسگی بر عملکرد و رفاه زنان و یا بر کیفیت زندگی آنان، کمتر پرداخته شده است. کیفیت زندگی، یکی از پیامدهای مهم سلامتی به شمار می آید که در انجام و ارزیابی مداخلات بهداشتی نقش مهمی دارد. بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می کنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت های آنان است. بنابراین کیفیت زندگی، موضوعی کاملاً فردی بوده، توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبه های مختلف زندگی استوار است.

نتایج مطالعه چن و همکاران (2008) نشان داد که یائسگی با تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی زنان چینی همراه است. مطالعه ویلیامز و همکاران (2009) در ایالات متحده نشان داد که ویژگی های جمعیت شناختی زنان یائسه و همچنین علایم یائسگی تجریه شده توسط آنان، کیفیت زندگی دوران یائسگی را تحت تأثیر قرار می دهد. مطالعه چدرایی وهمکاران (2009) نشان داد که برخی ویژگی های فردی زنان یائسه مانند سن، وضعیت هورمونی، سلامت همسر ورفتار جنسی بر کیفیت زندگی دوران یائسگی تأثیر دارد. دربرخی مطالعات، بین علایم یائسگی وکیفیت زندگی ارتباطی وجود نداشت. در مطالعه چنگ و همکاران (2007) بر روی زنان تایوانی، یائسگی با امتیاز کیفیت زندگی ارتباط معناداری نداشت. مطالعه مروری وسکو و همکاران (2007) نشان داد که هیچ الگوی شناخته شده ای بین یائسگی و خلق و خوی زنان میانسال وجود ندارد.

امروزه تغییر در طول عمر و افزایش امید به زندگی، باعث شده که زنان، سال های بیشتری را در دوران بعد از یائسگی سپری کنند؛ لذا مشکلات و عوارض ناشی از آن ملموس تر شده و از طرف اعضاء بهداشتی جامعه مورد توجه قرار گرفته است. ...

...

سوابق مربوطه و تحقیقات خارج و داخل کشور

موضوع پژوهش در این تحقیق مقایسه کیفیت زندگی، معنای زندگی، تصویر بدنی و سلامت روان در دو گروه زنان یائسه و غیر یائسه با تأکید بر میزان تحصیلات آنان در شهر تهران است. بر این اساس تلاش می‌شود در حد امکان تحقیقاتی را که تا حدی به موضوع پژوهش ما مربوط می‌باشد؛ مورد مطالعه وبازبینی قرارگیردو هدف آن است تابازمینه‌های موجود پژوهشی دربعد علمی وکاربردی نسبت با مسئله مورد تحقیق تجربه اولیه حاصل گردد.

2-7-1. تحقیقات داخلی

مقایسه تصویر بدنی، شاخص حجم بدنی، سلامت عمومی و خودپنداره بین افرادی که جراحی زیبایی انجام دادند، افراد متقاضی جراحی زیبایی و افراد عادی شهرستان بهبهان

نتایج یافته ها نشان داد که گروه متقاضی جراحی زیبایی تصویر بدنی نامطلوب تری نسبت به افرادی که جراحی زیبایی انجام داده اند برخوردارند و همچنین افرادی که جراحی زیبایی انجام داده اند از تصویر بدنی نامطلوب تری نسبت به افراد عادی برخوردارند. کسانی که برای جراحی زیبایی مراجعه می کنند از اندام یا عضو منظور عمل جراحی ناراضی هستند و درصد بالایی از این افراد نه به دلیل نارضایتی از عملکرد پزشکی عضو تحت عمل جراحی، بلکه بدلیل نارضایتی از شکل ظاهری عضو مذکور به جراحان زیبایی مراجعه کنند و شاید این خود دلیلی باشد مبنی بر اینکه از شکل ظاهری آن ناراضی هستند. حال در صورتی که جراحی زیبایی بتواند حداقل رضایت آنها از عضو مربوطه را فراهم آورد طبیعتاً از تصویر بدنی خود رضایت خواهند داشت.

یافته های پژوهش های بالا موید این موضوع است که افراد با شاخص حجم بدنی بالا، تصویر بدنی ضعیف تری از خود داشته و علاقمندی بیشتری به جراحی زیبایی بخصوص لیپوساکشن نشان می دهند. تبیین احتمالی در مورد این یافته ها این است که افراد با شاخص حجم بدنی بالا بعد از ناامید شدن و ناتوانی در رسیدن به وزن ایده آل از راه هایی چون رژیم های غذایی سخت و تمرینات ورزشی به جراحی را یکی از راه هایی می دانند که رسیدن به تصویر بدنی مطلوب را برای آنها امکان پذیر می کند. ....

...


مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارتهای مقابله ای

مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارتهای مقابله ای
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارتهای مقابله ای

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

در 41 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مهارتهای مقابله ای :

مهارت های مقابله ای، فنونی هستند که افراد در مواجهه با رویدادهای تنش زا به کار می گیرند. توانایی کنترل و تسلط بر موقعیت می تواند در افزایش توانمندی مهارت های مقابله ای موثر باشد و اثرات مخرب تنیدگی بر سلامت جسمانی و روانی جلوگیری کند. گاهی فرد می تواند افکاری را که درباره رویداد تنش زا دارد، تحت کنترل داشته باشد. که به آن کنترل شناختی گفته می شود. در مواردی کسب اطلاعات بیشتر درباره موقعیت تنش زا می تواند کمک کننده باشد. البته گذشته از این مهارت ها افراد می توانند در راستای پیشگیری از پیامدهای جسمانی و روانی تنیدگی، آموزش مهارت های مقابله ای را یاد بگیرند. آموزش مهارت های مقابله ای شامل آموزش مجموعه ای از روش های شناختی و رفتاری متعددی است که در جریان آن با هدف کمک به فرد آموزش داده می شوند تا بدین ترتیب فرد بتواند در بسیاری از موقعیت ها سازش لازم و سلامت روان را به دست آورد (دیماتئو 1991/ ترجمه موسوی).

- لازاروس (2000) مهارت های مقابله ای را به شرح زیر خلاصه می کند:

1- کاهش آسیب ناشی از شرایط محیطی

2- تحمل کردن حوادث یا واقعیت های منفی و یا تطبیق دادن خود با آن

3- حفظ تصویر ذهنی مثبت

4- حفظ تعادل احساسی و عاطفی

5- حفظ روابط رضایت بخش با دیگران

پاسخ های مقابله ای می توانند سه نتیجه به بار آورند:

1- حفظ شرایط احساسی حال حاضر

2- ادامه دادن فعالیت های روزمره که تحت تاثیر محرک تنش زا با وقفه روبرو شد است

3- احساس توانمندی روانی

- مقابله یا مدارای موثر برای رویارویی با علت محرک های تنش زا از چهار جزء اولیه تشکیل می شود:

1- راهبردهای موثر مقابله و مدارا

2- پردازش اطلاعات

3- اصلاح رفتار

4- رسیدن به راه حل های صلح آمیز و آرامش بخش (تسکین دهنده های فوری)

دیدگاههای نظری درباره مهارتهای مقابله ای :

درباره مقابله دیدگاه های نظری متفاوتی مطرح شده است که می توان از آنها موارد زیر را مورد مطالعه قرار داد:

- دیدگاه فرایدنبرگ و لویئس (به نقل از لازاروس 1993):

فرایدنبرگ و لویئس با تعریف مقابله به عنوان مجموعه ای از اعمال شناختی و عاطفی که در پاسخ به مسایل ویژه ای به کار برده می شود سه سبک مقابله ای را مطرح کرده اند که (1984) بر اساس نظریه لازاروس عبارتند از:

- سبک های بارور - مراجعه به دیگران و – سبک های نابارور (ناکارآمد)

این 3 نوع سبک از هیجده (18) نوع راهبرد تشکیل شده اند.

الف: سبک بارور: اجزا سبک بارور هشت راهبرد مقابله ای است.

1- حمایت اجتماعی: گرایش در میان گذاشتن مشکل با دیگران و جلب حمایت آنان به عنوان یکی از راههای کنترل کردن می باشد.

2- تمرکز بر حل مشکل: یک راهبرد مساله مدار می باشد که طی آن به طور منظم به بررسی مساله پرداخته می شود و با در نظر گرفتن دیدگاه های گوناگون با مشکل برخورد می شود.

3- سخت کوشی و موفقیت: این راهبرد توصیف کننده تعهد، بلند پروازی و تلاش زیاد می باشد.

4- تفریحات فیزیکی: منظور انجام فعالیت های ورزشی و داشتن آمادگی جسمانی برای برخورد مناسب با مشکل می باشد.

...

31-2- ارزیابی سبک های مقابله ای:

واکنش ما آدمیان به رویدادها و مسایل واقع شده در طول عمر تحت تاثیر نحوه ارزیابی هر کس از آن رویداد و روش و نوع مقابله ای می باشد که در چنین موقعیت های بستگی دارد.

بنابراین می توان چنین گفت: هر پدیده که بتواند نحوه ارزیابی افراد و دیدگاه ذهنی شان را تحت تاثیر خود قرار دهد و یک سری روش های خاص مقابله را در اختیارشان قرار دهد، باعث تغییر در نحوه ادراک اشخاص از میزان شدت و تنش زا بودن این وقایع و نیز نوع و نحوه واکنش به حوادث و رویدادهای ناخوشایند می گردند.(اصلانی ،1388)

این واقعیت ها و بحران های به ظاهر شدید یا ندرتاً لاینحل و نحوه چگونگی مقابله با آن و رابطه خاص مشکلات با سلامت روانی تامل و کنکاش در این حیطه را بیشتر نمایان می سازد.

به نظر موس و بلینگر(2007) تفاوت نوع واکنش مقابله ای به موقعیت های پیش آمده متکی است. مقابله مساله مدار در موقعیت هایی که می توان کارهای سازنده انجام داد به کار می رود و مقابله هیجان مدار معمولاً پس از رویدادهایی به کار برده می شوند که نمی توان تغییرشان داد.

با این وجود در بیشتر موارد برای مقابله موثر و طولانی مدت، هر دو رویکرد مساله مدار و هیجان مدار ضروری است هر چند برخورد با جنبه عاطفی یک مشکل ممکن است خیلی مهم باشد اما کوشش های هیجان مدار با واقعیت مشکل (اصل مساله) برخورد نکرده و راه حل دراز مدتی برای آن فراهم نمی سازند(.بومینگ.جینگان.2009)

32-2-تفاوت های فردی در سبک مقابله ای:

دو دیدگاه کلی در مورد این که تفاوت های فردی چگونه (به چه صورتی) شیوه مقابله به کار رفته را تحت تاثیر قرار می دهد وجود دارد:

الف) دیدگاهی که معتقد است هر شخصی سبک های مقابله ای ثابتی (مخصوص خود) دارد و هنگام رویارویی با حوادث (مشکلات) روش مقابله جدیدی را به کار نمی برند بلکه آن نوع مقابله هایی که در طول زمان در وجود شان ثابت شده و شکل گرفته خواهند گرفت.

ب) دیدگاهی است که مقابله را یک فرآیند پویا در نظر می گیرد که در تعامل با موقعیت ها تغییر می یابد دیدگاهی که سبک های مقابله ای دانسته و فرد را با یک روش پاسخ دهی ثابت در نظر می گیرد و منکر اینست که فرد بتواند به صورت انعطاف پذیر و آزادانه پاسخ دهد. اما با در نظر گرفتن مقابله به صورت فرآیندی تعاملی و پویا، در شرایط مختلف مواردی مثل شرایط به وجود آورنده استرس، خصوصیات شخصیتی، اجتماعی و روان شناختی اشخاص از اهمیت قابل ملاحظه ی برخوردار می شود. (لازاروس و فولکمن 1985). بنابراین منابع تفاوت های فردی (خلق / جنسیت، ویژگی های شخصیتی و منابع روان شناختی اش باید در نظر گرفته شوند.

بعضی افراد به خاطر داشتن شرایط و خصوصیات خاص شخصیتی شان، راحت تر و بهتر با موانع زندگی خود مقابله می کنند و خصلت های خاص فردی شان بر انتخاب سبک های مقابله به کار گرفته از جانب آن ها تاثیر می گذارد. ...

...


مبانی و پیشینه نظری مادران کودکان کم شنوا و نا شنوا

مبانی و پیشینه نظری مادران کودکان کم شنوا و نا شنوا (فصل دوم پژوهش)
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 45 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37
مبانی و پیشینه نظری مادران کودکان کم شنوا و نا شنوا

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی و پیشینه نظری مادران کودکان کم شنوا و نا شنوا (فصل دوم پژوهش)

در 37 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه


مادران کودکان کم‌شنوا

در ابتدا به ارائه تعاریف کم شنوایی، ناشنوایی و شیوع آن پرداخته می‌شود. سپس به مشکلات خانواده‌های کم‌شنوا و درنهایت به تحقیقات پیشین انجام‌شده در مورد «مادران» که مرتبط با تاب‌آوری و بهزیستی روان‌شناختی و رضایت زناشویی بوده است، پرداخته خواهد شد.

تعریف مفهوم کم‌شنوا و ناشنوا

تعریفی که نورثر و داونز (2002) در مورد آسیب شنوایی ارائه کرده‌اند، همه‌ی کودکانی را شامل می‌شود که کاهش شنوایی آن‌ها به‌اندازه­ای است که به‌نوعی آموزش ویژه نیاز دارند. از­نظر سیف نراقی و نادری (1387) ناشنوا فردی است که با استفاده از وسایل کمکی یا بدون بهره‌گیری از آن‌ها نمی‌تواند گفتار دیگران را از طریق حس شنوایی بشنود، به‌عبارت‌دیگر میزان ناتوانی حس شنوایی این گروه از افراد 70 دسی‌بل[1] یا بیشتر است و لذا از فراگیری زبان پیرامون خود از طریق حس یادشده محروم می‌شوند و به لحاظ مقاصد آموزشی کم‌شنوا شخصی است که با استفاده از وسایل کمکی یا بدون بهره‌گیری از آن‌ها در شنیدن گفتارهای دیگران مشکل دارد. به‌عبارت‌دیگر میزان ناتوانی حس شنوایی این‌گونه افراد بین 69-25 دسی‌بل است. از سوی دیگر میلانی (1385) افراد ناشنوا را، افرادی تعریف می‌کند که 95 دسی‌بل از بالاترین حد شنوایی خود را ازدست‌داده باشند و افراد کم‌شنوا را افرادی می‌داند که 30 تا 90 دسی‌بل از حد شنوایی برخوردارند.

شیوع کم شنوایی

15 تا 26 درصد جمعیت جهان دارای نقص شنوایی هستند، بوبیکو و همکاران (2007) این میزان را در کشورهای جهان سوم بالاتر گزارش کردند. بر اساس گزارش بوبیکو و همکاران از هر 1000 نفر، 7 نفر دارای کم شنوایی شدید تا عمیق هستند که معمولاً کم شنوایی در آن‌ها قبل از شکل‌گیری زبان اتفاق افتاده است. حدوداً یک کودک در 2700 کودک با نقص شنوایی متولد می‌شود و شیوع این اختلال در سال اول زندگی افزایش می‌یابد و به حدود یک نفر در 1000 نفر می‌رسد (هیندلی، 2005).

خانواده‌های کودکان کم‌شنوا و مشکلات آن‌ها

خانواده، در حیات اجتماعی کودک نقش و تأثیر فوق‌العاده­ای دارد. وظیفه خانواده، مراقبت از فرزندان و تربیت آن‌ها، برقراری ارتباط سالم اعضا باهم و کمک به استقلال کودکان است، حتی اگر کودک مشکل‌دار داشته باشد. امروزه خانواده به‌عنوان نظامی تعاملی و وابسته به هم مطرح می‌شود که فرد فرد اعضای آن ارتباط متقابل با یکدیگر دارند؛ به‌گونه‌ای که هر عاملی بر یک عضو از خانواده اثر گذارد بر دیگر اعضای خانواده و درنهایت بر کل خانواده مؤثر خواهد بود (رایفه و تروگت[2]، 2006).



[1] Decibel

[2] Rieffe, C., & Terwogt, M. M

....

سازگاری خانواده با کم­شنوایی کودک

تشخیص کم شنوایی در یک کودک پیامدهای گوناگونی بر خانواده دارد که کل خانواده را متأثر می‌کند. هدف اصلی در این موقعیت حفظ تعاملات هنجار و مناسب در محیط خانه است. مسئولیت این کار بر عهده همه اعضای خانواده است. روند سازگاری خانواده با کم­شنوایی فرزند به دنبال برنامه‌های غربالگری شنوایی در سال‌های اخیر تغییر بسیار کرده است زیرا والدین از بدو تولد از کم شنوایی فرزند خود آگاه می‌شوند و فرصت زندگی با یک کودک طبیعی را از دست می‌دهند (دس جرج[1]، 2003؛ کورتزر- وایت و لوترمن[2]، 2003).

عموماً پس از شناسایی کم شنوایی کودک، والدین وارد مرحله سوگواری و غم می‌شود و غم کم شنوایی فرزندشان را به‌مثابه غم از دست دادن یک کودک «کامل» و یک زندگی «هنجار» برای او و کل خانواده در نظر می‌آورند. نخستین مرحله انکار والدین است که تصور می‌کنند تشخیص اشتباه بوده است. سپس به دنبال درمان‌های مختلف می‌افتند و کودک را از یک متخصص به متخصص دیگر می‌برند. پس‌ازآن وارد مرحله خشم، غم و تأسف، احساس گناه و ناامیدی می‌شوند. مراحل سوگواری طبیعی و برای والدین سودمند است و در افراد مختلف باشخصیت‌های مختلف بسیار متفاوت است (هاو[3]، 2006؛ ون الدیک و همکاران، 2004). باید تأکید نمود این احساسات والدین گذرا است. پس از رفع شوک‌های اولیه، والدین تلاش می‌کنند اطلاعات بیش‌تری در مورد کم شنوایی به دست آورند و با کم­شنوایی فرزند به‌گونه‌ای کنار آیند (هینترمیر، 2006). تنها پس از پذیرش کامل کم شنوایی فرزند است که والدین به‌تدریج برای فرزندشان ارزش قائل می‌شوند، او را به خاطر خودش دوست دارند و تلاش می‌کنند زندگی خود را به‌گونه‌ای تغییر دهند که بتوانند نیازهای ویژه فرزندشان را برآورده کنند.

توانایی مادر در کنار آمدن با کم­شنوایی فرزند، زندگی کودک را به طرق مختلفی متأثر می‌کند. مادرانی که اعتماد و اطمینان بیش‌تری به خود دارند، فرزندشان در سال‌های بعد پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. برای این‌که کودک کم‌شنوا کودکی هنجاری را پشت سر بگذارد نیازمند آن است که والدینش موضوع کم شنوایی او را بپذیرند. درواقع به‌ندرت قوانینی قابل‌تعمیم به همه کودکان کم‌شنوا در مورد نوع آموزش، توان‌بخشی و غیره وجود دارد. نگرش والدین نسبت به فرزند کم‌شنوای خود اثرات مهمی بر پیشرفت تحصیلی آتی و رشد هیجانی و اجتماعی او دارد و کودک کم‌شنوا باید مانند کودکان شنوا با والدین خود تعامل داشته باشد و تجربیاتی مشابه کسب کند (آرام، موست و مایافیت[4]، 2006). ...

...


[1] DesGeorge, J

[2] Kurtzer-White, E., & Luterman, D

[3] Howe. D

[4] Aram, D., Most, T., & Mayafit, H

...


مبانی و پیشینه نظری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

مبانی و پیشینه نظری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست (فصل دو پژوهش)
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 51 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مبانی و پیشینه نظری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی و پیشینه نظری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست (فصل دو پژوهش)

در 34 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه


کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

دوران نوجوانی به خاطر نقش و اهمیتی که در زندگی انسان دارد،در هر زمان مورد توجه دانشمندان،روانشناسان و نویسندگان آن عصر بوده است.روان شناسان مختلف این دوران را احساس گرایی،عاطفه پرستی،دوره بحران های سازنده و دوره فشارو طوفان نامیده اند( پروت،1383) .همه این اشارات و توجهات نشان دهنده اهمیتی است که این دوره از زندگی می تواند داشته باشد.همه این ویژگی ها باعث می شود که التهابات ،اضطراب ها و دگرگونی ها در نوجوان به وجود آید و جلوه های غیر معمول و به ظاهر غیر عادی در او ظاهر شود .طبیعی است که پدیدار شدن این حالت ها در نوجوان،رفتارهای ویژه ای را از سوی والدین و مربیان می طلبد.

با توجه به اینکه ایران کشوری جوان می باشد مخاطراتی مثل بحران هویت در نوجوانان، افزایش روزافزون بیکاری و سردرگمی در جوانان و عدم استقلال آنها می تواند قابل پیش بینی باشد. لذا در این بین غیر طبیعی نیست که به علت مشکلات فوق الذکر بنیاد و بنیان خانواده ها سست شده و محصولات ناخوشایندی چون خانه های کودکان و نوجوانان بی سرپرست پدید خواهد آمد. دراین مجتمع های شبانه روزی کودکان و نوجوانانی وجوددارند که شامل این طبقات می شوند: فرزندانی که والدین آنها به علل اعتیاد یا قاچاق مواد مخدر زندانی شده اند ، آنهایی که به علت مشکلات درون خانوادگی و فوت والدین و عدم صلاحیت والدین از منزل فرار کرده اند (احمدی، 1380).

در عصر حاضر، جامعه ما والبته بسیاری از جوامع دنیا با یک دشواری و معضل بزرگی به نام کودکان بدسرپرست ویا کودکان بی سرپرست روبرو هستند کودکان بدسرپرست واقعیت تلخ جامعه هستند که به دور از مهر و محبت وتربیت والدین قرارمی گیرند و همین دوری از مهر و محبت تأثیرات منفی زیادی روی آنها گذاشته است ، زیرا انسان وقتی یک گام در جهت رشد و شخصیت خود برمی دارد،نیازهایی از قبیل تعلق داشتن ونیاز به تحسین ومحبت دارد در حالی که کودکان بدسرپرست از این نیازها پاسخی دریافت نمی کنند و دچار بحران ها و آسیب هایی می شوند که به واسطه تزلزل در بنیان خانواده ها ایجاد شده و آن ها را قربانی خود ساخته است.

مطالعه پیشینه های موجود در مورد نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست و مقایسه آن با افراد عادی نشان می دهد رشد و رفتار افراد متاثر از نوع خانواده ای است که در آن زندگی می کنند.به علاوه نتایج نشان می دهد که نوجوانانی که در خانه های تک والدینی زندگی می کنند یا نوجوانانی که به فرزندی پذیرفته می شوند در معرض خطر بالاتری برای رفتار ها ی غیر انطباقی می باشند.مطالعات نشان می دهد که این پیامدهای منفی ناشی از شماری دلایل نظیر ماهیت رابطه فرد با سایر اعضای غیر خانواده اصلی خودش،چگونگی نظارت یا مراقبت رفتارهای فرد توسط والدین و عوامل موثر دیگری نظیر کیفیت رابطه با همسالان و مهارت های تفکر شناختی بین فردی است (کی پسلی، 1988؛ نقل از ولف، 2000). ...

...

پیشینه پژوهش

2-2-1 پژوهشهای داخلی

طبق پژوهش سهرابی (1369)، اختلال رفتاری،اضطراب و افسردگی بیش از سایر اختلالات رفتاری مطرح در بین نوجوانان محروم از والدین بوده است،همچنین اختلالات رفتاری دربین نوجوانان 13 ساله ،نسبت به سایر گروه های سنی (15، 16، 17)، شیوع بیشتری دارد .محرومیت از والدین برای کودکانی که در سنین پایین تری قرار دارند نسبت به کودکان بزرگ تر آسیب زاتر بوده است. لذا علی رغم کوچک سازی و تاکید بر مراکز شبه خانواده هنوز هم ما شاهد طیف های مختلف سنی ، تحصیلی و غیر تحصیلی اعم از شاغل و غیر شاغل و حتی دارای ملیت های مختلف در این مراکز هستیم.و تعاملات بین این طبقات می تواند باعث ناسازگاری و ناآرامی شود .

رستگاران (1372)، نشان داد روش هایی که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند در شکل گیری رشد دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت و رفتارآنها تاثیر فراوان و عمیقی دارد. الگوها و رفتارها ی نادرست والدینی و رفتارهای ناسالم ،میتواند منجر به ایجاد طرح واره های ناسازگار اولیه سخت و در نهایت بروز مشکلات رفتاری ، اختلالات هیجانی، اختلالات شخصیت و ...شود.

مطالعات مصلحی (1373)، نشان داد بین دو گروه دختران بی سرپرست و عادی ،در میزان آشفتگی فکری، افسردگی ،ناسازگاری های اجتماعی،سوء ظن و بدبینی،گوشه گیری،افکارعجیب و غریب و احساس عدم امنیت تفاوت معناداری وجود دارد،همچنین این پژوهش حاکی از آن است که برخی از دختران بی سرپرست احتمالا دچار اختلالات روانی از جمله اختلال شخصیت و رفتارو...هستند.

تیزهوش (1378)، در مطالعات خود نشان داد که مشکل نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست به واسطه وجود طیف وسیعی از اختلال های رفتاری، عاطفی، احساس طرد شدگی، خودکارآمدی و حرمت خود پایین مشکل جدی و قابل تامل است .

محمدی و حاجی علیزاده (1383) در مطالعه بر روی 40 دانش آموز پسر پایه دوم دبیرستان نشان دادند که نوجوانان مبتلا به اختلال رفتار ناهنجاری در مقایسه با نوجوانان عادی، به طور معناداری از سبک های مثبت حل مسئله کمتری استفاده می کنند. ...

...


مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودکار آمدی اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودکارآمدی اجتماعی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 36
فرمت فایل doc
حجم فایل 60 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 61
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودکارآمدی اجتماعی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودکارآمدی اجتماعی (فصل دو)

در 61 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه


خودکارآمدی اجتماعی

اجتماعات امروزی تحت تأثیر تغییرات سریع تکنولوژیکی، اجتماعی ‌و انفجار اطلاعات قرار دارند. این تغییرات لزوماً جدید نیستند، ولی سرعت آنها بسیار بالا است و آنچه در این میان حائز اهمیت است، نقش انسـان در این تغییرات و چگونگـی برخورد با آنها است. انسانها همیشه به دنبال کنترل و تاثیرگذاری بر وقایع زندگی خویش هستند. در زمان‌های قدیم که افراد از دنیای اطراف خویش آگاهی محدودی داشتند، برای کنترل زندگی خود از نیروهای فوق‌طبیعی درخواست کمک می‌نمودند. رشد و گسترش دانش در انسان، توانایی او را برای پیش‌بینی وقایع و کنترل بر آنها افزایش داد و باوری که به نیروهای فوق ‌طبیعی وجود داشت، جای خود را به قدرت انسـان برای شکل دادن به سرنوشتـش داد. به عبـارت دیگر، دیـدگاه ‌انسـان از کنتــرل نیروهای‌ فوق‌طبیعی به کنترل ‌شخصی تغییر یافت. از آنجاکه کنترل، هسته‌ی مرکزی و اساسی زندگـی انسان است، نظـریه‌های زیادی درباره‌ی آن ارائه شده‌است. در بیشتر این نظریه‌ها اعتقاد بر این است که حالات ‌عاطفی و رفتارهای انسانی بیشتر تحت تأثیر باورها و عقاید آنان در مورد خـودشان است. مؤثرترین این باورها، ‌باورخــودکارآمـدی[1] است (فولاد چنگ، 1382). خودکارآمدی از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا ( 1977)، نشأت گرفته‌‌است و موضوع مورد توجهی است که نزدیک به سه دهه توسط روانشناسان نظریه پرداز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است (لین[2]، 2006).

نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی (عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان‌شناختی اشاره دارد، تأکید می‌کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علیّت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می‌گذارند. بندورا (1997)، اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه‌ های مهم روانشناسان رفتارگرا بوده‌است را رد کرد. به نظر بندورا داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده‌ های مناسبی برای عملکرد آینده آنها نیستند بلکه باور انسان در باره‌ی تواناییهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکردشان مؤثر است. به گفته بندورا (1997)، منظور از خودکارآمدی و یا خودبسندگی، میزان اطمینانی است که هر فرد به توانایی خود در زمینه‌ی اجرای یک رشته امور یا انجام یک تکلیف ‌خـاص ابراز می‌نماید. او همچنین خودکارآمدی را یکی از فرایندهای‌شناختی می‌داند که ما از طریق آن بسیاری ‌از رفــتارهای ‌اجتـماعی و خصوصیات شخصی را بسط می‌دهیم. اینکه افــراد به آزمایش یا کنارآمدن با موقعیت‌های‌مشـکل خواهند پرداخت یا نه، تابعی از میزان اطمینان آنها به کارآمـدی ‌خــود است.

باور کارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به صورت‌ ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می‌توانند به آسانی تحت تأثیر خود تردیدی[3] قرار گیرند و در نتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند از موقعیت‌های تهدیدکننده‌ای که معتقدند توان کنارآمدن با آن را ندارند می‌ترسند و از این موقعیت‌ها اجتناب می‌‌ورزند (بندورا، 1997). به بیان دیگر، اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را به دست آورد و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد. خودکارآمدی ادراک شده، بیانگر اعتقاد فرد به دارا بودن توانایی در مورد انجام تکالیف جدید یا دشوار و همچنین مقابله با حوادث ناگوار می‌باشد (شوارزر[4]، 1992). در واقع میزان‌ خـودکارآمـدی بیانگرآن است که فـرد تـا چه اندازه به توانایی‌خود برای دستیابی به یک هدف‌ مشخص و یا به طور کلی کنترل حیاتش اطمینان‌دارد (بندورا، 1996). ....


[1] . Self-Efficacy

[2] . Lin

1.Self –Doubt

[4] . Schwarzer

...

تحقیقات زیادی بر تأثیر عوامل مختلف والدگری بر شایستگی‌های اجتماعی فرزندان تأکید داشتند (بیلگین، 2011). در مروری بر روی تحقیقات تجربی انجام شده بر متغیرهای دلبستگی و سازگاری‌های بزرگسالان، رایس[1] (1990) بین شایستگی‌های اجتماعی فرزندان با والدینی که عملکرد اجتماعی فرزندان را مورد تشویق قرار می‌دادند، ارتباط قوی پیدا کرد. علاوه بر این رایس، کانینگام[2] و یانگ[3] (1997) نشان دادند که دلبستگی به مادر و پدر بر احساس شایستگی‌های فرزندانشان در موقعیت‌های اجتماعی تاثیرگذار است و احساس شایستگی اجتماعی نیز بر تنظیم هیجانی آنها در موقعیت‌های مختلف اثر دارد. علاوه براین مالینکروت[4] (1992) نشان داد که پاسخگویی مادر و پدر به نیازهای فرزندانشان با خودکارآمدی اجتماعی ارتباط مثبت دارد. مزایای والدگری مثبت (پاسخگویی، حمایت و عشق) به احساس شایستگی اجتماعی کودکان در موقعیت‌های اجتماعی بسیار مربوط است (پاتالاز، 1987، به نقل از بیلگین، 2011). ملبی[5]، کونگر[6]، کونگر و لورنز[7] (1993) نشان دادند که سخت‌گیری والدین و فقدان انعطاف‌پذیری در تربیت فرزندان به رفتارهای انحرافی و تخریب رشد مهارت‌های اجتماعی در فرزندان می‌انجامد.

رشد احساس خودکارآمدی اجتماعی به تعاملات والد-فرزند بسیار مربوط است، مخصوصاً هنگامی که والدین کودکانشان را به علت حل مستقلانه مسئله مورد تشویق و حمایت قرار می‌دهند (کورکوران[8] و ملینکورت، 2000 و گیانینو[9] و ترونیک[10]، 1988، به نقل از بیلگین، 2011). اولین ادراک از خودکارآمدی در خانواده به دست می‌آید و سپس در زندگی اجتماعی کودک توسعه می‌یابد و در تعاملات اجتماعی افزایش می‌یابد (بیلگین، 2011). در تحقیقاتی نیز نشان داده شده روابط مثبت والد فرزندی، استقلال و ایجاد و حفظ روابط بیرون خانه را در کودکان افزایش می‌دهد (برترتون، گولبی[11] و چو[12]، 1997؛ فیلد[13]، دیگو[14] و ساندرز[15]، 2001). دیدگاههای والدین نسبت به فرزندان تعیین می‌کند که چقدر کودکانشان می‌توانند صاحب کارآمدی‌های اجتماعی شوند و چقدر از آنها استفاده کنند (بیلگین، 2011). والدین مقتدر که دلبستگی ایمنی با فرزندانشان دارند، رشد مهارتهای فرزندانشان را مورد تشویق قرار می‌دهند، بنابراین کودک زودتر به درکی از خود می‌رسد و سریعتر به احساس استقلال می‌رسد (کاراوالیس[16]، دویل[17] و مارکیویس[18]، 2003). هر چه که فرد احساس استقلال بیشتری کند به احساس خودکارآمدی بیشتری دست می‌یابد. ...

...


[1] Rice

[2] Cunnigham

[3] Young

[4] Malinckrodt

[5] Melby

[6] Conger

[7] Lorenz

[8] Corcoran

[9] Gianino

[10] Tronick

[11] Golby

[12] Cho

[13] Field

[14] Diego

[15] Sanders

[16] Karavalis

[17] Doyle

[18] Markiewicz


مبانی نظری و پیشینه خود افشایی هیجانی

مبانی نظری و پیشینه خود افشایی هیجانی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 49
فرمت فایل doc
حجم فایل 55 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59
مبانی نظری و پیشینه خود افشایی هیجانی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

در 59 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

خودافشاسازی

خودافشاسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن فرد به خود اجازه می دهد تا بوسیله دیگران شناخته شود (میکالینسر و ناچشون[1]، 1991). نظریه و تحقیقات در حوزه خودافشاسازی بر عامدانه و داوطلبانه بودن فعالیت آشکار کردن اطلاعات، افکار، و احاسات راجع به خود و دیگران (حداقل یک نفر دیگر) اشاره دارد (گرین[2]، درلگا[3] و متیو[4]، 2006).

درلگا و گرزلاک[5] (1979) خود افشاسازی را شامل ارائه اطلاعاتی در خصوص حالت‌های فردی، تمایلات، رخدادهای گذشته، و برنامه هایی برای آینده می‌دانند. تحقیقات مربوط به خود افشاسازی به این یافته‌ها دست یافته‌اند که توانایی انتقال احساسات و افکار به دیگران، مهارت اصلی در رشد روابط بین فردی است (آلتمن و تیلور، 1973؛ برشید و والستر، 1978، به نقل از گاردنر، 2011). خودافشاسازی به رشد و تسهیل ادراک متقابل و حمایت متقابل کمک می‌کند (برگ[6] و درلگا، 1987، چلون[7]، 1979، به نقل از میکالینسر و ناچشون، 1991). فقدان خودافشاسازی اغلب به نارضایتی و احساس تنهایی در شبکه های اجتماعی می‌انجامد.

خود افشاسازی یک مفهوم چندبعدی است (برگ و درلگا، 1987، به نقل از میکالینسر و ناچشون، 1991). یک بعد آن بحث تفاوت‌های فردی است، در پرداختن به تفاوتهای فردی در خود افشاسازی بحث توانایی یا رغبت فرد برای خودافشاسازی مطرح است (میزانی که فرد دوست دارد خود افشاسازی کند)؛ توانایی و رغبت برای خودافشاسازی می تواند یک صفت باشد یا مربوط به یک رفتار خاص در موقعیت‌های بین فردی باشد (سولانو[8]، باتن[9] و پاریش[10]، 1982). همچنین تفاوت افراد در خودافشاسازی می‌تواند از میزان، سطح خصوصی بودن اطلاعات، محتوای اطلاعات افشا شده و هدف خودافشاسازی نشأت گرفته باشد (کوزبی[11]، 1973،1972). یکی دیگر از ابعاد اصلی خودافشاسازی مربوط به انعطاف پذیری است (چلون، 1977، 1979، به نقل از میکالینسر و ناچشون، 1991). انعطاف پذیری به توانایی فرد برای توجه به علامت‌ها و نشانه‌های محیطی و همزمان پذیرش رفتارخود افشاسازی اشاره دارد. انعطاف پذیری در خود افشاسازی به سازگاری اجتماعی و سلامت روان می‌انجامد (چایکن و درلگا، 1974، چلون، 1979، گودستون و رینکر، 1974، به نقل از میکالینسر و ناچشون، 1991). از نظر چلون (1977) کسی که توانایی تنظیم خودافشاسازی خود را در موقعیت‌های اجتماعی مختلف و برحسب تقاضاهای بین فردی و موقعیتی دارد نسبت به کسی که مناسب بودن یا نبودن عمل خودافشاسازی در آن موقعیت درک نمی‌کند بسیار منطعطف‌تر عمل می‌کند (به نقل از میکالینسر و ناچشون، 1991).

یک نکته دیگر در خودافشاسازی «عمل متقابل» است که به تفاوت افراد در پاسخ به خود افشاسازی دیگران اشاره دارد. هنگامی که پذیرنده اطلاعات به تناسب اطلاعاتی که دریافت کرده است خود نیز به افشای اطلاعات اهتمام ورزد، در این صورت عمل متقابل انجام شده است (میکالینسر و ناچشون، 1991). برگ (1987) معتقد است فقط افرادی که پاسخگویی و اعتماد بالایی در مقابل اطلاعات خصوصی که دریافت می‌کنند، نشان می‌دهند؛ از نظر بعد عمل متقابل خوب عمل کرده‌اند. بعد دیگر خود افشاسازی علاقه به عمل خودافشاسازی است (آرچر[12]، برگ و رانگ[13]، 1980). شواهد تحقیقاتی در این زمینه متناقص است، بعضی از تحقیقات نشان داده‌اند که افراد از خود افشاسازی اطلاعات خصوصی‌تر بیشتر لذت می‌برند (آرچر و همکاران، 1980)؛ اما در مطالعات دیگر این یافته رد شده است (درلگا و همکاران، 1973، اهرلیچ[14] و گراون[15]، 1971، به نقل از میکالینسر و ناچشون، 1991). برگ (1987) بیان می‌کند که افراد فقط هنگامی به افشای اطلاعات خصوصی علاقه‌مند هستند که خواستار ایجاد روابط صمیمی و نزدیک با فرد روبرو باشند.


[1] Nachshon

[2] Green

[3] Derlega

[4] Mathews

[5] Grzelak

[6] Berg

[7] Chelune

[8] Solano

[9] Batten

[10] Parrish

[11] Cozby

[12] Archer

[13] Runge

[14] Ehrlich

[15] Graeven

...

آزمودن مکانیسم‌های عصبی دلبستگی در پاسخ به برخی پرسشها در خصوص سرکوب افکار منفی به پاسخهای مطلوبی رسیده است. فرلی و شیور (1997) با استفاده از FMRI دریافتند که در مجموع، همه افراد موقع تفکر به فقدانها و شکست در ارتباطات، افزایش در برانگیختگی خودکار (پاسخهای گالوانیکی پوست) را نشان دادند. زمانی که از افراد خواسته شد تا تفکرشان را در این خصوص متوقف کنند، افراد ایمن و اجتنابی موفق عمل کردند (کاهش در پاسخهای پوستی)، اما افراد اضطرابی موفق نبودند. شواهد بیانگر آن است که افراد دارای اضطراب دلبستگی بالا پر از افکار و هیجانات منفی هستند و ذهنشان مملو از خاطرات منفی است (گیلات و همکاران، 2005). زمانی که از این افراد خواسته می‌شود تا خاطره‌ای منفی را به یاد آورند، بسیاری از هیجانات منفی دیگر را نیز یادآوری می‌کنند (میکالینسر و اورباچ، 1995). محققان دیگری نیز بر این عقیده اند که اضطراب دلبستگی با فعالیت‌های بالای هیپوکامپ که مسئول یادآوری خاطرات متداعی است، در ارتباط است (ایچن‌بام، 2004). پژوهشهای متعدد نشان داده‌اند که فعالیت بالا در قسمت‌های قشر کمربندی قدامی [1]و قشر مرکزی پیش پیشانی[2] با سرکوب افکار در ارتباط است و افراد اجتنابی و اضطرابی از این لحاظ بسیار با یکدیگر متفاوتنند (وایلند[3]، کلی[4]، مکرا[5]، گوردون[6] و هترتون[7]، 2003؛ گیلات وهمکاران، 2005).

در همین زمینه محققان معتقدند که ظرفیت برای تنظیم هیجان مبتنی بر سبک دلبستگی تغییر می‌کند، بدین شکل که افراد مضطرب، هنگام رویارویی با فقدان یا طرد در روابط، بسیار هیجانی می‌شوند، در حالی که افراد اجتنابی، خودشان را از موقعیت هیجانی دور می‌کنند یا نسبت به آن درگیر ذهنی نمی‌شود (از جمله گیلات و همکاران، 2005). ...

....


[1] Anterior Cingvlate Cortex

[2] Medial Prefrontal Cortex

[3] Wyland

[4] Kelley

[5] Macrae

[6] Gordon

[7] Heatherton